پايان نامه كارشناسي بررسي تأثير ابعاد هوش هيجاني بر تعهد سازماني كاركنان 

مقدمه

مبحث هوش هيجاني يكي از موضوعات جديد در عرصه روانشناسي است و به دليل جنبه هاي جذاب و گسترده آن در دهه هاي اخير علاوه بر روانشناسان،  روانپزشكان، توجه صاحب نظران رشته هاي مختلف از جمله سازمان و مديريت را به خود جلب كرده است. درباره اين موضوع مطالب، مقالات، تحقيقات و كتابهاي زيادي در چند سال اخير به چاپ رسيده است.در بيشتر اين مطالعات، بر اين موضوع تاكيد شده است كه هوش هيجاني به عنوان عامل تعيين كننده موفقيت افراد در زندگي  به عبارتي به عنوان اساس و سنگ بناي موفقيت انسان ها از جايگاه ويژه اي برخوردار است.

هوش هيجاني موضوعي است كه سعي در تشريح و تفسير جايگاه هيجان ها، احساسات و توانمندي هاي انسان دارد . با توجه به اين كه هوش هيجاني ، توان استفاده از احساس و هيجان خود و ديگران در رفتار فردي و گروهي در راستاي دستيابي به بيشترين مطلوبيت است. براين اساس اشخاصي كه از هوش هيجاني بالايي برخوردار هستند، در زمينه شناخت هيجانات خود و ديگران و كنترل اين هيجانات در سطح بالايي قرار دارند. بنابراين تلفيق دانش و توانائيهاي علمي و تجربي و توانائيهاي هيجاني مي تواند در دستيابي افراد به اهداف شان كارساز و مفيد باشد.

تعهد سازماني در مديريت و ادبيات علوم رفتاري عامل مهمي درروابط بين افراد و سازمانها مي باشد .

 گرچه تعاريف متعددي از تعهد توسط صاحب نظران حوزه علوم رفتاري ارائه شده است ولي اختلاف نظر در زمينه تعريف تعهد سازماني وجود ندارد و در تمامي تعاريف تعهد سازماني سه عامل اعتقاد به اهداف و ارزشهاي سازمان و تمايل به تلاش شديد و خواست عميق ادامه عضويت در سازمان وجود دارد. برداشت و استنباط درست، نقش مهمي در شكل گيري تعهد كاركنان سازمان ايفا مي كند. مثلا كاركناني كه معتقدند سازمان آنها از آنان حمايت مي كند، تمايل پيدا مي كنند كه به سازمان تعهد عاطفي داشته باشند. آنهايي كه مي بينند سرمايه گذاري اساسي براي سازمان كرده اند و در صورت ترك آن سرمايه شان به خطر مي افتد نسبت به سازمان تعهد مستمر پيدا مي كنند. آنهايي كه فكر مي كنند كه از آنان وفاداري مورد انتظار است ،تعهد تكليفي را پي مي گيرند. بيشتر بحثها و پژوهشهاي مربوط به تاثير مديريت روي  تعهد كاركنان، تمركز به تعهد عاطفي دارد

1-2- بيان مسئله

نيروي انساني كارآمد شاخص عمده برتري يك سازمان نسبت به سازمان هاي ديگراست، چرا كه نيروي انساني مهم ترين منبع هر سازماني است. كاركنان متخصص، وفادار، سازگار با ارزش ها و اهداف سازماني، داراي انگيزه قوي، متمايل و متعهد به حفظ و ادامه عضويت سازماني از نيازهاي اصلي و بسيار ضروري هر سازماني مي باشد.سازمان به كاركناني نيازمند است كه فراتر از شرح وظايف متعدد و معمول خود به كار و فعاليت بپردازند. كاركناني كه مايل باشند، بخواهند و بتوانند بيش از مقدار معمول براي دستيابي به اهداف سازمان به انجام وظيفه بپردازند. وجود چنين نيرويي در هر سازماني ضمن كاهش غيبت، تاخير و جابجايي باعث افزايش چشمگير عملكرد سازمان، نشاط روحي كاركنان و تجلي هر چه بهتر اهداف متعالي سازمان و نيز دستيابي به اهداف فردي خواهد شد. پس توجه به اين منبع مهم و با ارزش، سازمان و در كل جامعه را به اهداف خود نزديك تر مي سازد و بر اين اساس ضرورت دارد، مديران راه كارهاي اساسي و لازم براي حفظ، رشد و توسعه منابع انساني فراهم نموده تا آن ها را نسبت به سازمان متعهد كنند.

عوامل بسياري بر تعهد سازماني كاركنان موثر بوده و با آن در ارتباط مي باشد. در تحقيق حاضر سعي گرديده است رابطه هوش هيجاني با تعهد سازماني اداره كل ثبت اسنادواملاك استان اردبيل مورد سنجش قرار گيرد

براي بررسي رابطه هوش هيجاني با تعهد سازماني ، هوش هيجاني بر اساس نظر دانيل گلمن (2001) در چهار بعد؛

1. خودآگاهي: منظور از خودآگاهي، داشتن فهم عميق از هيجانات خود، به علاوه نقاط قوت و ضعف، ارزش ها و انگيزه هاي خويشتن است.