مباني نظري تحقيق درخصوص انگيزش پيشرفت تحصيلي
مباني نظري تحقيق درخصوص انگيزش پيشرفت تحصيلي |
![]() |
دسته بندي | مباني و پيشينه نظري |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 55 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 37 |
مباني نظري تحقيق درخصوص انگيزش پيشرفت تحصيلي
در 37 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc
قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه
چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع انگيزش پيشرفت تحصيلي
سازه ي انگيزش پيشرفت تحصيلي در مدرسه به رفتارهايي كه به يادگيري پيشرفت مربوط است ، اطلاق مي شود (هوسن ، 1994)
رويكردهاي زيادي براي تعريف انگيزش پيشرفت تحصيلي وجود دارد ، بعضي از رويكردها به انگيزش هاي مربوط به موفقيت به طور عام ميپردازند . يكي از آنها ، رويكرد هدفهاست. رويكرد هدفها براساس انگيزش هاي سازگارانه و ناسازگارانه پديد آمده است (ايمز،1994).
تحقيقات در اين زمينه اين رويكرد نشان داده است ، كودكاني كه توانايي هاي يكساني دارند ، در برابر مشكلات آموزشي و يادگيري ، پاسخهاي متفاوتي ميدهند ، بعضي از افراد با وجود تواناييهاي سطح بالا با اين دشواريها به گونهي مواجه ميشوند كه به نظر ميرسد توانايي اندكي دارند و از اين كه تلاشهايشان به موفقيت نميرسد ، نااميد ميشوند ، گاهي در قالب الگوي درماندگي آموخته شده آن را تفسير ميكنند كه ناسازگارانه است ، زيرا در مقابل رسيدن كودكان به اهداف ارزشمند و بالفعل كردن تواناييهاي دروني آنها مانع ايجاد مي كند .در مقابل ، گروهي مشكلات را به گونه ي مي بينند كه مي توانند بر چالش هايي كه بر سر راه شان هست غلبه كنند ، از مشكلات ناراحت نمي شوند ، حتي در وجودشان احساس لذت از غلبه نمودن بر چالش پديد ميآيد . آنها توجه خود را به تغيير دادن راهبردها با حداكثر تلاش متمركز مي كنند و سطوح حل مسئله خود را غني تر مي كنند . اين واكنش ها را پاسخ هايي با جهت گيري تسلط مي نامند (ايمز، 1994).
پژوهشگران انگيزش پيشرفت تحصيلي را مربوط به دو طبقه از اهداف مي دانند : اهداف عملكردي و اهداف يادگيري (دوئيك ،1998). دوئيك (1998) در نظريه هدف – محوري خود پيش بيني مي كند ، رفتار افراد با سوگيريهاي متفاوت در دستيابي به اهداف، به ادراك آنان از تواناييهايشان بستگي خواهد داشت.
دوئيك (1998) اشاره ميكند در اهداف عملكردي، هدف، عملكرد و كفايت است و دانشآموزان موفقيتها را به عنوان ملاك كفايت خويش مي دانند . در اهداف يادگيري ، هدف ، يادگيري و تسلط بر كفايت است. در اين حالت افراد به دنبال هدف هاي ديگري هستند و در جستجوي فعاليت جديد و افزايش كفايت خود تلاش مي كنند. به عبارت ديگر ، دانش آموزاني كه اهداف عملكردي را مد نظر دارند ، در ابتدا علاقه مند به اكتساب ارزشيابي هاي مثبت از تواناي هايشان هستند ، سعي مي كنند تا از موارد منفي اجتناب كنند ، اين افراد ترجيح مي دهند ارزشيابي مثبتي در يك تكليف آسان تر به دست آورندتا اين كه احتمال ارزشيابي منفي در تكليفي مهم تر و چالش انگيزتر را بپذيرند.
اما دانشآموزان داراي اهداف يادگيري، ابتدا متوجه كسب مهارتهاي جديد يا گسترش دانش خود هستند، حتي اگر مستلزم داشتن خطاهايي در اين راه باشند ، لذا ضروري است كه با انجام پژوهش هايي علمي مهم ترين همبسته هاي انگيزش پيشرفت تحصيلي شناسايي و سهم نسبي هر يك از آن ها در تبيين انگيزش پيشرفت تحصيلي مشخص گردد.در دايره المعارف تعليم و تربيت ، هوسن و ديگران (1994) انگيزش پيشرفت تحصيلي را بيشتر به آن بعدي از انگيزش منحصر مي دانند كه انگيزش دروني دانش آموز ناميده مي شود . انگيزش دروني يك حالت روان شناختي است و هنگامي حاصل مي شود كه انسان خود را داراي كفايت لازم و خود كنترلي بداند . خودكنترلي به دو بخش تقسيم مي شود : فرصت كنترل يا فرصتي كه به دانش آموز داده مي شود تا براي امور تحصيلي خود تصميم بگيرد و توانايي كنترل يا احساس كفايتي كه دانش آموز در موقعيت بايد داشته باشد تا بتواند بر آن اساس اقدام كند.