رابطه بين توانمندسازي و تعهدسازماني معلمان مدارس متوسطه

۱۵ بازديد
رابطه بين توانمندسازي و تعهدسازماني معلمان مدارس متوسطه

تحقيق و پژوهش كارشناسي ارشد ((MA )) رابطه بين توانمندسازي و تعهدسازماني معلمان مدارس متوسطه 11 مقدمه انجام پژوهش در حوزه‌هاي مختلف اين امكان را فراهم مي‌سازد كه دست‌اندركاران، يافته‌هاي آن را به طور مستقيم و غيرمستقيم در عرصه‌هاي نظري و عملي به كار گيرندبدون ترديد يافته‌هاي علمي دقيق مي‌تواند موجب ارتقاء عمكرد شغلي ك

دانلود رابطه بين توانمندسازي و تعهدسازماني معلمان مدارس متوسطه

تحقيق و پژوهش كارشناسي ارشد  ((MA ))  رابطه بين توانمندسازي و تعهدسازماني معلمان مدارس متوسطه
دسته بندي روانشناسي و علوم تربيتي
فرمت فايل doc
حجم فايل 1036 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 78

تحقيق و پژوهش كارشناسي ارشد  ((M.A ))

رابطه بين توانمندسازي و تعهدسازماني معلمان مدارس متوسطه

1-1-                      مقدمه

انجام پژوهش در حوزه‌هاي مختلف اين امكان را فراهم مي‌سازد كه دست‌اندركاران، يافته‌هاي آن را به طور مستقيم و غيرمستقيم در عرصه‌هاي نظري و عملي به كار گيرند.بدون ترديد يافته‌هاي علمي دقيق مي‌تواند موجب ارتقاء عمكرد شغلي كاركنان آن شود (ثمري و لعلي‌فاز، 1383). نيروي انساني كارآمد، شاخص عمده برتري يك سازمان نسبت به سازمان‌هاي ديگر است. طوري كه وجود نيروهاي انساني توانمند و متعهد به سازمان ضمن كاهش غيبت، تاخير و جابجايي، باعث افزايش چشمگير عملكرد سازمان، نشاط روحي كاركنان، تجلي بهتر اهداف متعالي سازمان و نيز دستيابي به اهداف فردي خواهد شد. لستر تارو اقتصاد دان معروف در كتاب " ثروت آفرينان" مهمترين مزيت رقابتي را براي سازمانها در هزاره سوم ميزان هوش و دانايي و دانش خردمندانه انساني مي‌داند. او معتقداست كه ديگر نفت و منابع طبيعي نمي‌توانند منابع ثروت آفريني باشند. بلكه هوش و خرد انسانهاست كه مي‌تواند جامعه را به سمت رشد و تعالي حركت دهد. اگر انسانها مي‌خواهند در اين چالش جديد يعني فرايند جهاني نقش داشته باشند هيچ راهي ندارند مگر اينكه به نقش دانايي و هوشمندي در توسعه جامعه خود تمام عيار انديشه كنند. ماتسوشيتا در كتاب " نه بر اي لقمه‌اي نان " مي‌گويد :تنها زماني كه مدير دستانش را براي همكاري در برابر كارمندانش مي‌گشايد كاركنان با شوق براي رسيدن به اهدافي كه پيش سوي آنان است تلاش و همكاري مي‌كنند. توانمندسازي اعطاي اختيار تصميم‌گيري به منظور افزايش كارايي آنان و ايفاي نقش مفيد در سازمان است. توانمندسازي با اعمال فشار مديران و دستورالعمل تحقق نمي‌يابد بلكه فرايندي است كه لازمه‌اش پذيرش فرهنگ توانمندسازي و مشاركت كاركنان است. امروزه سازمان‌ها كه شواهد تغييرات سريع و غير قابل پيش‌بيني زيادي در محيط هستند رقابت فزاينده‌جهاني، توسعه و گسترش تكنولوژي اطلاعات و تغييرات در ويژگي‌هاي جمعيت شناختي نيروي‌انساني و مشتريان در قلب تغييرات  قرار دارند. در چنين شرايطي مديران فرصت چنداني براي كنترل كاركنان در اختيار ندارند و بايد بيشترين وقت و نيروي خود را صرف شناسايي محيط داخلي و خارجي سازمان كنند و ساير وظايف روزمره را بر عهده كاركنان بگذارند. از اين‌رو، امروزه مهمترين منبع مزيت رقابتي در سازمان‌ها، كاركنان متعهد، برانگيخته و وظيفه‌شناس هستند. اما متاسفانه از استعداد‌هاي بالقوه آنها اغلب در سازمان‌ها استفاده نمي‌گردد به همين خاطر از توانمندسازي به عنوان مهمترين چالش مديران در عصر حاضر ياد مي‌كنند. يكي از عوامل پنهان ولي تاثيرگذار در رفتار شغلي كاركنان، ميزان تعهد آنها به سازمان و شغل‌شان است. توجه به تعهد نيروي انساني صرفا نگهداشتن افراد در سازمان نيست بلكه جوش دادن آنها با سازمان و ايجاد همبستگي متقابل فرد و سازمان است. چه بسا افرادي كه سال‌ها در سازمان مي‌مانند ولي عامل ماندن آنها اجبار است و دراين صورت نه تنها باري از دوش سازمان بر نمي‌دارند بلكه اگر فرصت پيدا بكند بار سنگيني هم بر دوش سازمان مي‌گذارند. پس براي افزايش تعهد كاركنان لازم است به بر طرف ساختن نيازهاي آنان در محيط كارتوجه كنيم. در نتيجه اين چالش‌ها، مديران بايد شرايط سازمان‌ها را به گونه‌اي مهيا سازند كه در آن هر شخص بتواند توانمندتر شود. چون نيروي كار متعهد و توانمند يكي از شروط لازم و ضروري براي عملكرد موثر در سازمان‌هاي نوين مي‌باشد. از اوايل 1950 كه تعهد سازماني مطرح شد اين مقوله يكي از موضوعاتي است كه هميشه در داخل علايق محققان قرار گرفته چرا كه آنان معتقدند ،مديريت صحيح ،متعهد سازماني مي تواند منجر به نتايج سودمندي از قبيل اثر بخشي سازمان ،بهبود عملكرد، كاهش جابجايي و همچنين كاهش غيبت شود (انصاري و همكاران 37،1389) ماكان، تعهد سازماني را به اشكال مختلف به عنوان وابستگي عاطفي به سازمان، پذيرش هويت سازمان و دلبستگي به سازمان تعريف كرده است پورتر و همكاران (1984) نيز تعهد سازماني را پذيرش ارزشهاي سازماني ( و درگير شدن در سازمان تعريف مي كند (37،36،1993به اعتقاد پري (1991) اگر سازمان بخواهد با برخورداري از رسالتي روشن، راهبرد هاي مطلوب ساختارهاي سازماني كارامد و طراحي شغل مناسب، به طور كامل به هدف هاي خود دست پيدا كند، نيازمند نيروي انساني توانمند و متعهد ميباشد (شريفي و همكاران82،1389) تا قبل از (1990) توانمندسازي به معناي اقدامات و راهبردهاي مديريتي مانند تفويض اختيار و قدرت تصميم گيري به رده هاي پايين تر از سازمان است اما از دهه ي 1990 به بعد، نظريه پردازان توانمندسازي را از باورها و احساسات كاركنان مورد توجه قرار دادند (كمالي و ناستي 105،1389). توانمندسازي ابزاري است براي باز گذاشتن دست كاركنان به گونه‌اي كه از آنها بتوانند براي آنچه فكر مي‌كنند بهتر است، بدون ترس از تاييد نشدن آن توسط روسايشان از آزادي عمل برخوردار گردند يكي از مهمترين متغيرهاي سازماني كه محققين و مديران اجرايي به آن علاقه‌مند هستند، تعهدسازماني است تعهدسازماني يك نگرش است. يك حالت رواني كه نشان دهنده نوعي تمايل نياز و الزام جهت ادامه اشتغال در يك سازمان است.

 

 

 

 

1-2-                   

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.