پايان نامه بررسي تأثير فرآيندهاي مديريت دانش بر عملكرد توسعه محصول جديد

چكيده:

    امروزه سازمانهاي كشور به مانند ساير سازمانهاي جهان ناگزيرند تا با ديگر سازمانها چه در داخل و چه در خارج كشور به رقابت بپردازند تا بتوانند در محيط كسب و كار باقي بمانند. از اين رو آنها بايد بتوانند دست كم در يك زمينه برتر از رقباي خود بوده،  به عبارت ديگر آنها چاره اي ندارند جز اينكه نوآور باشند. اين پژوهش با هدف "تأثير فرآيندهاي مديريت دانش بر عملكرد توسعه محصول جديد" به صورت موردي زنجيره تأمين شركت عقاب افشان اجرا شد. اطلاعات مورد نياز به وسيله پرسشنامه محقق ساخته اي كه مبتني بر مدل مفهومي پژوهش اقتباس از مدل شفيعي نيك آبادي (1391) و ون پاي ونگ (2009) گردآوري شده است. براي تجزيه و تحليل داده هاي جمع‌آوري شده ابتدا در سطح توصيفي با استفاده از شاخص‌هاي آماري به توصيف و تلخيص ويژگي­هاي جمعيت شناختي افراد نمونه در تحقيق شامل سابقه كاري و تحصيلات و جنسيت پرداخته  مي‌شود. در آمار تحليلي اين تحقيق به منظور آزمودن معناداري روابط ميان سوالات و متغيرها و برازش مدل‌هاي اندازه‌گيري به دست آمده و سنجش روايي عاملي از تحليل عاملي تأييدي استفاده گرديده است. همچنين به منظور بررسي وضعيت متغيرهاي تحقيق از آزمون ميانگين يك جامعه يا تي يك نمونه­اي استفاده شده است و پس از بررسي روايي سوالات پرسشنامه از طريق تحليل عاملي تأييدي مرتبه اول و دوم، به منظور بررسي اثرات ميان متغيرهاي تحقيق از مدل معادلات ساختاري و بطور اخص تكنيك تحليل مسير با استفاده از نرم افزار ليزرل استفاده شده است. يافته ها نشان مي­دهد كه بين استراتژي هاي مديريت دانش و عملكرد توسعه محصول جديد رابطه معناداري وجود دارد، طبق نتايج بدست آمده از پنج فرضيه فرعي تحقيق حاضر، سه فرضيه يعني خلق دانش- عملكرد توسعه محصول جديد، ثبت، ذخيره و نگهداري دانش- عملكرد توسعه محصول جديد و ارزيابي و بازخور دانش- عملكرد توسعه محصول جديد با توجه به عدد معناداري آنها تأييد شدند. اين پژوهش در خاتمه به ارائه پيشنهادهاي كاربردي پرداخته است. 

كلمات كليدي: استراتژي هاي مديريت دانش، عملكرد توسعه محصول جديد، توسعه محصول جديد.

مقدمه

     از اواخر قرن گذشته ميلادي تا زمان حال، بحث مديريت دارايي ­هاي نامشهود سازمان به عنوان بخشي از منابع حياتي سازمان بسيار مورد توجه واقع شده است از بين اين داراييها، دانش بيشترين توجه را به خود معطوف ساخته و به عنوان مهمترين دارايي نامشهود سازمان مورد تأكيد قرار گرفته است. اكنون بحث مديريت دانش به يكي از موضوعات اصلي در تحقيقات مديريت در سراسر دنيا تبديل شده است و آن را به عنوان ابزاري كليدي براي مديريت كردن اطلاعات و ابزاري استراتژيك براي مديريت و راهي مؤثر براي كسب مزيت رقابتي پايدار مي دانند(شفيعي نيكابادي، 1391). از جمله تحولات چشمگير در قلمرو علوم مديريت، بروز و ظهور پديده هايي همچون مديريت دانش و توسعه محصول جديد مي باشد. براي موفقيت سازمان، دانش به عنوان يك سرمايه، بايد بين انسانها قابل مبادله بوده وتوانايي رشد داشته باشد. دانش نحوه حل مشكلات، مي تواند كسب شود و بدين ترتيب مديريت دانش قادر خواهد بود يادگيري سازماني را كه منجر به خلق دانش ديگري مي شود، توسعه دهد. سازمانهاي آگاه مي دانند كه دانش، سرمايه­اي فكري است و تنها سرمايه اي است كه با گذشت زمان تغيير مي­كند و اگر به طور مؤثري مهار شود، مي­تواند خلاقيت و وضعيت رقابتي سازمان را حفظ نمايد. استفاده از كل منابع فكري سازمان، مي­تواند مزاياي مالي قابل توجهي را در پي داشته باشد.

قسمتي از متن

اگر فرايند توسعه محصول را به مسابقه اى شامل سه زمان: 1) زمان توليد: مرحله توسعه ايده اوليه براى محصول جديد تا مرحله قبل از عرضه محصول در بازار؛ 2) زمان ورود به بازار: مرحله عرضه و ارائه محصول در بازار و بازار سنجى محصول؛ 3) زمان كسب سود: مرحله گذر از نقطه سر به سر و كسب سود؛ در نظر بگيريم، شركت و سازمانى برنده واقعى خواهد بود كه در اين مسابقه برنده هر سه بخش باشد. كسب چنين موفقيتى منجر به اين خواهد شد كه فرايند توسعه محصول را يك فرايند زمان رسيدن به موفقيت بناميم. جالب است كه هنگام عرضه و ارائه محصولات به بازار سه نوع متفاوت از رويكردهاى ارائه محصول به بازار را بين رقبا شاهد خواهيم بود.

اين رويكردها عبارتند از:

1) رويكرد اولين در بازار: سازمان علاقه مند است اولين سازمانى باشد كه محصول جديدى را به بازار عرضه مى دارد.

2) رويكرد سريع ترين دنباله رو: در اين رويكرد سازمان نمى خواهد همچون حالت قبل اولين عرضه كننده محصول جديد در بازار نام بگيرد، ولى راغب است سريعترين شركتى باشد كه همان محصول را به بازار عرضه مى دارد.

3) رويكرد دنباله رو عادي: سازمان اولين دنباله رو  نيست، ولى در زمره دنباله روهاى توليدكننده و عرضه كننده محصول جديد قرار خواهد گرفت. در عصر حاضر، شتاب تغييرات در علوم و فناوري هاي سطح بالا به قدري فزوني يافته است كه بسياري از متفكرين بر اين باورند كه شتاب در نوآوري محصولات توليد شده با تكنولوژي سطح بالا و ايجاد دانش و توسعه آن از سرعت يادگيريي بشر فراتر رفته است. پس سازمانهاي متولي حتي اگر تمام راهبردها، زمان و سرمايه هاي انساني در اختيار خود را صرف يادگيري نمايند، باز هم ممكن است از عهده رويارويي مناسب با اين شتاب بر نيايند. دانش در طولاني مدت به عنوان منبع كليدي براي سازمانها در نظر گرفته شده است و مديريت مؤثر آن هم براي موفقيت ضروري است (نوو و چان 2007). نوناكا و تاكوچي (1995)، شركت هاي موفق را شركت هايي مي دانند كه به طور پيوسته براي حل مسائل جديد و نا آشنا دانش جديد را كشف و يا خلق كرده و اين دانش را به صورتي هدفمند و نظام يافته و متناسب با اهداف تخصصي و راهبردي در تمامي لايه ها و بخش هاي مختلف سازمان توسعه داده و بدنبال تبديل آن به فناوري و محصولات جديد باشند.

فهرست مطالب

فصل اول: ‌ع

كليات تحقيق. ‌ع

1-1: مقدمه. 2

1-2:  بيان مسئله. 2

1-3: اهميت و ضرورت موضوع. 6

1-4: مدل مفهومي پژوهش.. 7

1-6: فرضيه هاي پژوهش.. 9

1-7: جامعه و نمونه آماري. 9

1-8: روش شناسي پژوهش.. 10

1-9: قلمرو زماني و مكاني و موضوعي. 10

1-10: تعاريف عملياتي واژگان پژوهش.. 11

1-10-1: مديريت دانش: 11

1-10-2: فرآيند: 11

1-10-3: قابليت نوآوري: 11

1-10-4: عملكرد بازار: 11

1-10-5: توسعه محصول جديد: 11

1-10-6: عملكرد توسعه محصول جديد: 13

1-10-7: زنجيره تأمين: 13

1-11: ساختار فصل هاي پژوهش.. 13

فصل دوم: 15

مباني نظري و پيشينه پژوهش.. 15

2-2: مديريت دانش.. 18

2-2-1: داده ها، اطلاعات و دانش: 20

2-2-2: دانش پنهان و آشكار. 21

2-2-3: عوامل كليدي موفقيت مديريت دانش.. 21

2-2-4: استراتژي هاي مديريت دانش.. 22

2-2-5: فرآيندهاي مديريت دانش.. 24

2-3: عملكرد توسعه محصول جديد 35

2-3-1: الف) توسعه ي محصول جديد 35

2-3-2: ب) اهداف فرايند توسعه محصول. 36

2-3-3: مقايسه الگوهاي توسعه محصول. 39

2-3-4: عوامل موفقيت پروژه هاي توسعه محصول جديد (NPD) 43

2-3-5: عملكرد توسعه محصول جديد 44

2-4: تحقيقات مرتبط خارجي. 46

2-5: تحقيقات مرتبط داخلي. 48

2-6: جمع بندي. 50

فصل سوم: 51

روش شناسي پژوهش.. 51

3-2: موضوع و روش تحقيق. 61

3-3: جامعه آماري. 62

3-4: نمونه آماري و روش نمونه گيري. 62

3-5: متغيرهاي تحقيق. 63

3-6: ابزار گردآوري اطلاعات. 64

3-7: روايي و پايايي ابزار سنجش.. 65

3-8: فرضيههاي تحقيق. 68

3-9: روش تجزيه و تحليل داده ها 69

3-9-1: تحليل عاملي تأييدي. 70

3-9-2: تعيين برازش مدل. 72

3-9-3: آزمون فرضيات پژوهش از طريق تحليل مسير. 73

3-10: جمع بندي. 73

فصل چهارم: 75

تجزيه و تحليل. 75

داده هاي پژوهش.. 75

4-1: مقدمه. 77

4-2- تجزيه و تحليل آمار توصيفي. 77

4-2-1- جنسيت. 79

4-2-2- وضعيت تحصيلي. 79

4-3 : نمودار فراواني پاسخگويان بر حسب مقطع تحصيلي. 80

4-3-1: سابقه كاري. 80

4-3 -2: نمودار فراواني پاسخگويان بر حسب  سابقه كاري. 81

4-3-3 وضعيت متغيرهاي تحقيق. 81

4-3-4- وضعيت متغير مديريت دانش.. 82

4-3-5- وضعيت متغير عملكرد توسعه محصول جديد 84

4-3-6- وضعيت ابعاد متغير مديريت دانش.. 84

4-4: نمودار راداري متغيرهاي تحقيق. 86

4-4-1- وضعيت ابعاد متغير عملكرد توسعه محصول جديد 86

4-5: نمودار راداري متغيرهاي تحقيق. 88

4-6- آزمون فرضيات تحقيق. 88

4-6-1: آزمون كفايت نمونه گيري. 88

4-6-2 تحليل عاملي تأييدي. 89

4-6-2-1- مدل اندازه‌گيري مرتبه اول متغير م