مباني نظري مربوط به متغير عملكرد شغلي
مباني نظري مربوط به متغير عملكرد شغلي |
![]() |
دسته بندي | مباني و پيشينه نظري |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 97 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 32 |
مباني نظري مربوط به متغير عملكرد شغلي
در 54 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc
قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه
چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع عملكرد شغلي
عملكرد در لغت يعني حالت يا كيفيت كاركرد. بنابراين، عملكرد سازماني يك سازه ي كلي است كه بر چگونگي انجام عمليات سازماني اشاره دارد. معروف ترين تعريف عملكرد توسط نيلي و همكاران ( 2008) ارائه شده است: (( فرايند تبيين كيفيت اثربخشي و كارايي اقدامات گذشته)). طبق اين تعريف، عملكرد به دو جزء تقسيم ميشود: 1) كارايي كه توصيف كنندۀ چگونگي استفاده سازمان از منابع در توليد خدمات يا محصولات است، يعني رابطه بين تركيب واقعي و مطلوب دروندادها براي توليد بروندادهاي معين؛ و 2)اثربخشي كه توصيف كننده ي درجه ي نيل به اهداف سازماني است (رهنورد ، 1387) .
در تعريفي ديگر ، بوياتزيس[1] (1982)، تعريف جالبي درباه عملكرد اثربخش ارائه نمود؛ بدين ترتيب كه عملكرد اثربخش يك شغل عبارتست از حصول نتايج خاص يا دستيابي به نتايج خاص از پيش تعيين شده براي شغل (نظير درآمد)، از طريق انجام اقداماتي خاص به طوري كه مطابق با سياست ها، رويه ها و شرايط محيط سازماني باشد.
عملكرد سازماني به چگونگي انجام مأموريتها، وظايف و فعاليتهاي سازماني و نتايج حاصل از انجام آنها اطلاق ميشود (حقيقي و همكاران، 1389) .
عملكرد شغلي[2]:
براي اينكه سازماني به اهدافش دسترسي پيدا كند ، كاركنان بايد كارهايشان را در سطح قابل قبولي از كارايي انجام دهند اين مسأله براي سازمان هاي دولتي كه عملكرد ضعيفشان زمينه را براي شكست در انجام خدمات عموميو نيز براي شركت هاي خصوصي كه عملكرد ضعيف آنها زمينه ورشكستگي آنها را فراهم مي آورد امري حياتي و ضروري است.
از ديدگاه اجتماعي، جالبترين نكته براي سازمانها اين است كه كاركناني داشته باشند كه كارهايشان را به خوبي انجام دهند عملكرد خوب، بهره وري سازمان را بالا مي برد كه در نهايت به افزايش اقتصاد ملي منجر ميشود . عملكرد يك سازه تركيبي است كه بر طبق آن كاركنان موفق در مجموعه اي از رفتارها مشخص ميشود بنابراين عملكرد شغلي يك ملاك چندگانه و گسترده است كه در آن مجموع رفتارهايي كه به دقت تعريف شده اند براي بيان آن مورد استفاده قرار ميگيرد(اسپكتور [3]، 2000) .
همچنين باور بر اين است كه عملكرد شغلي يك سازۀ تركيبي است كه بر پايۀ آن كاركنان موفق از كاركنان ناموفق از طريق مجموعه اي از ملاكهاي مشخص ، قابل شناسايي هستند ( آستين و ويلائوا[4] ، 1992 ؛ استوارت[5] ، 1998 ؛ به نقل از شكركن و همكاران ، 1380 ).
چارچوب هاي عملكرد شغلي:
مردم زماني ميتوانند كارهايشان را به خوبي انجام دهند كه توانائي و انگيزه لازم را داشته باشند . شرايط سازماني ميتواند اين ويژگي شخصي را افزايش دهد و يا با ايجاد موانع و گرفتاري ها، عملكرد شغلي مطلوب را پائين آورد. اين سه متغير، توانائي، انگيزش و موانع در شكل زير ارائه شده اند (به نقل از اسپكتور،2000) .
|
|
موانع |
|
توانايي |
عملكرد شغلي |
|
|||
|
انگيزش |
شكل فوق نشان ميدهد كه عملكرد خوب نيازمند توانائي و انگيزش است و موانع و گرفتاري هاي سازماني مثل آموزش ناكافي، روابط نا سالم و مديريت نادرست ؛ با عملكرد خوب تداخل پيدا ميكند
ارتباط عملكرد شغلي با متغيرهاي ديگر:
توانائي و عملكرد شغلي:
بيشتر تلاش هاي روانشناسان صنعتي و سازماني در امر گزينش كاركنان بر تعيين توانائي هاي لازم براي مشاغل معين و يافتن افرادي كه چنين توانائي هايي را دارا هستند متمركز است براي اين منظور در ابتدا روش هاي تحليل شغل كاركن محور (دانش، مهارتها، توانائي و ويژگي هاي ديگر شخصي) براي يك شغل مورد استفاده قرار ميگيرد وقتي كه روش ها مشخص ميشوند گام بعدي از روش هاي گزينش براي يافتن افرادي كه ويژگي هاي مناسب را دارا هستند استفاده ميشود . بيشتر طرحهاي گزينش براي ارزيابي توانائي ها شكل گرفته اند سرانجام علاوه بر آن ويژگي هايي كه كاركنان با خود مي آورند دانش و مهارت اضافي و مورد نياز از طريق آموزش انجام ميگيرد. اگر سازماني بخواهد نيروي كار برخوردار از توانائي هاي لازم براي عملكرد شغلي خوب داشته باشد بايد از هر سه مرحله تبعيت كند . به خوبي ثابت شده كه حيطه هاي متفاوتي از توانائي با عملكرد شغلي مرتبط هستند. همانطور كه ميتوان انتظار داشت ماهيت شغل تعيين كننده حداكثر توانائي هاي لازم ويژه است(مهداد، 1385) .
به عنوان مثال، كانتنبرگ[6] و همكاران، نشان داده اند كه توانائي شناختي، عملكرد را در بيشتر مشاغل پيش بيني ميكند با وجود اين هرچه شغل نيازمند توانائي ذهني بالاتري باشد ارتباط بين توانائي شغلي و عملكرد شغلي قويتر ميشود به عبارت ديگر، توانائي براي مشاغلي كه نيازمند فعاليتهاي ذهني هستند (مانند مهندسي) مهمتر است تا مشاغل ساده(مانند دفتري اداري) (مهداد، 1385) .
كالدول و اورلي[7] نشان دادند كه هماهنگي توانائي هاي افراد با روشهاي مورد نياز براي يك شغل كه از طريق تحليل شغل به دست ميآيد ، استراتژي مفيدي براي افزايش عملكرد شغلي محسوب ميشود آنها همچنين نشان داده اند كه كاركناني كه از طريق تحليل شغل به دست ميآيد، استراتژي مفيدي براي افزايش عملكرد شغلي محسوب ميشود. آنها همچنين نشان داده اند كه كاركناني كه توانائي هايشان با مشاغلشان هماهنگند بيشتر خشنود هستند . اين نتايج با اين انديشه كه عملكرد شغلي ممكن است به خشنودي شغلي منجر شود هماهنگ است. كاركناني كه ويژگي هاي لازم را براي عملكرد مطلوب دارا هستند در شغل خود موفق ميشوند و در نتيجه خشنودتر ميشوند(مهداد، 1389) .
انگيزش و عملكرد شغلي:
انگيزش يك ويژگي فردي است، اما ميتواند هم از فرد شاغل و هم از شرايط محيطي نشأت بگيرد . تلاشهاي سازماني براي افزايش نيروي كار، بيشتر بر مداخله هاي محيطي استوار است تا گزينش فردي به طور نظري در ابتدا بايد انگيزش را در مقتضيات كار سنجيد و آنهائي را كه از بالاترين سطوح انگيزشي برخوردارند گزينش كرد با وجود اين روانشناسان صنعتي و سازماني بيشتر گزينش خودشان را بر اساس توانائي ها متمركز ميكنند تا انگيزش افراد براي افزايش انگيزش كاركنان بايد به ساختار شغل ، سيستمهاي تشويقي و طرح هاي تكنولوژي توجه ويژه داشت (مهداد، 1385) .
ويژگي هاي شخصيتي و عملكرد شغلي:
چندين ويژگي از ويژگي كاركنان با عملكرد شغلي ارتباط دارند و حتي ممكن است توانائي انجام شغل را نيز تحت تأثير قرار دهند در بيشتر مواقع تفكيك اثرهاي انگيزشي در عملكرد شغلي مشكل است به عنوان مثال، افراد با سطح توانائي بالا سطح بالايي از انگيزش را دارا هستند همزمان با اينكه توانائيهايشان به عملكرد خوب و تشويق منجر ميشود، انگيزش آنها براي عملكرد نيز بالا مي رود افراد با توانائي بالا ممكن است به دليل برخورداري از مهارت بالا، يا تلاش بيشتر و يا هر دو عملكرد بهتري داشته باشند. توانائي شناختي(استدلال رياضي و كلامي) عملكرد شغلي را در بسياري از مشاغل پيش بيني ميكند در اينجا «پنج ويژگي شخصيتي عمده» مورد بررسي قرار ميگيرند كه بسياري از محققان معتقدند كه اين ها ابعاد عمده شخصيت انسانها را تشكيل ميدهند (شكر كن و همكاران ، 1380) .
پنج ويژگي عمده و عملكرد شغلي:
بسياري از روانشناسان امروزه معتقدند كه شخصيت انسان به وسيله پنج حيطۀ به نام يعني : برونگرايي ، ثبات هيجاني ، توافق پذيري ، وظيفه شناسي و پذيرا بودن تجارب جديد تعيين ميشود . در جدول صفحه بعد هر كدام از اين حيطه ها به طور مختصر توصيف شده اند (شكركن و همكاران ؛ 1380) .
حيطه |
توصيف |
برونگرايي |
حراف، خوداعمال، اجتماعي |
ثبات پذير هيجاني |
مضطرب، افسرده، غمگين، نگران |
توافق پذيري |
قابل انعطاف، اهمال همكاري، مؤدب |
وظيفه شناسي |
سخت كوش، داراي انگيزه موفقيت، مسئوليت پذير، قابل اتكاء |
پذيرايي تجارب |
باهوش، كنجكاو، اهل تخيل، داراي ذهن باز |
دو فرا تحليل ، ارتباط بين هر كدام از اين پنج حيطه و عملكرد شغلي را خلاصه كردهاند . به طور كلي اين دو مطالعه نتيجه ميگيرند كه شخصيت با عملكرد شغلي در ارتباط است .
1 -Boyatzi
1 -job performance
2 -Spector
3 - Austin & Villaova
4 - Stewart
1 -Countenberg
2 -Caldwell & Orely