طرح توجيهي توليد بالاست الكترونيكي

۱۳ بازديد
طرح توجيهي توليد بالاست الكترونيكي

طرح توجيهي توليد بالاست الكترونيكي

دانلود طرح توجيهي توليد بالاست الكترونيكي

طرح توجيهي توليد بالاست الكترونيكي
دسته بندي طرح هاي توجيهي و كارآفريني
فرمت فايل pdf
حجم فايل 474 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 65

طرح توجيهي توليد بالاست الكترونيكي

اين طرح توجيهي شامل موارد زير است : 

معرفي محصول

مشخصات كلي محصول

شماره تعرفه گمركي

شرايط واردات

استانداردهاي ملي وجهاني

قيمت توليد داخلي و جهاني محصول

موارد مصرف و كاربرد

كالاهاي جايگزين و تجزيه و تحليل اثرات آن بر مصرف محصول

اهميت استراتژيك كالا در دنياي امروز

كشورهاي عمده توليد كننده و مصرف كننده محصول

وضعيت عرضه و تقاضا

بررسي ظرفيت بهره برداري و وضعيت طرحهاي جديد و طرحهاي توسعه و در دست اجرا و روند توليد از آغاز برنامه سوم تا كنون

بررسي روند واردات محصول از آغاز برنامه سوم تا نيمه اول سال

بررسي روند مصرف از آغاز برنامه

بررسي روند صادرات محصول از آغاز برنامه سوم و امكان توسعه آن

بررسي نياز به محصول يا اولويت صادرات تا پايان برنامه چهارم

بررسي اجمالي تكنولوژي و روشهاي توليد و تعيين نقاط قوت و ضعف تكنولوژي هاي مرسوم

در فرآيند توليد محصول

ماشين آلات

بررسي و تعيين حداقل ظرفيت اقتصادي شامل برآورد حجم سرمايه گذاري ثابت

محوطه سازي

ساختمان

ماشين آلات

تاسيسات

وسائط نقليه

تجهيزات و وسائل اداري و خدماتي

هزينه هاي متفرقه و پيش بيني نشده

هزينه هاي قبل از بهره برداري

سرمايه در گردش

برآورد حقوق و دستمزد

برآورد آب, برق, سوخت و ارتباطات

هزينه هاي تعمير و نگهداري و استهلاك

هزينه هاي متفرقه و پيش بيني نشده توليد

هزينه هاي توزيع و فروش

جدول هزينه هاي ثابت و متغير توليد

نتيجه گيري

ميزان مواد اوليه عمده مورد نياز سالانه و محل تامين آن

پيشنهاد منطقه مناسب براي اجراي طرح

وضعيت تامين نيروي انساني و تعداد اشتغال

بررسي و تعيين ميزان آب، برق، سوخت، امكانات مخابراتي و ارتباطي و چگونگي امكان تامين آنها در منطقه مناسب براي اجراي طرح

وضعيت حمايت هاي اقتصادي و بازرگاني شامل حمايت تعرفه گمركي و حمايتهاي مالي

تجزيه و تحليل و ارائه جمع بندي و پيشنهاد نهايي در مورد احداث واحد هاي جديد

در صورت پيوستن ايران به سازمان تجارت جهاني وضعيت اين پروژه ها چگونه خواهد بود

مراجع

پيوست ها ( بخش نامه هاي مربوط به قوانين واردات و صادرات )

دانلود طرح توجيهي توليد بالاست الكترونيكي

فصل دوم پايان نامه در مورد احساس تنهايي

۱۳۳ بازديد
فصل دوم پايان نامه در مورد احساس تنهايي

فصل دوم پايان نامه در مورد احساس تنهايي

دانلود فصل دوم پايان نامه در مورد احساس تنهايي

فصل دوم پايان نامه در مورد احساس تنهايي
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 29 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 21

فصل دوم پايان نامه در مورد احساس تنهايي

 

در 21  صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع احساس تنهايي

احساس تنهايي[1]

 

   احساس تنهايي به عنوان يكي از نشانه هاي افسردگي و نيز به عنوان يك عامل مستقل در ايجاد آسيب هاي روانشناختي مورد توجه بوده است(شيباني تذرجي، 1389، ص55). احساس تنهايي، گوياي كاستي ها و كمبودهايي در برقراري پيوندهاي عاطفي و اجتماعي است. به بيان ديگر، احساس تنهايي تجربه‌اي ذهني و آزار دهنده است كه گوياي كاستي‌ها و كمبودهايي در پيوندهاي عاطفي و اجتماعي ميان فردي است. ممكن است كسي در ميان گروهي باشد اما پيوندهاي اجتماعي و يا عاطفي خشنود كننده‌اي نداشته باشد و از احساس تنهايي شكايت كند. بنابراين، دور ماندن فيزيكي از ديگران به معناي تنهايي نيست؛ اگرچه تنهايي و تنها ماندن با يكديگر رابطه دارند. چيره شدن بر احساس تنهايي بي‌آنكه تماس دائمي و منظمي با ديگران داشته باشيم كاري بسيار دشوار است. افراد دچار تنهايي، بيشتر فرصت ارتباط‌هاي اجتماعي را از دست مي‌دهند، زيرا گرايشي به انجام اين كار ندارند(ديوريو[2] ،2003؛ نجاريان،1381).

 

    از نظر تاريخي، احساس تنهايي يكي از سازه هاي پيچيده ي روان شناختي و مورد بحث در بين فلاسفه بوده است. در آن زمان احساس تنهايي يك مفهوم مثبت به معناي كناره گيري داوطلبانه­ي فرد از درگيري هاي روزمره ي زندگي براي رسيدن به هدف هاي بالاترمانند تفكّر، مراقبه و ارتباط با خداوند تلقي مي­شد. اما امروزه در متون روان شناختي به احساس تنهايي مثبت پرداخته نمي شود. بلكه حالتي را درنظر مي گيرند كه در آن فرد فقدان روابط با ديگران را ادراك يا تجربه مي­كند و شامل عناصر اصلي و مهمي مانند احساس نامطلوب فقدان يا از دست دادن همدم، جنبه هاي ناخوشايند و منفي روابط از دست رفته و از دست دادن سطح كيفي روابط با ديگري است(دي يانگ گيرولد[3]، 1998). تاريخچه­ي مطالعات احساس تنهايي بيانگر آن است كه اين سازه در گذشته با مشكلات ديگري مانند افسردگي، كمرويي، خشم، رفتار خودانزواطلبانه و مانند اينها مفهوم سازي شده بود(تيكه[4]، 2009). اما در تعاريف و مفهوم سازي­هاي جديد، احساس تنهايي يك سازه ي روان شناختي مستقل از ديگر مشكلات درنظر گرفته مي شود كه خطرات منحصر به فرد خود را دارد(كاسيوپو و همكاران[5]، 2006). مرور پيشينه ي پژوهشي در تعريف و مفهوم احساس تنهايي نيز نشان مي­دهد كه در اين زمينه تفاوت هاي نسبتاً چشمگيري بين صاحب نظران وجود دارد. براي نمونه، برخي از پژوهشگران احساس تنهايي را يك حالت روان شناختي ناشي از نارسايي هاي كمّي و كيفي در روابط اجتماعي مي دانند(پيلو و پرلمن[6]، 1982؛ به نقل از رحيم زاده و پوراعتماد، 1390، ص124). براساس نظريه هايي مانند ويس[7](1973) احساس تنهايي يك تجربه ي منفي شديد است كه فرد از به يادآوري آن فعالانه اجتناب مي كند. اگر هم مجبور به يادآوري شود، با نارضايتي زيادي اين عمل را انجام مي دهد و درماندگي ناشي از احساس تنهايي را كم اهميت جلوه مي دهد. وود[8](1986) اين گونه استلال مي­كند كه احساس تنهايي يك هيجان بنيادي و يكي از قوي ترين تجربه هاي انساني است. وي براين باور است كه احساس تداعي شده با احساس تنهايي، عدم وجود روابط اجتماعي مناسب را  به فرد گوشزد مي كند.

 

   برابر ديدگاه پپلا و پرلمن[9](1982) شناخت‌ها، عامل ميانجي و واسطه در احساس تنهايي هستند. اين بازنمايي از رويكرد شناختي برآن است كه تنهايي، پيامد اختلاف مشاهده شده ميان چند و چون پيوندهايي است كه هركس آرزوي آن را دارد. در ديدگاه پپلا و‌ پرلمن، مردم شايد دو گونه تنهايي را تجربه كنند. اين ديدگاه بر اساس طبقه بندي ويس[10](1973) پديد آمده است. در اين طبقه­بندي دو گونه تنهايي يعني تنهايي عاطفي و تنهايي اجتماعي مورد شناسايي قرار گرفته است.

 

1-  تنهايي عاطفي: در پي نبود يك وابستگي مهم يا از دست دادن يك چنان پيوندي پديد مي‌آيد.

 

2- تنهايي اجتماعي: در پي نبود پيوستگي به يك شبكه روابط اجتماعي پديدار مي‌شود و شايد تنها با دست‌يابي به يك شبكه ارتباطي خواستني و خشنود كننده از ميان برود(ون بارسن و همكاران[11]، 2000 ؛ به نقل از عابديني نسب و خدابخش،1383).

 

 

 

سبب شناسي احساس تنهايي

 

    پديد آمدن احساس تنهايي داراي فرايند پيچيده‌اي است و شماري از عوامل با هم، يا جدا از يكديگر آن را آشكار مي‌كنند و بر ابعادش اثر مي‌گذارند. ادراك هر كس از اين كه چه اندازه تعامل‌هاي اجتماعي دارد و آن تعامل‌ها چگونه هستند، به عنوان يك عامل دروني در شكل گيري تنهايي سهم به‌سزايي دارد . گروهي از پژوهش‌گران بر اين باورند كه احساس تنهايي هنگامي بروز مي‌كند كه عاملي بيروني مانند كاستي در گستره شبكه پيوندهاي اجتماعي كسي پديد آيد و نيازهاي مصاحبتي او كمتر خشنودش كند(راسل و همكاران[12]، 1965، به نقل از رشيدي،1380). به اين ترتيب، اين عوامل را مي‌توان در دو دسته‌ي دروني و بيروني مورد توجه قرار داد.

 

- عوامل دروني: يك دسته از عوامل سبب ساز احساس تنهايي دروني هستند يكي از آن عوامل دروني، خطاهاي شناختي و باورهاي غيرمنطقي درباره برقراري پيوندهاي عاطفي يا اجتماعي است كه پي‌آمد تنهايي را به دنبال دارد. فكركردن درباره‌ي اين كه «صفات شخصيتي منفي در من هست كه ديگران را از من متنفر مي‌كند» يا «من هرگز نمي‌توانم دوستي پيدا كنم چون به هيچ دردي نمي‌خورم» و يا « هميشه در پيوند با ديگران خراب‌كاري مي كنم» و غيره، از اين دست انديشه‌هاي غير منطقي است. پايين بودن عزت نفس يا خود‌پنداره‌‌ي منفي هم يك عامل دروني به شمار مي آيد. شايد كاستي در يك رابطه، عزت نفس را كاهش دهد. اما عزت نفس پايين هم آدمي را از كوشش براي برقراري دوستي با ديگران باز‌خواهد داشت(حسين‌شاهي، 1379).

 

- عوامل بيروني:  از مهم ترين عوامل بيروني مي‌توان كاستي در مهارت‌هاي اجتماعي را برشمرد. به نظر برخي متخصصان، شايد مهارت‌هاي اجتماعي ضعيف باعث اختلال در روابط شوند. شايد به اين خاطر تنها باشيم كه نمي‌دانيم يا فكر مي‌كنيم نمي‌دانيم چگونه با ديگراني كه پيرامون ما هستند، رفتار كنيم. چندين بررسي در اين باره، نشان مي‌دهد كه نداشتن مهارت هاي اجتماعي افراد را دچار تنهايي مي‌كند. چنين كساني براي پيوند با ديگران زماني طولاني و پر دردسر را سپري مي‌كنند و با همه تلاش‌هايي كه مي‌كنند، نمي‌توانند آغازگر تعاملي شيرين و دلچسب با ديگران باشند و دوستي صميمانه‌اي با ديگران برقرار كنند(رشيدي،1380). در عين حال، كانگر و فارل(1980)گزارش كرده اند، افرادي كه برخوردار از مهارت‌هاي اجتماعي قلمداد مي‌شوند، بيشتر صحبت مي‌كنند، تماس چشمي برقرار مي‌كنند، بيشتر لبخند مي‌زنند و حركات بيانگر مناسب‌تري را به كار مي‌برند تا افرادي كه مهارت‌هاي اجتماعي ندارند(حسين‌شاهي، 1379). از نظر همه گير شناسي، برابر گزارش ساپينگتون، به نقل از حسين‌شاهي، 1379) برآوردهاي مربوط به كساني كه در دوره‌اي از زندگي خود احساس تنهايي داشته‌اند، از 10 تا 67 درصد نوسان دارد. پيش‌بيني‌هاي جمعيت شناختي در آمريكا در سال 1991 نيز نشان مي‌داد كه در سال 2000 هر ماه 29 تا 70 ميليون آمريكايي، احساس تنهايي خواهند كرد(ارنست و كاسيوپو، 1999، به نقل از هاپز و همكاران، 2001). اين گزارش نشان مي دهد كه با گذشت هر سال، روند رو به افزايشي در شكايت از اين احساس در افراد پديدار شده است.

 

 

 

احساس تنهايي در بيماري‌هاي نوروتيك

 

    احساس تنهايي مي‌تواند پيش‌آيند يا پس‌آيند يكي از بيماري‌هاي نوروتيك باشد. عوامل روان‌شناختي ويژه‌اي در پديد آمدن بيماري‌هاي رواني دست دارند(نجاريان و همكاران،1381). اين عوامل اگرچه هر يك به تنهايي عمل نمي‌كنند، اما ميان آن‌ها، چگونگي پيوندهاي ميان فردي در پديداري بيماري‌هاي رواني توجه ويژه‌اي را مي‌طلبد:

 

1- ناتواني در سازگاري با خواسته‌هاي پيرامون

 

2- ناتواني در روبرو شدن با هيجان‌ها و احساس­هاي شديد و نمايان كردن آن‌ها، آنگونه كه هستند.

 

3- ناتواني در شكل دادن پيوندهاي ميان فردي پاداش دهنده يا پايدار، به ويژه پيوندهاي مهرآميز.

 

   ناسازگاري كه در بيماري‌هاي رواني ديده مي‌شوند به خوبي اهميت پيوندهاي عاطفي يا اجتماعي ميان فردي ناكارآمد را در پديداري يا نمايان شدن بيماري‌هاي رواني نشان مي‌دهد. رويكرد روان‌پويشي، افسردگي را با مفهوم از دست دادن يا ترس از گسستن پيوندهاي تبيين مي‌كند. زيگموند فرويد، گرايش بيماران افسرده به برگرداندن هر گونه خشم و نفرتي به درون خودشان را به دليل از دست دادن كسي يا چيزي مطرح مي‌كند. افسردگي زماني روي مي‌دهد كه بيمار در مي‌يابد فرد يا آرماني كه او برايش زندگي مي‌كرده، هرگز چنان نبوده كه بتواند انتظارات او را برآورد(رفيعي و رضاعي، 1378).

 

    ديدگاه‌هاي زيادي همگي به كاستي‌ پديد‌ آمده در پيوندهاي ميان فردي مي‌پردازند. به هر حال كسي كه الگوي ذهني يا يك نمونه‌ي آرماني براي برقراري پيوند است، جاي خود را در ساخت شناختي و عاطفي انسان از دست مي‌دهد. يا به اين دليل كه او آن چه را كه چشم‌داشت انسان بوده به جا نياورده است يا اين كه پيوندها(در بنياد) بر پايه‌ي سست و نادرستي ساخته شده است. گسستن اين پيوندهاي ويژه يا پديد آمدن كاستي در آن، افسردگي را به بار مي‌آورد. نشانه شناسي افسردگي احساس تنهايي را هم در بر مي‌گيرد، همچنان كه از دست دادن لذت به گفتگو نشستن با ديگران، به گوشه گيري و گرايش نداشتن به مردم آميزي در افسرده‌ها، مي‌انجامد.         

 

[1] . loneliness

 

[2] . Devereux

 

[3] . De Jong Gierveled

 

[4] . Theeke

 

[5] . Cacioppo et al

 

[6] . Peplau & Perlman

 

[7] . Weiss

 

[8] . Wood

 

[9] . Pilla & Perlman

 

[10] . Weis

 

[11] .Van Baarsen et al

 

[12] . Rassel

 

دانلود فصل دوم پايان نامه در مورد احساس تنهايي

فصل دوم پايان نامه با موضوع تحريف هاي شناختي

۱۴ بازديد
فصل دوم پايان نامه با موضوع تحريف هاي شناختي

فصل دوم پايان نامه با موضوع تحريف هاي شناختي

دانلود فصل دوم پايان نامه با موضوع  تحريف هاي شناختي

فصل دوم پايان نامه با موضوع  تحريف هاي شناختي
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 40 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 36

فصل دوم پايان نامه با موضوع تحريف هاي شناختي

 

در 36  صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع تحريف هاي شناختي

تعريف شناخت‌ 

 

  كلمه شناخت در لغت به معني عمل يا فرايند دانستن است. رويكرد شناختي به شخصيت، بر نحوه­اي كه افراد از محيط و خودشان آگاه مي­شوند، نحوه­اي كه درك نموده و ارزيابي مي­كنند، ياد مي­گيرند و مسايل را حل مي­كنند، تمركز دارد. اين واقعا يك رويكرد روان­شناختي به شخصيت است؛ زيرا منحصرا روي فعاليت‌هاي ذهني هشيار تمركز دارد. اين تمركز روي ذهن، مفاهيمي را كه ساير نظريه­پردازان به آنها پرداخته­اند، ناديده نمي­­­­­­­­گيرد. براي مثال، در رويكرد شناختي، نيازها، سايق‌ها يا هيجانات را جنبه­هايي از شخصيت مي­دانند كه تحت كنترل فرايندهاي شناختي قرار دارند(شولتز وشولتز[1] ،1388).

 

روانشناسي شناختي 

 

انسان را موجودي پردازش كننده اطلاعات و مسأله گشا تلقي مي كند.اين ديدگاه در پي تبيين رفتار از راه مطالعه شيوه هايي است كه شخص به اطلاعات موجود توجه مي كند،آنها را تفسير مي كند،و به كار مي برد. روانشناسي شناختي همانند ديدگاه روانكاوي متوجه فرايندهاي دروني است.اما در اين ديدگاه بيش از آنكه بر اميال،نيازها،و انگيزش تاكيد شود بر اينكه افراد چگونه اطلاعات را كسب و تفسير مي كندو آنها را در حل مشكلات به كار مي گيرند تاكيد مي شود.بر خلاف روانكاوي تكيه گاه شناختي نه بر انگيزش ها و احساسات و تعارضات نهفته بلكه بر فرايندهاي ذهني است كه از آنها آگاهيم يا به راحتي مي توانيم از آنها مطلع شويم.اين رويكرد در تقابل با نظريه هاي يادگيري قرار مي گيرد كه محيط بيروني را علت اساسي رفتار به شمار مي آورند.اصولا ديدگاه شناختي به افكار و شيوه هاي حل مسأله كنوني توجه دارد تا تاريخچه شخصي.در اين ديدگاه روابط بين هيجان ها انگيزش ها و فرايند هاي شناختي و در نتيجه همپوشي ميان ديدگاه شناختي و ديگر رويكرد ها نيز آشكار مي شود(ساراسون وساراسون[2]،1390).

روانشناسي شناختي زاده ي روانشناسي گشتالت است كه در دهه ي 1920 مطرح شد.وجه مشخصه ي ديدگاهِ شناختي، توجه نسبتا ً اندك به رابطه ي محرك – پاسخ و فعاليت هاي عصبي مي باشد. توجه اصليِ اين رويكرد، به موضوعاتي نظير ادراك، حل مساله از طريقِ شهود، تصميم گيري و فهم است. در تمامِ اين فرايند ها شناخت از اهميت مركزي برخوردار است . شناخت يك مفهومِ كلي است كه تماميِ اشكالِ آگاهي را در بر مي گيرد و شاملِ ادراك، تفكر، تصور،استدلال، و قضاوت و غيره مي باشد. انقلابِ شناختي شاملِ تمامِ ديدگاه هايي مي شود كه به اين مباحث اهميتِ زيادي مي دهند)جرج سيچ[3] ،1380).

 

افكار خودآيند

از ديد شناختي ها افكار خودآيند،تحريف هاي شناختي،باورهاي غير منطقي مختص رابطه و طرحواره هاي شناختي علل اكثر مشكلات رفتاري وتعارضات بين فردي است(فلانگان وفلانگان،2004؛اليس،2003؛به نقل از فرحبخش،1382؛ بهاري وسيف،1384).

مدل شناختي بك (1970)نيزدرباره ي آسيب شناسي برنقش محوري تفكر در فراخواني وتداوم افسردگي،اضطراب وخشم تاكيد مي كند.سوگيري شناختي باعث آسيب پذيري افراد نسبت به وقابع منفي مانند فقدانها ومشكلات زندگي مي شوند.

طرز تفكر بدبينانه بدون منطق زمينه ساز شروع افسردگي واختلالات خلقي و دوام آنها است.تفكر شديد منفي،هميشه با افسردگي يا اختلالات احساسي همراه است.وقتي نگران مي شويد،وقتي افكار ناخوشايند به ذهنتان خطور مي نمايد،كج خلق وافسرده مي شويد(برنز،1386؛45).

 

موضع فلسفي كلي در زمينه شناخت 

 

فرد به عنوان دانشمند: كلي معتقد است كه افراد مانند دانشمندان، با ساختن فرضيه­هايي درباره محيط و آزمودن آنها در برابر واقعيت زندگي روزمره، دنياي تجربيات خود را درك كرده و سازمان مي­دهند و اين درك و تفسير تجربه، برداشت منحصر به فرد ما را از رويدادها نشان مي­دهد. كلي گفت: "ما از طريق الگوهاي شفافي كه متناسب با واقعيت‌ها هستند كه دنيا از آنها تشكيل شده است به دنيا مي­نگريم". ما مي­توانيم اين الگوها را با عينك­هاي آفتابي مقايسه كنيم كه رنگ خاصي را به هر چيزي كه مي­بينيم، مي­دهد. عينك يك نفر ممكن است آبي رنگ و عينك ديگري سبز رنگ باشد. امكان دارد چند نفر به يك صحنه نگاه كنند و بسته به عينكي كه زده­اند آن را به صورت متفاوتي ببينند. بنابراين، با توجه به فرضيه­هايي كه مي­سازيم، به دنياي خود معني مي­دهيم. اين ديدگاه خاص، كه هر كسي آن را به وجود مي­آورد، همان چيزي است كه "سيستم سازه" ناميده مي­شود. سازه، روش منحصر به فرد شخص براي در نظر گرفتن زندگي است(برنز،1386؛398).

يك سازه، شيوه نگاه كردن فرد به رويدادهاي موجود زندگي و شيوه تعبير و تفسير آن فرد از جهان است(كريمي،1385).

 

مدلABC اليس

اليس(1962)براي تبيين اختلالات عاطفي وهيجاني به الگوي abcمتوسل مي شود و مطرح مي سازد كه وقتي حادثه فعال كننده اي(a)براي فرد اتفاق مي افتد ،او براساس تمايلات ذاتي خود ممكن است دو برداشت متفاوت و متضاد از آن داشته باشد:يكي افكار،عقايد وباورهاي منطقي وعقلاني(rb)وديگري افكار وعقايد وبرداشت هاي غير عقلاني وغير منطقي(ib). اگر فرد تابع افكار وعقايد عقلاني ومنطقي باشد،به عواقب منطقي(rc)دست خواهد يافت وشخصيت سالمي خواهد داشت واگر دستخوش افكار وعقايد غير منطقي وغير عقلاني قرار گيرد،با عواقب غير منطقي(ic)مواجه خواهد شد،كه در اين حالت او فردي است مضطرب واشفته وداراي اختلالات هيجاني.بنا براين از ديدگاه اليس اضطراب،افسردگي،واختلالات خلقي،عاطفي،احساسي حاصل تفكر غير منطقي فرد است كه به صورت خود گويي هاي دروني درفرد وجود داشته وسبب ايجاد احساس بي كفايتي و بي ارزشي،ارزيابي هاي بدبينانه، منفي بافي و ارزيابي ضعيف از توانايي مقابله با مشكلات وحل وفصل آنها در فرد مي شوند(اليس،1991،1969،1982؛به نقل از برون وهمكاران،1996).

 

2-3-6.تناوب­گرايي تعبيري:  

ما در طول زندگي، با هر نوع آدم يا موقعيتي كه روبرو مي‌شويم، سازه­هاي متعددي را شكل مي­دهيم. هنگامي كه با افراد جديد آشنا شده و با موقعيت‌هاي تازه روبرو مي­شويم، فهرست سازه­هاي خود را گسترش مي­دهيم. علاوه بر اين، وقتي موقعيت‌ها تغيير مي­كنند، ممكن است هر از گاهي سازه­هاي خود را تعديل كرده يا كنار بگذاريم. تجديدنظر در سازه­ها فرايندي ضروري و مستمر است. اگر سازه­هاي ما نمي­توانستند اصلاح شوند، در اين صورت قادر نبوديم با موقعيت‌هاي تازه كنار بياييم. كلي اين سازگارپذيري را تناوب­گرايي تعبيري ناميد تا بيان كند كه ما به وسيله سازه­هاي خود كنترل نمي‌شويم بلكه آزاديم تا در آنها تجديدنظر كنيم(شولتز وشولتز ،1388).

 

2-3-7.مدل شتاختي بك

 

مدل شناختي بك، با كار روي افراد افسرده شروع و سپس به ساير اختلالات نظير اضطراب، اختلالات شخصيتي و اعتياد گسترش داده شد.

يكي از خصوصيات بارز مدل شناخت‌درماني بك، ايجاد پيوند محكم بين دو زمينه باليني و پژوهشي بود و نيز پيوندخوردن بنيان نظري مدل شناخت‌درماني با برخي از نگرش‌هاي پردازش اطلاعات، ظرفيت‌هاي جديدي در آن به وجود آورد. استفاده از سازه‌هاي نظري مهم و كارسازي مانند طرحواره، سوگيري، فرضيه‌آزمايي، تحريف، افكار خود – آيند و غيره، تبيين برخي از مكانيسم‌هاي شناختي در افسردگي و اضطراب را آسان تر ساخت. مدل بك، مخصوصا از اين نظر حايز اهميت است كه پژوهش‌هاي گسترده‌اي را دامن زده و يافته‌هاي حاصل از اين پژوهش‌ها نه تنها پالايش‌هايي در پاره‌اي از مفاهيم اصلي شناخت‌درماني پديد آوردند، بلكه مكانيسم‌هاي احتمالي جديدي را در فرايند درمان ارايه دادند كه گاه با مكانيسم‌هاي پيشنهادي در شناخت‌درماني، در مقام تعارض قرار مي‌گرفتند. با اين همه، اين مدل هنوز يكي از كارآمدترين مدل‌ها درباره تغيير رفتار و برداشت فرد از رويدادهاست. مخصوصا اهميتي كه در آن به جنبه‌هاي رفتاري و عملي(به شكل تكليف خانگي، يادداشت برداري و...) در ارزيابي و درمان داده مي‌شود و سازمان‌بندي مناسبي كه در طراحي و اجراي برنامه درماني در آن وجود دارد، در گسترش و قابليت كاربردي آن در افراد مختلف و متناسب با شرايط مختلف فرهنگي و اجتماعي، تاثير داشته است(قاسم زاده،1382).

 

2-3-8.مدل بك از دو بخش تشكيل شده است

1. ساختارشناختي يا طرحواره

2. پردازش‌شناختي.

 

  ساختار‌شناختي عبارت از، مجموعه مفاهيم تحت عنوان دانش عمومي درباره حوادث، اعمال يا اشياء كه حاصل تجربيات گذشته است مي‌باشد. ساختارشناختي نقش اصلي را در غربال كردن، رمزگرداني، سازماندهي و ذخيره‌سازي و بازخواني اطلاعات دارد. اطلاعاتي كه با طرحواره‌هاي موجود سازگار باشند به دقت رمزگذاري مي‌شوند در حالي كه اطلاعات ناسازگار يا مغاير با طرحواره‌ها فراموش مي­شوند. هنگامي كه يك شخص با يك موفقيت خاص روبرو مي‌شود، طرحواره مربوط به محرك فعال خواهد شد. تفاوت‌هاي فردي در الگوهاي پردازش به تفاوت در طرحواره‌هاي فعال در نظام شناختي مربوط مي‌شوند. براي مثال، بك بيان مي دارد كه، بيماران افسرده داراي طرحواره "افسرده گون" هستند كه با پرازش اطلاعات در ابعاد منفي كه مربوط به شكست و از دست دادن است مشخص مي‌شوند و اين در حالي است كه بيماران مضطرب با طرحواره خطر توصيف مي‌گردند كه با پردازش اطلاعات در يك فضاي حاكي از تهديد و خطر فعال مي‌شوند.

  جزء دوم نظريه شناخت‌درماني بك، پردازش‌شناختي است. هنگامي كه نظام شناختي با يك موفقيت يا محرك روبرو مي‌شود، پردازش اطلاعات خودكار براي انتخاب، تفسير و ارزيابي محرك به كار مي­افتد. همان طور كه بك و امري تاكيد دارند عمده‌ترين مشخصه اختلالاتي نظير اضطراب و افسردگي، ماهيت پردازش‌شناختي است. به عبارت ديگر پردازش اطلاعات خاصي، تفكرات خودكار منفي را سبب مي‌شود (مرادي،1380).

ديدگاه زيربنايي الگوي شناختي اين است كه رويدادهاي ذهني(يعني انتظارها، اعتقادها، خاطرات و ...) مي‌توانند علت رفتار باشند. اگر اين رويدادهاي ذهني تغيير كنند، تغيير رفتار در پي آن خواهد بود. درمان‌گر شناختي با اين اعتقاد، علت يا سبب‌شناسي اختلالات رواني را در رويدادهاي ذهني آشفته جستجو مي‌كند. براي مثال؛ اگر كسي افسرده باشد، درمان‌گر شناختي، علت افسردگي او را در اعتقادات يا افكار او مي‌جويد. شايد او معتقد باشد كنترلي بر رويدادهاي زندگي‌اش ندارد. درمان موفقيت‌آميز براي اين اختلالات، تغيير دادن اين افكار است. براي اين‌ كه بفهميم درمان‌گر شناختي چه كاري انجام مي‌دهد، به مثال زير توجه كنيد: دو فرد مهارت‌هاي سخنراني يكساني دارند اما يكي از آن‌ها هنگام سخنراني در جمع مضطرب است و ديگري از عهده اين كار برمي‌آيد. اگر سخنران مضطرب هنگامي كه مي‌بيند تعدادي از شنوندگان سالن را ترك مي‌گويند به طور فزاينده‌اي افسرده شود چه پيش مي‌آيد؟ ممكن است او به سخنراني و خودش برچسب شكست زده، يا از آن بدتر اصلا حاضر نشود در مقابل شنونده‌اي صحبت كند. درمان‌گر شناختي براي او چه مي‌كند؟ از آن‌جا كه درمان‌گر شناختي عمدتا با باورها و افكار فرد سروكار دارد، به بررسي آن‌ها خواهد پرداخت. او با پي بردن به اين موضوع كه سخنران فكر مي‌كند شنوندگان را كسل مي‌كند، دو فرضيه را دنبال مي‌كند. فرضيه اول اين ‌كه سخنران واقعا كسل كننده است، كه اگر در جريان درمان، درمان‌گر متوجه شود سخنراني‌هاي قبلي فرد با استقبال مواجه شده نتيجه مي‌گيرد اين فرضيه غلط است. فرضيه دوم اين است كه، افكار سخنران واقعيت را تحريف مي‌كنند. سخنران با تمركز بر يك رويداد، شواهد منفي را انتخاب مي‌كند. در اينجا درمان‌گر توجه مراجع را به شواهد مخالف جلب مي‌كند. اين ‌كه او سابقه سخنراني خوبي داشته، تعداد كمي سالن را ترك كرده‌اند و... وظيفه درمان‌گر بيرون كشيدن تمام افكار منفي تحريف شده و مواجه كردن مراجع با شواهد مخالف است و سپس به او كمك مي‌كند تا اين افكار را تغيير دهد(روزنهان،ديويدال،سليگمن،مارتين ،1379).

 


1-Schultz& Schultz

1-Sarason & Sarason

2-Jorj bech

 

دانلود فصل دوم پايان نامه با موضوع  تحريف هاي شناختي

فصل دوم پايان نامه در مورد الگوهاي ارتباطي

۶ بازديد
فصل دوم پايان نامه در مورد الگوهاي ارتباطي

فصل دوم پايان نامه در مورد الگوهاي ارتباطي

دانلود فصل دوم پايان نامه در مورد الگوهاي ارتباطي

فصل دوم پايان نامه در مورد الگوهاي ارتباطي
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 52 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 38

فصل دوم پايان نامه در مورد الگوهاي ارتباطي

 

در 38  صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع الگوهاي ارتباطي

 

 

الگوهاي ارتباطي

 

ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ﻧﻈﺮ اﻏﻠﺐ اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪان و صاحب‌نظران ﻋﺮﺻﺔ ازدواج، اﻳﻦ ﭘﺪﻳﺪه ﺑﻪ ﻋﻨﻮان رﺳﻤﻲ ﻣﻬﻢ در اﻏﻠﺐ ﺟﻮاﻣﻊ (ﻣﺪاﺗﻴﻞ[1] و ﺑﻨﺸﻒ[2]، 2008) ﻣﺴﺘﻠﺰم ﺑﺮﻗﺮاري ارﺗﺒﺎط ﻣﺆﺛﺮ و ﻛﺎرآﻣﺪ اﺳﺖ (ﻛﺎراﻫﺎن[3]، 2007). در ﺣﻤﺎﻳﺖ از اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﺴﻴﺎري از ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎ ﻧﺸﺎن داده اﻧﺪ ارﺗﺒﺎط زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﻛﺎرآﻣﺪ ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻛﻨﻨﺪة ﻗﻮيِ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ (ﻟﺪﺑﺘﺮ[4]، 2009) و در ﻣﻘﺎﺑﻞ ارﺗﺒﺎط زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﻧﺎﻛﺎرآﻣﺪ ﺳﺮﭼﺸمه عمده‌ي ﻧﺎرﺿﺎﻳﺘﻲ اﺳﺖ (ﮔﻼﺳﺮ[5]، 1385). بر همين پايه مي‌توان گفت مشكلات ارتباطي شايع ترين و مخرب ترين مشكلات در ازدواج‌هاي شكست خورده است (ﻳﺎﻟﺴﻴﻦ[6] و ﻛﺎراﻫﺎن[7]، 2009).

 

 ﭼﺮا ﻛﻪ اﻟﮕﻮﻫﺎي ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﻧﺎﻛﺎرآﻣﺪ، ﻣﻮﺟﺐ ﻣﻲﺷﻮد ﻣﺴﺎﺋﻞِ ﻣﻬﻢ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺸﺘﺮك، ﺣﻞ ﻧﺸﺪه ﺑﺎﻗﻲ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ و ﻣﻨﺒﻊ ﺗﻌﺎرض ﺗﻜﺮاري در ﺑﻴﻦ زوجﻫﺎ ﺷﻮﻧﺪ (زاﻧﮓ[8]، 2007). در ﺣﻮزه روانﺷﻨﺎﺳﻲ و ﻣﺸﺎوره ازدواج ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ زوجﻫﺎ ﺑﺮاي ﺑﻬﺒﻮد رواﺑﻂ و اﻟﮕﻮﻫﺎي ارتباط‌شان ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ ﻛﻤﻚ ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ (ﺑﻮﻟﺘﻮن[9]، 1386). از ﺳﻮي دﻳﮕﺮ ارتباط زناشويي گسترده‌ترين مورد در برنامه‌هاي مداخله‌اي است كه تا به حال اجرا شده است (ﺑﻼﻧﭽﺎرد[10]، 2008).

 

ارﺗﺒﺎط زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﻋﺒﺎرﺗﺴﺖ از ﻓﺮاﻳﻨﺪي ﻛﻪ در ﻃﻲ آن زن و ﺷﻮﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻛﻼﻣﻲ در ﻗﺎﻟﺐ ﮔﻔﺘﺎر و ﭼﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻏﻴﺮﻛﻼﻣﻲ در ﻗﺎﻟﺐ ﮔﻮش دادن، ﻣﻜﺚ، ﺣﺎﻟﺖ ﭼﻬﺮه و ژﺳﺖ ﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺗﺒﺎدل اﺣﺴﺎﺳﺎت و اﻓﻜﺎر ﻣﻲ ﭘﺮدازﻧﺪ (فاتحي زاده و احمدي، 1384).

 

ﻳﻜﻲ از راهﻫﺎي ﻧﮕﺮﻳﺴﺘﻦ ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺧﺎﻧﻮاده ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻟﮕﻮي ارﺗﺒﺎﻃﻲ زوﺟﻴﻦ، ﻳﻌﻨﻲ ﻛﺎﻧﺎلﻫﺎي ارﺗﺒﺎﻃﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ از ﻃﺮﻳﻖ آن‌ها زن و ﺷﻮﻫﺮ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻣﻲ ﭘﺮدازﻧﺪ. ﺑﻪ آن دﺳﺘﻪ از ﻛﺎﻧﺎلﻫﺎي ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ وﻓﻮر در ﻳﻚ ﺧﺎﻧﻮاده اﺗﻔﺎق ﻣﻲ اﻓﺘﺪ، اﻟﮕﻮﻫﺎي ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد و ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ اﻳﻦ اﻟﮕﻮﻫﺎ ﺷﺒﻜﻪ ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﺧﺎﻧﻮاده را ﺷﻜﻞ ﻣﻲ دﻫﻨﺪ (فاتحي زاده و احمدي، 1384).

 

الگوهاي ارتباطي

 

 

 

ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪي اول ﺗﻮﺳﻂ ﮔﺎﺗﻤﻦ[11] (1993) و ﻓﻴﺘﺰ ﭘﺎﺗﺮﻳﻚ[12] (1988) اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. آن‌ها ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﺑﺰار ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ و ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺑﻪ وﺟﻮد دو ﻧﻮع اﻟﮕﻮي ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﻛﻠﻲ در ازدواج ﭘﻲ ﺑﺮدﻧﺪ: زوﺟﻴﺖ ﺑﺎﺛﺒﺎت، زوﺟﻴﺖ ﺑﻲﺛﺒﺎت. زوﺟﻴﺖ ﺑﺎﺛﺒﺎت ﺷﺎﻣﻞ زوجﻫﺎي ﺳﻨﺘﻲ، زوجﻫﺎي دوﺟﻨﺴﻴﺘﻲ و زوجﻫﺎي اﺟﺘﻨﺎﺑﻲ (دوري ﮔﺰﻳﻦ) ﻣﻲ ﺷﻮد. زوﺟﻴﺖ ﺑﻲ ﺛﺒﺎت ﻧﻴﺰ ﺷﺎﻣﻞ زوجﻫﺎي ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎر و زوج ﻫﺎي آزاد و ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻣﻲﺷﻮد (گاتمن، 1993؛ فيتزپاتريك، 1988).

 

اﻟﺴﻮن[13] و ﻓﺎورز[14] (1992) ﻧﻴﺰ در ﮔﻮﻧﻪﺷﻨﺎﺳﻲ ﻣﻌﺮوف ﺧﻮد، زوﺟﻴﻦ را ﺑﻪ ﭼﻬﺎر دﺳﺘﻪ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﺮده اﻧﺪ (فاتحي زاده و احمدي، 1384):

 

زوﺟﻴﻦ ﺳﺮزﻧﺪه: از رضايت‌مندي زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﺳﻄﺢ ﺑﺎﻻﻳﻲ ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ، آن‌ها ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺑﻴﺎن اﺣﺴﺎﺳﺎت و ﻗﺪرت ﺣﻞ ﻣﺸﻜﻞ را ﺑﺎ ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ دارﻧﺪ، آن‌ها از روابط‌شان ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ و از اﻳﻦ ﻛﻪ اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ را ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﮕﺬراﻧﻨﺪ، ﺧﻮﺷﺤﺎل ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ اﺧﻼﻗﻲ و ﻣﺬﻫﺒﻲ در ازدواج اﻫﻤﻴﺖ ﻣﻲ دﻫﻨﺪ، ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺎﻟﻲ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺗﻮاﻓﻖ دارﻧﺪ و در ﻧﻘﺶﻫﺎي ﻣﺮداﻧﻪ و زﻧﺎﻧﻪ ﺗﺴﺎوي ﻃﻠﺐ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

زوﺟﻴﻦ ﺳﺎزﮔﺎر: رضايت‌مندي زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ در آن‌ها در ﺳﻄﺢ ﻣﺘﻮﺳﻂ اﺳﺖ و از ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﻋﺎدات ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻧﺴﺒﺘﺎً راﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ، اﺣﺴﺎس ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﻫﻤﺴﺮﺷﺎن درك ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. در اﺣﺴﺎﺳﺎت ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺷﺮﻳﻜﻨﺪ، ﻗﺎدر ﺑﻪ ﺣﻞ ﻣﺸﻜﻼت ﺑﺎ ﻛﻤﻚ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﮔﺎه دﻳﺪﮔﺎهﺷﺎن ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ازدواج ﻗﺪري ﻏﻴﺮ واﻗﻌﻲ اﺳﺖ. ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ در ﻣﻮرد ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻓﺮزﻧﺪان و ارﺗﺒﺎﻃﺸﺎن ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ اﺗﻔﺎق ﻧﻈﺮ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﻣﺬﻫﺐ ﺑﺨﺶ ﻣﻬﻤﻲ از ارﺗﺒﺎﻃ‌ﺸﺎن ﻧﻴﺴﺖ.

زوﺟﻴﻦ ﺳﻨﺘﻲ: ﻧﺎرﺿﺎﻳﺘﻲ ﻣﺘﻮﺳﻄﻲ درﺣﻮزه ﻫﺎي ارﺗﺒﺎﻃﻲ دارﻧﺪ، از ﻋﺎدات ﺷﺨﺼﻲ ﻫﻤﺴﺮﺷﺎن ﻧﺎراﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ. در ﺑﻴﺎن اﺣﺴﺎﺳﺎت و ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ ﺗﻌﺎرض راﺣﺖ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ. آن‌ها ﻣﺘﻤﺎﻳﻞاﻧﺪ ﻧﻈﺮﺷﺎن ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ازدواج واﻗﻌﻲ ﺑﺎﺷﺪ و ﺑﻪ ﻣﺬﻫﺐ در ازدواﺟﺸﺎن اﻫﻤﻴﺖ ﻣﻲ دﻫﻨﺪ.

زوﺟﻴﻦ ﻣﺘﻌﺎرض: از ﻋﺎدات و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﻤﺴﺮﺷﺎن ﻧﺎراﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﺸﻜﻞ ارﺗﺒﺎﻃﻲ دارﻧﺪ و ﻣﺸﻜﻼﺗﻲ را در ﺣﻮزه ﻫﺎي ارﺗﺒﺎﻃﻲ، ﻧﺤﻮه ﮔﺬراﻧﺪن اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ، رواﺑﻂ ﺟﻨﺴﻲ، اﺧﺘﻼف ﺑﺎ دوﺳﺘﺎن ﻫﻤﺴﺮ و ﺧﺎﻧﻮاده او و ﻏﻴﺮه دارﻧﺪ (فاتحي زاده و احمدي، 1384).

 

 

كريستنسن و سالاوي[15] (1991)، الگوهاي ارتباطي بين زوجين را به سه دسته تقسيم كرده اند: 1- الگوي سازنده‌ي متقابل: مهم‌ترين ويژگي‌اش اين است كه الگوي ارتباطي زوجين از نوع برنده - برنده مي باشد. در اين الگو زوجين به راحتي در مورد مسايل و تعارضات خود گفت و گو مي كنند و به دنبال راه حل آن بر مي آيند و از واكنش‌هاي غير منطقي، پرخاش گري و. . . خودداري مي كنند. 2- الگوي توقع / كناره گيري: اين الگو شامل دو قسمت: الف) توقع مرد / كناره گيري زن، ب) توقع زن / كناره گيري مرد است. در اين الگو يكي از زوجين سعي مي كند در ارتباط درگير شود در صورتي كه ديگري كناره مي گيرد. اين الگو به شكل يك چرخه بوده كه با افزايش يكي، ديگري افزايش يافته و تشديد اين الگو منجر به مشكلات دايم زناشويي مي شود. در اين الگو، زوج متوقع فردي وابسته و زوج كناره گير، ترس از وابسته شدن دارد. 3- الگوي اجتناب متقابل: دراين الگو تعارض بين زوجين شديد بوده به گونه اي كه بحث و جدل به يك الگوي دايمي و مخرب تبديل شده است و زوجين از برقراري ارتباط با يكديگر خودداري مي كنند؛ زندگي آن‌ها به شكل موازي با يكديگر بوده و ارتباطشان در كمترين حد ممكن است يا اصلاً وجود ندارد. اين الگو از راه رفتارهايي مانند: تغيير موضوع، شوخي كردن، سعي در آرامش بخشيدن، اختلاف ايجاد نكردن، نشان دادن عدم تمايل در درگيرشدن در بحث مورد اختلاف و سكوت كردن در مقابل همسر نمايان مي شود (هنرپروران و همكاران، 1390).

 

ﺑﺮرﺳﻲ دﻳﮕﺮ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﺗﻮﺳﻂ اﺳﺘﻮارت[16] (1969) اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺖ. او در زﻣﺮه اوﻟﻴﻦ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺑﻮد ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺗﺒﺎدﻻت ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎر در ﺗﻌﺎرض زوﺟﻴﻦ ﭘﺮداﺧﺖ. ﺑﻪ اﻋﺘﻘﺎد او ﺑﺮﺧﻲ از اﻟﮕﻮﻫﺎي ﺧﺎص ﺗﺒﺎدﻟﻲ ﻣﺸﻜﻞﺳﺎز ﺑﻴﻦ زوﺟﻴﻦ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از: ﺗﺒﺎدﻻت اﺟﺒﺎري، ﻛﻨﺎرهﮔﻴﺮي، ﺗﺒﺎدﻻت ﺗﻼﻓﻲﺟﻮﻳﺎﻧﻪ، ﺷﻜﺎﻳﺖ دوﺟﺎﻧﺒﻪ و ﺳﻨﺪرم ﺧﻮدﻣﺤﻮري در ﺑﺤﺚ و ﮔﻔﺘﮕﻮ (فاتحي زاده و احمدي، 1384).

 

ﺗﺒﺎدﻻت اﺟﺒﺎري: در اﻳﻦ ﺗﺒﺎدل، ﻫﻤﻮاره ﻳﻜﻲ از زوﺟﻴﻦ در ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻣﺜﺒﺘﻲ ﻛﻪ ﻃﺮف ﻣﻘﺎﺑﻞ درﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲﻛﻨﺪ، ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻣﻨﻔﻲ ﻣﻲ ﮔﻴﺮد. ﻣﺜﻼً ﻣﺮد ﺑﺮاي رﺳﻴﺪن ﺑﻪ ﻫﺪف ﺧﻮد و ﮔﺮﻓﺘﻦ اﻣﺘﻴﺎز، زن را ﻣﻮرد ﺣﻤﻠﻪ و اﻧﺘﻘﺎد ﻗﺮار ﻣﻲ دﻫﺪ و اﻳﻦﻛﺎر را ﺗﺎ آﻧﺠﺎ اداﻣﻪ ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ زن ﺑﺤﺚ را رﻫﺎ ﻛﺮده و اﺟﺎزه ﭘﻴﺮوز ﺷﺪن را ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮش ﺑﺪﻫﺪ. در اﻳﻦ ﺗﺒﺎدل، ﻣﺮد ﺑﺎ ﺑﺪﺳﺖ آوردن ﻫﺪﻓﺶ ﭘﺎداش ﻣﻲ ﮔﻴﺮد (ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻣﺜﺒﺖ)، زن ﻧﻴﺰ ﺑﺎ اﻳﻦ واﻗﻌﻴﺖ ﻛﻪ ﻣﺮد از اﻧﺘﻘﺎد و ﺳﻮء رﻓﺘﺎر ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ او دﺳﺖ ﺑﺮداﺷﺘﻪ، ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻣﻲ ﺷﻮد (ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻣﻨﻔﻲ). ﻟﻴﻜﻦ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻨﻔﻲ ﺗﻮﺳﻂ ﻫﺮ دو ﻃﺮف، اﺣﺘﻤﺎل ﺗﻜﺮار (ﻋﻮد) اﻳﻦ اﻟﮕﻮ را در آﻳﻨﺪه اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﻲ دﻫﺪ (فاتحي زاده و احمدي، 1384).

 

ﻛﻨﺎرهﮔﻴﺮي: در اﻳﻦ ﺗﺒﺎدل ﻓﻘﻂ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻣﻨﻔﻲ وﺟﻮد دارد. ﺑﻪ اﻳﻦ ﺻﻮرت ﻛﻪ وﻗﺘﻲ ﻣﻨﺎزﻋﻪ و درﮔﻴﺮي زوﺟﻴﻦ در ﻫﻨﮕﺎم ﺗﻌﺎرض ﺑﺴﻴﺎر آزاردﻫﻨﺪه ﻣﻲ ﺷﻮد، ﻳﻜﻲ ازآن‌ها ﻳﺎ ﻫﺮ دو از ﻣﻨﺎزﻋﻪ ﻛﻨﺎره ﮔﻴﺮي ﻣﻲ ﻛﻨﺪ، زﻳﺮا رﻫﺎﻳﻲ از درﮔﻴﺮي و ﻗﻄﻊ ﻣﻨﺎزﻋﻪ و ﺑﺤﺚ و ﺟﺪل (ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻣﻨﻔﻲ) ﺑﺴﻴﺎر ﭘﺎداش دﻫﻨﺪه اﺳﺖ. اﻳﻦ اﻟﮕﻮ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ در اﺛﺮ ﺗﺠﺎرب زن و ﺷﻮﻫﺮ در ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎي اﺻﻠﻴﺸﺎن ﺑﻪوﺟﻮد آﻳﺪ. از ﺳﻮي دﻳﮕﺮ ﻳﻚ ﻓﺮد ﻛﻨﺎرهﮔﻴﺮ ﻫﻴﭻ اﻣﻴﺪي ﻧﺪارد ﻛﻪ ﺑﺤﺚ و ﺟﺪل ﺑﻪ ﻧﺘﻴﺠﻪاي ﻣﺜﻤﺮ ﺛﻤﺮ و ﭘﺎداش دﻫﻨﺪه ﻣﻨﺠﺮ ﺷﻮد. او ﻫﺮﮔﺰ ﻟﺬت ﺑﻴﺎن اﺣﺴﺎﺳﺎت ﺧﻮد ﺑﻪ دﻳﮕﺮان و ﺷﺎدي رﺳﻴﺪن ﺑﻪ راه ﺣﻠﻲ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ و ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺑﺤﺚ و ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ را ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﻜﺮده اﺳﺖ (فاتحي زاده و احمدي، 1384).

 

نظريه‌هاي الگوهاي ارتباطي

 

در سال 1956 بيستون[17] عنوان كرد كه خانواده‌هاي مختل داراي الگوهاي ارتباطي مختل هستند. اولين مفهومي را كه بيستون عنوان كرده مفهوم بن بست مضاعف است. موضوع اين است كه فرد اصلا نمي تواند پيروز ميدان باشد. چنين ارتباطي باعث ناكامي روابط و انزواي فرد مي شود. بعدها ستير[18] (1983) خانواده درماني بر اساس رويكرد ارتباطي را توسعه داد. تمركز بر تغيير الگوهاي ارتباطي خانواده جايگزين درمان شخصيت آن‌ها بود. برن[19] (1961) پايه گذار مكتب تحليل مراوده اي درمان را بر مراوده‌ها و تبادلات رفتاري و عاطفي بين انسان‌ها متمركز نموده است. بعدها گاتمن[20] (1996) توجه خود را به الگوهاي ارتباطي ازدواج‌هاي موفق و شكست خورده معطوف كرد (هنرپروران و همكاران، 1390).

 

نظريه سيستم‌هاي خانواده

 

نظريه سيستم‌هاي خانواده زماني نظريه غالب در اين حوزه بود و هنوز هم به عنوان يك راهنماي كلي براي زوج‌درمان گرها تاثيرگذار است. اين نظريه بر الگوهاي ارتباط، كنش و واكنش كه محيط خانواده را ايجاد و تقويت مي‌كنند، تاكيد دارند. در يك زوج ناشاد، اين سيستم در برابر تغييرات مقاومت مي‌كند، زيرا به يك تعادل ناسازگارانه رسيده است، درست به همان صورتي كه علايم شخصي ممكن است در برابر تغييرات مقاومت كنند، زيرا باعث مي‌شوند تعادل عاطفي فرد حفظ شود. زوج ممكن است به طور ناآگاهانه قواعدي براي خودشان گذاشته باشند كه درست عمل نمي‌كند. درمان گر به زوج كمك مي‌كند كه از وجود اين قواعد و الگوها آشنا شوند تا به توانند آن‌ها را تغيير دهند. هنگامي كه دو نفر به خوبي چه به صورت كلامي و چه غيركلامي، ارتباط برقرار نمي كنند، هر يك از آن‌ها ممكن است فكر كند كه طرف مقابلش اصول معيني را پذيرفته است، در حالي كه اين طور نيست. براي مثال شوهر فكر مي‌كند همسرش پذيرفته است كه او تا هر زماني كه فكر مي‌كند ضروري است، مي‌تواند سر كار بماند، اما زن فكر مي‌كند كه شوهرش بدون اظهار اين مساله، پذيرفته است كه در هنگام شام در خانه باشد. اين وعده‌هاي اظهارنشده سوء ‌تفاهم‌انگيز كه ناشي از مشكل ارتباطي طرفين است، ممكن است امور جنسي، وضعيت مالي خانواده يا تعداد فرزندان را در برگيرد. درمان گراني كه بر اساس نظريه سيستم‌هاي خانواده عمل مي‌كنند، اغلب از مفهومي به نام پيوند دوسويه استفاده مي‌كنند، موقعيتي كه هنگامي ايجاد مي‌شود كه طرفين، پيام‌هاي متناقض به هم مي‌فرستند، پيامي كه آن را بيان مي‌كنند و پيام متناقضي كه از طريق ارتباط خاموش عاطفي اظهار مي‌كنند. زوج اگر بخواهند تا رابطه خود را حفظ كنند، نبايد اين تناقض را بپذيرند يا به مقاصد پنهاني آن پاسخ دهند. درمان بر اساس نظريه سيستم‌هاي خانواده براي آشكار كردن و حل كردن مشكلاتي از اين نوع طراحي شده‌ است (هنرپروران و همكاران، 1390).

 

 

 

[1] Madathil

 

[2] Benshoff

 

[3] Karahan

 

[4] Ledbetter

 

[5] Glasser

 

[6] Yalcin

 

[7] Karahan

 

[8] Zhang

 

[9] Bolton

 

[10] Blanchard

 

[11] Gottman

 

[12] Fitzpatick

 

[13] Olson

 

[14] Fowers

 

[15] Christense & Salavi

 

[16] Stewart

 

[17] Bistoon

 

[18] Setir

 

[19] Bren

 

[20] Gotman

 

دانلود فصل دوم پايان نامه در مورد الگوهاي ارتباطي

فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت‌ گيري مذهبي

۱۲ بازديد
فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت‌ گيري مذهبي

فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت‌ گيري مذهبي

دانلود فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت‌ گيري مذهبي

فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت‌ گيري مذهبي
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 46 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 37

فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت‌ گيري مذهبي

 

در  37 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوعجهت‌ گيري مذهبي

جهت‌گيري مذهبي

 

تاريخ بشريت نشان داده است كه انسان دين‌ورز قدمتي ديرينه دارد. آن‌چنان كه از مطالعات باستان شناسي و انسان شناسي از اعصار دور بر مي‌آيد، مذهب به عنوان جزء لاينفك زندگي بشري در تمامي اعصار بوده است. ويل دورانت[1] معتقد است دين به اندازه‌اي غني و فراگير و پيچيده است كه جنبه‌هاي مختلف و متفاوت آن براي ديدگاه‌ها و نگرش‌هاي مختلف به گونه‌اي متفاوت جلوه مي‌كند. اما آن‌چه مهم مي‌باشد اين است كه هيچ دوره‌اي از تاريخ بشر خالي از اعتقادات ديني نبوده است (خداپناهي و خاكساربلداجي، 1384).

 

تحقيقات مختلف نشان داده كه برداشت اصلي اكثر افراد از دين، داشتن رابطه‌اي نزديك با خداوند است، نه صرفاً مجموعه‌اي از باورها و اعمال. علاوه بر آن تأكيد بر مجاورت هر فرد با خدا، همچنين ارجاعات مكرر به عشق بين بنده و خدا، در قالب اديان توحيدي وجود دارد. دين و به‌خصوص «رابطه درك شده افراد با خدا» به عنوان يك پناه‌گاه مطمئن عمل مي‌كند. افراد در زمان بروز بحران، خدا را به عنوان پناه‌گاهي مطمئن مي‌دانند (روات[2] و كرك پتريك[3]، 2002).

 

مي‏توان اظهار داشت كه دين‌داري آگاهانه و گرايشات مذهبي تأثير بسزايي بر جنبه‏هاي گوناگون رفتار فردي و اجتماعي جامعه، به‏ويژه نسل جوان دارد. البته توجه زيادي كه امروزه به رفتارهاي نابهنجار اخلاقي يا خلاف شرع و بزهكارانه‏ي جوانان معطوف مي‏شود و نيز سياست‏هاي پيشگيرانه يا تنبيهي كه به‏طور ضربتي اتخاذ مي‏گردد، مي‏تواند تا حدودي مبيّن نگراني از اين واقعيت باشد كه تلاش‏ها و فعاليت‏هاي بيش از دو دهه‏ي مديران و مسئولان در انتقال باورها، ارزش‏ها و هنجارهاي ديني به نسل جوان، با نوعي عدم موفقيت و ناكامي روبرو شده است (سرمدي، 1385).

 

تعريف دين

 

در زبان اوستايي ايران باستان «دين» به معناي شريعت و مذهب بوده ‏است و پيروان دين خود را «به‌دينان» مي‏خواندند (حجتي، 1368). در فرهنگنامه‏ها نيز «دين» به معاني: جزا، حساب، طاعت، ورع، قدرت و آن‌چه انسان بدان متديّن و پاي‏بند گردد و نيز به گونه‏اي استعاري براي شريعت استعمال مي‏گردد (ابن‏منظور، 1996). همچنين به معناي پاداش، آيين پرستش خداوند تعالي، رسم و قانون، قهر و مسلط شدن آمده است (شعراني، 1355).

 

در قرآن كريم هم كه لفظ «دين» حدود 90 بار به كار رفته، بدين معاني است: جزاء و حساب، كيش و شريعت، دين اسلام، رسم و قانون، حكم و فرمان، دعا و عبادت، آيين يگانه‏پرستي (سرمدي، 1380). از دين تعريفي كه مورد اتفاق همه‏ي محققان باشد، وجود ندارد؛ به گونه‏اي كه برخي دانشمندان از «برج بابل تعاريف دين» سخن به ميان مي‏آورند (ويلم[4]، 1377).

 

مروري بر آثار دانشمندان مسلمان نشان مي‏دهد كه اكثر قريب به اتفاق ايشان (برخلاف دانشمندان غربي) تعريف واحدي از دين را مدنظر قرار داده‏اند (تعريف سنتي از دين). علماي دين برخلاف دانشمندان علوم اجتماعي و فيلسوفان دين، تعريف خود را متوجه كليه‏ي اديان ننموده و دايره‏ي تعريف خود را به دين اسلام محدود كرده‏اند؛ براي مثال، استاد مطهري منظورش از دين اسلام، كليه‏ي اديان الهي از آدم تا خاتم است، چون بنابه استدلالي درون ديني، كه متكي بر آيات قرآن كريم است، دين الهي در نزد خداوند يكي بيش نيست. . . و آن همانا دين اسلام است (مطهري، 1362). علامه طباطبايي دين را مجموعه‏ي عقايد و يك سلسله دستورهاي عملي و اخلاقي مي‏داند كه پيامبران از طرف خداوند براي راهنمايي و هدايت بشر آورده‏اند (طباطبايي، 1362). در تعريفي ديگر «دين اعتقاد به آفريننده‏اي براي جهان و انسان و دستورات عمل مناسب با اين عقايد است» (مصباح يزدي، 1368).

 

براساس اين تلقي از دين، اديان بشري و اسطوره‏اي و غيرالهي اصلاً دين محسوب نمي‏شوند: «بت‏پرستي و انسان‏پرستي دين نيستند. بوديسم (آيين بودا) هم كه خدا در آن مطرح نيست، دين نيست» (مصباح يزدي، 1368). برخي نيز هنگام ابراز نظر درباره‏ي اسلام و اديان، دين را كتاب و سنت قطعي معرفي مي‏نمايد (سروش، 1372).

 

شايد بتوان گفت دين داري اعتقاد به وجودي متعالي است كه وعده فرارسيدن زندگي پس از مرگ را مي‌دهد و به ما فرمان مي‌دهد در اين دنيا به شيوه اخلاقي رفتار كنيم (گيدنز[5]، 1373). دين به مثابه عميق ترين منبعي است كه موجوديت انسان در آن پرورش يافته و تمام ابعاد آن از جمله وحدت انسان با خداوند به آن وابسته است. بنا به گفته كارلايل[6]: «دين هر فرد واقيت وجودي هر انساني را مشخص مي‌كند و بر جنبه‌هاي هويت ملي او نيز تأثير مي‌گذارد. اعتقادات مذهبي با سرنوشت انسان پيوند مي‌خورند و جوشش‌هاي اين عقايد در قلب انسان، اصول ديگر زندگي انسان را عميقاً تحت تأثير قرار مي‌دهند» (يوآخيم، 1382).

 

مذهب

 

آلپورت (1950)، مذهب را به عنوان فلسفه وحدت بخش زندگي توصيف مي‌كند و آن را يكي از عوامل بالقوه مهم براي سلامت روان دانسته، او معتقد است نظام ارزشي مذهبي، بهترين زمينه را براي يك شخصيت سالم آماده مي‌كند. اما به اين نكته نيز توجه دارد كه اين‌طور نيست كه تمامي افرادي كه ادعاي مذهبي بودن دارند، داراي شخصيت سالم هستند. از ديدگاه آلپورت (1950)، اين جهت‌گيري به دو صورت جهت‌گيري مذهبي دروني و جهت‌گيري مذهبي بيروني مي‌باشد. جهت‌گيري مذهبي دروني، مذهبي فراگير، داراي اصولي سازمان يافته و دروني شده است كه خود غايت و هدف است نه وسيله‌اي براي رسيدن به هدف. شخصي كه جهت‌گيري مذهبي دروني دارد با مذهبش زندگي مي‌كند و مذهبش با شخصيتش يكي مي‌شود. شخصي كه جهت‌گيري مذهبي بيروني دارد، مذهب با شخصيت و زندگيش تلفيق نشده است؛ براي او مذهب وسيله‌اي است كه براي ارضاي نيازهاي فردي از قبيل مقام و امنيت مورد استفاده قرار مي‌گيرد (خوانين زاده، اژه‌اي و مظاهري، 1384).

 

مذهب يك سيستم اطلاعاتي است كه براي زندگي هدف‌مند اطلاعات و دانش فراهم مي‌كند. مذهب به عنوان نظام اعتقادي سازمان يافته همراه با مجموعه‌اي از آيين‌ها و اعمال تعريف شده است كه تعيين‌كننده شيوه پاسخ‌دهي افراد به تجارب زندگي است (زولينگ و همكاران، 2006). مذهب شامل كيفياتي است كه به بافت مذهبي- سنتي فرد اشاره دارد (كلي[7]، 2008).

 

معنويت، دين‌داري و سلامت

 

از ناشناخته‏ترين و بحث انگيزترين زمينه‏هايي كه در جهان پزشكي امروز مورد توجه بخش‏ خصوصي و دولتي قرار گرفته است مسأله بررسي روابط معنويت و دين‌داري با سلامت جسماني‏ است. استفاده از واژه‏هاي كليدي مذهب و سلامت يا معنويت و سلامت در يك جستجوي‏ اينترنتي، اين نكته را آشكار مي‏سازد كه از دهه هشتم قرن بيستم و بخصوص در دهه اخير، روند پژوهش‌ها و تعداد مقاله‏هاي منتشر شده مرتبط با اين قلمرو در مجله‌هاي معتبر پزشكي، روانپزشكي و پزشكي رفتاري ازدياد يافته و از مرز 1200پژوهش نيز گذشته است. آن‌چه در اين مورد پراهميت جلوه‏گر مي‏شود اين است كه معمولاً افزايش توجه و گسترش‏ انتشارات در زمينه پزشكي، پيامد يك دستاورد جديد مانند اكتشاف يك ژن، ابداع يك ابزار جديد و گاهي كشف يك شيوه ارزيابي حساس و معتبر است در حالي كه معنويت و دين‌داري در هيچ‏ يك از اين زمينه‏ها قرار ندارند و به گونه‏اي پايدار با فرهنگ‌ها وابسته‏اند. علوم پزشكي يعني قلمرويي كه همواره ذهن را از بدن متمايز مي‏كرد به اين‏ نتيجه رسيد كه بررسي مجدد در روابط روح، ذهن و بدن، نه‏تنها جالب بلكه ضروري است و قرار دادن چنين مواردي در برنامه‏هاي آموزشي دانشكده‏هاي پزشكي و در سطح كاربرد باليني و پژوهش، گواهي بر اين مدعاست. در حال حاضر، هفتاد و دو دانشكده پزشكي در امريكا، درس‌هايي را عرضه مي‏كنند تا به دانشجويان بي‌آموزند چگونه به ارزش‌يابي جنبه‏هاي معنوي بيماران بپردازند يا چگونه دل‌مشغولي‌هاي معنوي را در طرح‌هاي درمان‌گري بگنجانند. قرار دادن‏ آموزش‌هاي مذهبي و معنوي در برنامه‏هاي روان‌پزشكي تحقق يافته و مسأله ضرورت اين آموزش‏ به پزشكان عمومي نيز هم‏اكنون مطرح است (دادستان، 1385).

 

 

 

[1] Vill Dourant

 

[2] Rowatt,W. C

 

[3] Kirkpatrick, L. A

 

[4] Vilam

 

[5] Giddenz

 

[6] Karlayel

 

[7] Kelly, B. S.

 

 

 

كوئينگ[1] (2007)، در تحقيقي كه با عنوان رابطه اعتقادات مذهبي با سازگاري انجام داده است، نشان داد كه افرادي كه اعتقادات مذهبي قوي تري دارند، سازگاري بهتري با موقعيت‌هاي زندگي دارند.

 

زانگ[2] (2007)، در مطالعه خود نشان داد كه جهت‌گيري گفت و شنود با بيان مثبت و سازنده احساسات منفي همراه است، در حالي كه جهت‌گيري هم نوايي با بيان منفي و مخرب و پرخاش گري و انزوا همراه است. زوجيني كه سازگاري زناشويي پاييني دارند گرايش دارند تا مشكلات ارتباطي خود را به عواملي مانند ويژگي شخصيتي نسبت دهند كه كنترل كمي بر آن‌ها دارند.

 

بريم هال[3] و باتلر[4] (2007)، در پژوهشي نشان دادند كه دين‌داري بالاتر شوهر موجب رضايت دو طرف خواهد بود.

 

مولينز[5] و همكاران (2006)، طي پژوهشي به بررسي رابطة عمل به باورهاي ديني و رضايت زناشويي و شادكامي پرداختند. نتايج نشان داد كه دينداري به گونه اي معنادار با سازگاري زناشويي و شادكامي همسران بستگي دارد. اين پژوهش‌گران دريافتند كه اثر دينداري بر ازدواج در گروهي كه مسن تر بودند بيشتر و چشم‌گيرتر است.

 

لامبرت[6] و دولاهيت[7] (2006) در پژوهشي به بررسي اين موضوع پرداخته‌اند كه مذهب چگونه مي‌تواند به پيش‌گيري، حل و مغلوب ساختن تعارض زناشويي كمك كند. آن‌ها 57 زوج از سه مذهب (يهود، مسيحيت و اسلام) در دو ايالت كاليفرنياي شمالي و نيوانگلند انتخاب نموده‌اند. نتايج بررسي آن‌ها نشان مي‌دهد كه مذهب مي‌تواند در سه جهت به فرايند حل تعارض كمك كند: 1. حل تعارض، 2. پيش‌گيري از وقوع مشكل، 3. آشتي در روابط.

 

هانسون[8] و لندبلند[9] (2006) در پژوهشي نشان دادند كه آموزش مهارت‌هاي ارتباطي و حل تعارض به زوجيني كه در تعاملات زناشويي مشكل داشتند، باعث بهبود روابط زناشويي زوجين و كاهش تعارضات و افزايش سلامت روان در آنان مي‌گردد.

 

وينسنت[10]، ويشز[11] و گري[12] (2006) در پژوهش خود يك تحليل رفتاري از فرايند حل تعارض زوجين آشفته و غير آشفته كردند. نتايج حاكي از آن بود كه زوجين آشفته در مقايسه با زوجين غير آشفته به ميزان بيشتري از رفتارهاي تعارض منفي و به ميزان كمي از رفتارهاي حل تعارض مثبت استفاده مي‌كنند.

 

بكستر[13] و همكاران (2005)، در پژوهشي بيان داشتند كه جهت‌گيري همنوايي زياد، تعاملات و الگوهاي ارتباطي با اجتناب از تعارض ارتباط دارد.

 

هانلر[14] و گنكوز[15] (2005)، در تركيه پژوهشي با هدف بررسي اثرات مذهب بر رضايت زناشويي انجام دادند كه نتايج نشان داد مذهب اثر عمده‌اي بر رضايت زناشويي دارد

 

[1] Koenig

 

[2] Zhang

 

[3] Brimhall

 

[4] Butler

 

[5] Mullins

 

[6] Lambert

 

[7] Dollahite

 

[8] Hanson

 

[9]  landbland

 

[10] Vincent

 

[11] Wishs

 

[12] Grey

 

[13] Baxter

 

[14] Hunler

 

[15] gencoz

دانلود فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت‌ گيري مذهبي

فصل دوم پايان نامه با موضوع رضايت از زندگي

۷۰ بازديد
فصل دوم پايان نامه با موضوع رضايت از زندگي

فصل دوم پايان نامه با موضوع رضايت از زندگي

دانلود فصل دوم پايان نامه با موضوع رضايت از زندگي

فصل دوم پايان نامه با موضوع رضايت از زندگي
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 197 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 35

فصل دوم پايان نامه با موضوع رضايت از زندگي

 

در  35 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع رضايت از زندگي

 

آغاز توجه به بهزيستي

 

در چند دهه‌ي  اخير و با پيدايش رويكرد روان‌شناسي مثبت، تغييرات بسياري در تحقيقات روان‌شناختي صورت گرفت؛ علاقه به تحقيق در اين حيطه افزايش يافت (شوگرن، لوپز، ويمايد، ليتل و پرس‌گروو[1]، 2006) و گرايش پژوهش‌ها براي تبيين پديده‌هاي روان‌شناختي، به سمت توانايي‌ها و ويژگي‌هاي مثبت انسان سوق پيدا كرد (حجازي و همكاران ، 1392). اين شاخه‌ي  جديد از روان‌شناسي اساساً به مطالعه‌ي  علمي توانمندي‌ها، شادماني[2] و بهزيستي ذهني انسان (اشنايدر و لوپز[3]، 2007؛ به نقل از شيخي و همكاران ، 1389) و موضوع نسبتاً جديدتر رضايت از زندگي و رويكردهاي لذت‌گرا[4] و سعادت گرا[5] (كار[6]، 2004؛ ترجمه‌ي  شريفي و نجفي‌زند، 1387)، مي‌پردازد.

 

سازمان بهداشت جهاني[7] نيز، سلامت[8] را به‌عنوان حالتي از بهزيستي كامل جسمي، ذهني و اجتماعي، و نه صرفاً نبود بيماري تعريف كرده است. اين سازمان، سلامت رواني[9] را نيز به‌عنوان«حالتي از بهزيستي كه در آن فرد توانايي‌هاي خود را مي‌شناسد، مي‌تواند با فشارهاي رواني بهنجار زندگي كنارآيد، به نحو پرثمر و مولدي كار كندو براي اجتماع خويش مفيد باشد» تعريف مي‌كند (جوشنلو، رستمي و نصرت‌آبادي، 1385).

 

 با توجه به نقش تعيين كننده‌ي  بهزيستي در تعيين و تبيين كنش وري روان شناختي بهينه در افراد، شواهد تجربي مختلف، مطالعه‌ي  نظامدار عوامل تبيين كننده‌ي  الگوي تجارب هيجاني مثبت و منفي را به مثابه‌ي  يكي از مهم‌ترين اولويت‌هاي پژوهشي خود تعريف كرده است (هوبنر، سالدو، اسميت و مك نايت[10]، 2008).

 

 

 

تعريف بهزيستي

 

سازه‌ي  بهزيستي معمولاً تحت عنوان بهزيستي روان‌شناختي، بهزيستي اجتماعي و بهزيستي ذهني موردبررسي قرار مي‌گيرد (حجازي و همكاران، 1392). بهزيستي ذهني عبارت است از ارزشيابي زندگي برحسب رضايت و تعادل داشتن بين حالات عاطفي مثبت و منفي. مدلي سه مؤلفه‌اي (و در برخي موارد با مشترك دانستن دو مؤلفه عاطفي[11]، مدل دومؤلفه‌اي) براي مفهوم بهزيستي پيشنهادشده است كه عبارت است از: 1) عاطفه مثبت، 2) عاطفه منفي، 3) مؤلفه شناختي[12] رضايت از زندگي (داينر 2000، به نقل از سلطاني‌زاده، ملك‌پور و نشاط‌دوست، 1391).

 

بهزيستي ذهني شامل اصول مهمي است كه بر همه ابعاد رفتار انسان و پيشرفت او (شامل سلامت فيزيكي و رواني، پيشرفت مهارتي و آموزشي، صلاحيت اجتماعي و ايجاد روابط مثبت اجتماعي) تأثيرمي‌گذارد (برجز، نيآجي و زاف[13]، 2002؛ به نقل از پيوسته‌گر، دستجردي و دهشيري، 1389).

 

 

 

ابعاد مختلف بهزيستي از نظر ريف

 

بايد گفت كه بهزيستي مفهومي انتزاعي و چندبعدي است كه داراي فرضيه‌هاي متعددي است وعوامل بسياري در تأمين بهزيستي افراد با يكديگر تعامل دارند. در اين‌جا به دليل اين‌كه مدل بهزيستي ريف، مدلي جامع و دربرگيرنده‌ي  متغيرهاي پژوهش حاضر است، موردبررسي قرارمي‌گيرد.

 

مدل ريف شش بعد كاركرد روان شناسي مثبت كه بهزيستي را احاطه كرده‌اند، در برمي‌گيرد. اين شش بعد عبارت‌اند از:

 

-         خويشتن پذيري، كه شامل ارزيابي مثبت فرد از خودش و گذشته‌اش‌است. (اين بعد به دليل ارزيابي فرد از خودش، مي‌تواند با خودپنداره كه يكي از متغيرهاي پژوهش حاضر است، مرتبط باشد)

 

-         روابط مثبت با ديگران، اشاره به داشتن روابط پاداش‌دهنده با ديگران و كيفيت اين رابطه دارد. (اين بعد با رابطه‌ي  بين والدين و فرزندان و تعارض والد – فرزند كه يكي از متغيرهاي پژوهش حاضر است، مرتبط است)

 

-         استقلال، كه به عنوان احساس خودمختاري تعريف شده است. اين تعريف به شكل ساده به استقلال و توانايي تنظيم رفتارها، اشاره دارد.

 

-         تسلط بر محيط، كه اشاره به ظرفيت مديريت مؤثر زندگي و دنياي اطراف دارد.

 

-         هدف در زندگي، كه به عنوان اين باور كه زندگي فرد هدفمند و بامعناست، تعريف شده است.

 

-          رشد شخصي، به معني رشد توانايي‌هاي باالقوه و بالفعل ساختن آن‌هاست(عليزاده، 1392).

 

 

 

تعريف رضايت از زندگي

 

ديدگاه فرد نسبت به زندگي بيشتر بر پايه منابع شناختي است، تا عكس‌العمل‌هاي هيجاني كوتاه‌مدت. به همين دليل ازلحاظ مفهومي، رضايت از زندگي (جزء شناختي بهزيستي) پايدارتر از عناصر عاطفي است و درنتيجه از آن به‌عنوان شاخص كليدي بهزيستي ذهني مثبت ياد مي‌شود (داينر و داينر، 2009).

 

تعريف رضايت از زندگي عبارت است از: نگرش مساعد فرد به زندگي خود به‌طوركلي (هيبرون[14]،2007). كرسيني (2002) نيز رضايت از زندگي را ادراك يا احساس كلي مثبت هر فرد، در مورد كيفيت زندگي‌اش، مي‌داند. رضايت از زندگي يك فرايند داوري است كه افراد كيفيت زندگي خود را بر اساس ملاك‌هاي منتخب خودارزيابي مي‌كنند (شيخي و همكاران، 1389). بنابراين اين‌گونه ارزيابي‌ها شامل پاسخ‌هاي هيجاني افراد، حيطه رضايت و ارزيابي شناختي آنان است (مالكوك[15]، 2011).

 

 راجع به رضايت، فلاسفه قديم نظير ارسطو، افلاطون و همچنين اريك فروم[16] مباحث فراواني را مطرح كرده‌اند. به عقيده فروم، نيازهاي تأمين نشده بر جسم فشار مي‌آورند و ارضاي آن‌ها سبب رضايت مي‌شود. ازكمپ[17] در تعريف رضايت مي‌گويد: «در تضاد با مفهوم خوشحالي كه ناظر بر تجربه عاطفي (هيجان‌ها و احساس‌ها) است، رضامندي بر تجربه شناختي يا داورانه اي دلالت دارد كه به‌عنوان اختلاف ادراك شده بين آرزو و پيشرفت قابل‌تعريف است. اين تعريف طيفي را تشكيل مي‌دهد كه از ادراك كامروايي تا حس محروميت را در برمي‌گيرد» (ازكمپ، ترجمه ماهر،1386). در حقيقت رضايت از زندگي اين مسائل را منعكس مي‌كند كه تا چه اندازه نيازهاي اساسي برآورده شده‌اند و تا چه اندازه انواع ديگر اهداف، به‌عنوان اهداف قابل‌دسترسي مي‌باشند. درحالي‌كه براي افرادي كه در شرايط كم‌تر پيشرفته زندگي مي‌كنند، ارضاي نيازهاي اساسي، بيشتر موردتوجه قرار مي‌گيرد (كومين و نيستيكو[18]، 2002).

 

رضايت از زندگي را به‌عنوان قضاوت شخصي از سعادت و بهروزي و كيفيت زندگي مبتني بر معيارهاي انتخابي هر فرد تعريف كرده‌اند. مفهوم رضايت به‌عنوان يك تجربه دروني است كه حضور مثبت هيجان‌ها و نبود احساسات منفي را در برمي‌گيرد (رود، آرتول دي، موني، نيير، بولدوين، بامر و روبين[19]، 2005). رضايت دروني انسان‌ها، از رشد فردي، اجتماعي و منابع سازشي نشأت مي‌گيرد (فانك، هوبنر و واليوس[20]، 2006).

 

هنگامي‌كه از افراد خواسته مي‌شود تا رضايت از زندگي خود را ارزيابي كنند، آنان به راهبردهاي اكتشافي، عاطفي و ديگر اطلاعاتي كه در خاطرشان به‌آساني قابل‌دسترس باشد، تكيه مي‌كنند. به عبارتي تعهد فرد به يك سري اهداف جهت دستيابي به آن و وجود اهدافي مرتبط با روابط اجتماعي، كار و فعاليت؛ رضايت از زندگي را مي‌سازد (فيلسينگر و توما[21]، 1988، به نقل از شاه سياه، بهرامي، محبي و ترابي، 1390).

 

 

 

[1].Shogren. K, Lopez. S,Wehmeyed.M, Little. T & Pressgrove. C

 

[2].happiness

 

[3].Snyder & Lopez

 

[4].hedonic

 

[5].eudaimonic

 

[6].Carr. A

 

[7].World Health Organization(WHO)

 

[8].mental

 

[9].mental health

 

[10].Huebner. S, Suldo. S , Smith. L & McKnight. C

 

[11].affective component

 

[12].cognitive component

 

[13].Bridges. L, Margie. N&  Zaff. J

 

[14].Haybron. D

 

[15].Malkoc. A

 

[16].Erich Fromm

 

[17].Oskamp. S

 

[18].Cummins. R & Nistico. H

 

[19]. Rode. J, Arthaul-Day. M, Mooney. C, Near. J, Baldwin. T, Bommer. W & Rubin. R

 

[20]. Funk. B, Hubner. S & valios. R

 

[21]. Filsinge. E & Thoma. S

 

دانلود فصل دوم پايان نامه با موضوع رضايت از زندگي

طرح توجيهي توليد دستگاه لپينگ پرتابل

۱۰ بازديد
طرح توجيهي توليد دستگاه لپينگ پرتابل

طرح توجيهي توليد دستگاه لپينگ پرتابل

دانلود طرح توجيهي توليد دستگاه لپينگ پرتابل

طرح توجيهي توليد دستگاه لپينگ پرتابل
دسته بندي طرح هاي توجيهي و كارآفريني
فرمت فايل pdf
حجم فايل 1533 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 72

طرح توجيهي توليد دستگاه لپينگ پرتابل


اين طرح توجيهي شامل موارد زير است : 

معرفي محصول

مشخصات كلي محصول

شماره تعرفه گمركي

شرايط واردات

استانداردهاي ملي وجهاني

قيمت توليد داخلي و جهاني محصول

موارد مصرف و كاربرد

كالاهاي جايگزين و تجزيه و تحليل اثرات آن بر مصرف محصول

اهميت استراتژيك كالا در دنياي امروز

كشورهاي عمده توليد كننده و مصرف كننده محصول

وضعيت عرضه و تقاضا

بررسي ظرفيت بهره برداري و وضعيت طرحهاي جديد و طرحهاي توسعه و در دست اجرا و روند توليد از آغاز برنامه سوم تا كنون

بررسي روند واردات محصول از آغاز برنامه سوم تا نيمه اول سال

بررسي روند مصرف از آغاز برنامه

بررسي روند صادرات محصول از آغاز برنامه سوم و امكان توسعه آن

بررسي نياز به محصول يا اولويت صادرات تا پايان برنامه چهارم

بررسي اجمالي تكنولوژي و روشهاي توليد و تعيين نقاط قوت و ضعف تكنولوژي هاي مرسوم

در فرآيند توليد محصول

ماشين آلات

بررسي و تعيين حداقل ظرفيت اقتصادي شامل برآورد حجم سرمايه گذاري ثابت

محوطه سازي

ساختمان

ماشين آلات

تاسيسات

وسائط نقليه

تجهيزات و وسائل اداري و خدماتي

هزينه هاي متفرقه و پيش بيني نشده

هزينه هاي قبل از بهره برداري

سرمايه در گردش

برآورد حقوق و دستمزد

برآورد آب, برق, سوخت و ارتباطات

هزينه هاي تعمير و نگهداري و استهلاك

هزينه هاي متفرقه و پيش بيني نشده توليد

هزينه هاي توزيع و فروش

جدول هزينه هاي ثابت و متغير توليد

نتيجه گيري

ميزان مواد اوليه عمده مورد نياز سالانه و محل تامين آن

پيشنهاد منطقه مناسب براي اجراي طرح

وضعيت تامين نيروي انساني و تعداد اشتغال

بررسي و تعيين ميزان آب، برق، سوخت، امكانات مخابراتي و ارتباطي و چگونگي امكان تامين آنها در منطقه مناسب براي اجراي طرح

وضعيت حمايت هاي اقتصادي و بازرگاني شامل حمايت تعرفه گمركي و حمايتهاي مالي

تجزيه و تحليل و ارائه جمع بندي و پيشنهاد نهايي در مورد احداث واحد هاي جديد

در صورت پيوستن ايران به سازمان تجارت جهاني وضعيت اين پروژه ها چگونه خواهد بود

مراجع

پيوست ها ( بخش نامه هاي مربوط به قوانين واردات و صادرات )

دانلود طرح توجيهي توليد دستگاه لپينگ پرتابل

پايان نامه بررسي فعاليت نظامي دولت ها در فضاي ماوراي جو از ديدگاه حقوق بين الملل پايان نامه بررسي فعاليت نظامي دولت ها در فضاي ماوراي جو از ديدگاه حقوق بين الملل

۳۶ بازديد
پايان نامه بررسي فعاليت نظامي دولت ها در فضاي ماوراي جو از ديدگاه حقوق بين الملل

پايان نامه بررسي فعاليت نظامي دولت ها در فضاي ماوراي جو از ديدگاه حقوق بين الملل

دانلود پايان نامه بررسي فعاليت نظامي دولت ها در فضاي ماوراي جو از ديدگاه حقوق بين الملل

پايان نامه بررسي فعاليت نظامي دولت ها در فضاي ماوراي جو از ديدگاه حقوق بين الملل
دسته بندي حقوق
فرمت فايل docx
حجم فايل 189 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 116

پايان نامه بررسي فعاليت نظامي دولت ها در فضاي ماوراي جو از ديدگاه حقوق بين الملل

از زمان فرستادن اولين ماهواره به فضاي كيهاني تا كنون (از سال1957)مي توان به صراحت گفت كه دولت ها در بهره برداري از فضا با محدوديت هاي بسيار اند ك مواجه شده اند. بر خلاف اهداف ذكر شده در معاهدات وبه ويژه معاهده فضاء ماوراء جو و قوانين بين المللي؛ از جمله منشور سازمان ملل، مبني بر همكاري دولت ها و اظهار به عدم استفاده تهاجمي در آن قلمرو، مي توان گفت كه تمام دولت هاي كه به گونه اي به فضا و فن آوري فضايي دست يافته اند مأموريت هاي نظامي و اهداف و طرح هاي فضايي محتمل الوقوع نظامي دارند. شايد بتوان گفت تحقيقات و فعاليت هاي گسترده اي كه توسط دولت ها، به صورت آشكار و پنهان و با نيات صلح آميز و با هدف شناسايي علمي فضا صورت مي گيرد، اهداف و مفاهيم صريح نظامي و امنيتي دارد. استفاده نظامي از فضا بخشي از استراتژي امنيت ملي دولت ها شده است و منابع فضايي در راستاي تأمين امنيت ملي و برنامه هاي فضايي كشورهاي پيشرفته و ابرقدرت ها رگ حياتي به شمار مي آيد. عرصه فضا از پتانسيل نظامي قابل توجهي برخوردار است و از اين رو فضا به يك محيط جدال برانگيز تبديل شده است. امروزه فضا به عنوان ميراث مشترك بشريت از جهت نظامي سازي و زباله هاي فضايي به شدت در معرض خطر قرار گرفته است و امنيت آتي آن مورد تهديد مي باشد. فعاليت نظامي دولت ها از جمله آزمايش موشكي چين زنگ خطري براي جامعه بين المللي بود كه اكنون بعداز گذشت تقريبا نيم قرن از زمان انعقاد معاهده فضا؛ زمان بازنگري دراهداف، كاربرد، عملكرد و روح اين معاهده فرا رسيده است.

واژگان كليدي

معاهده فضاء ماوراء جو، فضاي خارجي، صلح و امنيت بين المللي، امنيت ملي، اصلاح و بازنگري، آزمايش موشك بالستيك چين، موشك ضد ماهواره (بالستيك)، فن آوري فضايي، عمليات نظامي در فضا، اهداف صلح آميز

فهرست مطالب

چكيده. 12

مقدمه. 12

فصل اول:رژيم حقوقي حاكم بر فضا. 18

1-1-قلمرو فضا. 18

2-1- منابع حقوقي فضا. 19

-1-3رژيم حقوقي فضا. 21

-1-3-1معاهده اصول فعاليت دولتها در كاوش و استفاده از فضا شامل ماه و اجرام آسماني.(معاهده فضاء ماوراء جو). 24

1-1-3-1-بررسي تاريخچه معاهده فضا(OST). 26

2-1-3-1-اهداف و روح معاهده فضا(ost). 26

3-1-3-1-ابهامات و محدوديتهاي معاهده فضا( ost) جهت كنترل سلاح. 29

-1-4سنجش از راه دور. 32

4-1-1-سنجش از راه دور بطوركلي. 32

4-2-1-اصول 15گانه سنجش از راه دور. 34

-1-5تعاريف سنجش از راه دور. 38

6-1-كاربردهاي نظامي و غيرنظامي از اطلاعات سنجش از راه دور. 39

فصل دوم: ابعاد حقوقي فعاليتهاي نظامي فضايي دولتها. 42

1 – 2 –تاريخچه و چگونگي شكلگيري فعاليتهاي نظامي در فضا. 44

2 – 2 – پيدايش جنگ فضايي. 45

3 – 2 –التزامات ماده چهارم پيمان فضا. 47

1 – 3 – 2 - بند اول ماده چهارم معاهده فضا: سلاح‌هاي مخرب دسته جمعي 47

2 – 3 – 2 –بند 2ماده4 معاهده فضا: «اهداف صلح‌ آميز». 49

4 – 2 –استفاده از زور در فضاي خارجي. 52

5– 2 –موضوع دفاع مشروع. 55

1 – 5 – 2 –دفاع مشروع در فضاي لايتناهي خارجاز زمين. 56

2 – 5 – 2 – دفاع مشروع بر روي اجرام آسماني و منطقه قطب جنوب. 56

6 – 2 –رقابت تسليحاتي در فضا و قوانين مخاصمات مسلحانه. 58

1 – 6– 2 – حفاظت از فضا در هنگام بروز درگيري‌هاي نظامي. 60

2 – 6– 2 –اهداف نظامي. 61

3 – 6– 2 – تدابير پيشگيرانه از نظر حقوق بينالملل. 63

7– 2 – آيا الزامي براي استفاده از سلاح فضائي وجود دارد؟. 65

فصل سوم: اهداف و چگونگي به كارگيري موشكهاي ضد ماهواره و نظاميگري در فضا 67

1 – 3 – فنآوري فضايي. 67

2 – 3 – ماهواره مهمترين فنآوري فضايي. 68

1 – 2 – 3 – ماهواره هاي نظامي. 68

3 – 3 – سيستمهاي فضايي. 69

1 – 3 – 3 –سيستم فعال. 70

2 – 3 – 3 – سيستم غيرفعال. 70

4 – 3 –آشنايي با موشك ضدماهواره. 70

5 – 3 –آزمايش موشك ضدماهواره(بالستيك) چين. 72

6 – 3 –اهداف پكناز آزمايش موشك ضد ماهواره. 73

1 – 6– 3 –ترغيب اقدام بين المللي براي منع تسليحاتي كردن فضا. 73

2 – 6 – 3 -شكستن انحصار موشكهاي ضدماهواره. 74

3 – 6 – 3 –مقابله با اقدامات جاسوسي از طريق ماهواره. 75

7– 3 – علت محدوديت واكنش جامعه بين المللي به آزمايش موشكي چين. 76

8 – 3 –نقد راهبردي آزمايش موشكي چين براساس قوانين حقوق بين الملل و منشور سازمان ملل متحد. 76

1 – 8 – 3 –تضمين صلح آميز بودن فعاليتهاي فضايي. 77

2 – 8– 3 –حق ذاتي دفاع مشروع در براب هر گونه تهديد فضايي. 77

9– 3 – آزمايش موشكي چين گواهي بر بازنگري در معاهده فضا(ost). 78

1 – 9 – 3 –بررسي آزمايش موشك ضدماهواره چين براساس ماده 4 معاهدهOST 78

2 – 9 – 3 -بررسي اين آزمايش براساس ماده 7 معاهده فضا. 79

3 – 9 – 3 –بررسي اين آزمايش براساس ماده 9 معاهده فضا. 79

فصلچهارم:استراتژي فضايي واشنگتن در هزاره ي سوم و واكنش  به آن 81

1 – 4 – قانون به عنوان شيوهاي از جنگ. 81

2 – 4 – جنگ يكپارچه. 82

3 – 4 - قانون. 84

1 – 3 – 4 - قانون تاكتيكي. 85

2 – 3 – 4 – قانون استراتژيك. 86

4 – 4 – حاكميت فضا. 87

5 – 4 – امنيت خطوط فضايي ارتباطي. 88

6 – 4 – اعمال حاكميت در فضا توسط آمريكا. 89

1 – 6 – 4 – حاكميت طبيعي. 90

2 – 6 – 4 – حاكميت عملي بر فضا. 91

1 – 2 - 6 – 4 – حاكميت مثبت. 92

2 – 2 – 6 – 4 - حاكميت منفي. 93

7 – 4 – به كارگيري سلاحهاي فضايي جهت دستيابي به حاكميت فضا توسط آمريكا 96

8 – 4 - پيشرفت‌هاي اخير در سياست فضايي آمريكا. 96

9 – 4 - چين. 98

10 – 4 – قانون استراتژيك چين جهت محدود كردن حاكميت فضايي آمريكا 99

1 – 10 – 4 - قانون چيني. 100

11 – 4 – بيانيه چين از حاكميت عمودي در فضا. 101

1 – 11 – 4 - بررسي قانوني حاكميت عمودي فضا. 102

نتيجه گيري. 104

فهرست منابع و مآخذ. 107

Abstract112

دانلود پايان نامه بررسي فعاليت نظامي دولت ها در فضاي ماوراي جو از ديدگاه حقوق بين الملل

پايان نامه جبران سازي اثر تزويج متقابل المان ها در آنتن هاي آرايه اي تطبيقي

۶ بازديد
پايان نامه جبران سازي اثر تزويج متقابل المان ها در آنتن هاي آرايه اي تطبيقي

پايان نامه جبران سازي اثر تزويج متقابل المان ها در آنتن هاي آرايه اي تطبيقي

دانلود پايان نامه جبران سازي اثر تزويج متقابل المان ها در آنتن هاي آرايه اي تطبيقي

پايان نامه جبران سازي اثر تزويج متقابل المان ها در آنتن هاي آرايه اي تطبيقي
دسته بندي برق ،الكترونيك و مخابرات
فرمت فايل pdf
حجم فايل 9822 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 171

پايان نامه جبران سازي اثر تزويج متقابل المان ها در آنتن هاي آرايه اي تطبيقي


چكيده:

عملكرد آنتن آرايه اي تطبيقي توسط اعوجاج فاز و دامنه ايجاد شده در مسير سيگنال دريافتي دچار اختلال شده و قابليت ردگيري سيگنال دريافتي از بين مي رود. المان آرايه به عنوان يك عنصر موثر در ايجاد اين اعوجاج مي بايستي از جهات مختلف مورد بهينه سازي قرار گيرد. تغيير مكان محل تغذيه يك آرايه با المان پچ باعث دستيابي به بهره بالا و فركانس رزونانس مناسب مي گردد. اثر بهينه سازي مكان تغذيه آنتن موجب تغييرات قابل ملاحظه اي در ماتريس تزويج به صورت اعوجاج دامنه اي و فازي مي شود. اثر تزويج متقابل هم باعث كم شدن عمق صفرها و هم جابجايي محل آن ها در الگوي تابشي آرايه مي شود كه در سيستم هاي تطبيقي سيگنال به نويز خروجي كاهش مي يابد و يا اينكه الگوي فرستندگي ايده آل آرايه تغيير مي كند و دچار اعوجاج مي شود از آنجا كه روش هاي پردازش سيگنال در سيستم هاي آرايه هوشمند با فرض صفر بودن تزويج متقابل آرايه فرمول بندي مي شود لذا در تحقق عملي اين سيستم، اثر تزويج متقابل بين عناصر آرايه، قابليت سيستم آنتن هاي هوشمند را كاهش مي دهد. 

در اين پايان نامه هدف بررسي اثر موقعيت نقطه تغذيه و تزويج متقابل در طراحي و عملكرد آنتن هاي هوشمند مي باشد و ارائه روشي براي جبران سازي اثر تزويج متقابل در عملكرد تطبيقي سيستم هاي هوشمند است ابتدا اثر موقعيت نقطه تغذيه در آنتن هاي مايكرواستريپ بررسي شده و تزويج متقابل در آرايه هاي نامحدود محاسبه و شبيه سازي مي شود. سپس روشي براي جبران سازي اثر تزويج متقابل در آرايه هاي محدود با استفاده از ماتريس پراكندگي در آرايه، مطرح مي شود. سپس با توجه به روابط مشخص مي شود كه چه ضرائب وزني (دامنه و فازي) را بايد به هر المان اعمال كنيم تا جبران سازي صورت گيرد. بدين منظور دو آنتن آرايه اي ميكرواستريپ پج با استفاده از نرم افزاي HFSS شبيه سازي مي شوند و اثر موقعيت نقطه تغذيه و تزويج متقابل در كيفيت طراحي و پرتوهاي تشعشعي آن در  عملكرد تطبيقي آنتن بررسي شده و سپس جبران سازي به وسيله روش پيشنهاد شده بر روي آن ها انجام مي شود. 

مقايسه نتايج حاصل از شبيه سازي و كارهاي انجام پذيرفته، تطابق خوبي براي روش پيشنهادي نشان مي دهد. 

مقدمه: 

يك سيستم آنتن هوشمند شامل چندين آنتن است كه با يك پردازشگر سيگنال مجتمع شده است تا بتواند از قابليت هر دو دسته براي به دست آوردن يك الگوي گيرندگي و يا فرستندگي بهينه با توجه به سيگنال دريافتي استفاده نمايد براي درك مفهوم كاركرد سيستم آنتن تطبيقي به فكر يك مثال تجربي مي پردازيم اگر چشمانمان را ببنديم و با يك نفر كه در داخل يك اتاق در حال حركت است صحبت كنيم مشاهده خواهيم كرد كه بدون نگاه كردن به شخص مي توان موقعيت او را تشخيص داد چرا كه: اولا به وسيله دو گيرنده صوتي گوش سيگنال هاي صحبت شخص متقابل را مي توانيم دريافت كنيم. ثانيا صدا به هر گوش در دو زمان مختلف مي رسد و ثالثا: مغز ما كه يك پردازشگر ويژه است محاسبات پيچيده اي انجام مي دهد تا اطلاعات مربوط به مكان شخص سخنگو را به دست آورد. مغز ما همچنين شدت سيگنال هاي رسيده به هر گوش را باهم جمع مي كند به قسمتي كه صداي رسيده در يك راستاي مشخص را به اندازه دو برابر قوي تر از هر صداي ديگر مي شنود. سيستم هاي آنتن تطبيقي نيز به طور مشابه اي عمل مي كنند كه البته مي توان از تعدادي بيش از 2 آنتن استفاده نمود و لذا دقيق تر عمل كرد. چون آنتن ها هم مي شوند و هم صحبت مي كنند يك سيستم آنتن هوشمند مي توان سيگنال ها را همچنين در راستاي مشخصي بفرستند (مثلا همان راستايي كه دريافت كرده است) البته بايد توجه داشت كه چون فركانس گيرندگي با فركانس فرستندگي معمولا متفاوت است، خواص الكترونيكي آرايه آنتن ها عوض مي شود. 

بنابراين سيستم آنتن تطبيقي نه تنها مي تواند 8 و 10 و يا 12 بار قوي تر بشنود بلكه به همان مقدار مي تواند قوي تر و در راستاي مشخص صحبت بكند. يك گام جلوتر، اگر مثلا شخص ديگري نيز با ما مشغول صحبت شود پردازشگر سيگنال درونيمان مي تواند نويز ناخواسته را حذف كرده و به طور دلخواه روي شخص سخنگو تمركز پيدا بكند و در هر لحظه با يك نفر صحبت كند. بنابراين سيستم هاي آرايه اي تطبيقي پيشرفته داراي قابليت مشابهي براي تميز دادن سيگنال دلخواه يا مورد نظر از سيگنال هاي غير دلخواه هستند. در حقيقت اين آنتن ها نيستند كه هوشمند اند بلكه سيستم هاي آنتن ها هستند كه هوشمندانه عمل مي كنند. به طور كلي سيستم آنتن هوشمند واقع در ايستگاه هاي پايه مخابرات سيار  (Base Station) يك سيستم پردازشگر سيگنال ديجيتال را با يك آرايه تركيب كرده و به طور تطبيقي در راستاهاي مختلف دريافت و ارسال پيغام مي كند. به عبارت ديگر با توجه به سيگنال دريافتي مي تواند الگوي تشعشعي آنتن را عوض كند كه اين پديده باعث افزايش قابل ملاحظه اي در مشخصه هاي كارايي سيستم سيار مي شود. پايه آنتن هاي هوشمند به دهه هفتاد برمي گردد آنتن هاي هوشمند، آرايه هاي فاز داده شده (Phased Array) دسترسي چندگانه با تقسيم بندي فضايي (Space Division Multiple access)، پردازش فضايي (Spatial Processing) سيستم هاي آنتن تطبيقي (Adaptive Antenna Systems) و لغات ديگر از مفاهيم تكنولوژي سيستم هاي آنتن هوشمند است كه تا به حال استفاده شده است. سيستم هاي آنتن هوشمند به طور معمولي به دو دسته تقسيم بندي مي شوند: 

1- سيستم سوئيچ شده. 

2- سيستم هاي آرايه تطبيقي.

دانلود پايان نامه جبران سازي اثر تزويج متقابل المان ها در آنتن هاي آرايه اي تطبيقي

پايان نامه كنترل سيستم تعليق براساس روش ساختار متغير

۱۰ بازديد
پايان نامه كنترل سيستم تعليق براساس روش ساختار متغير

پايان نامه كنترل سيستم تعليق براساس روش ساختار متغير

دانلود پايان نامه كنترل سيستم تعليق براساس روش ساختار متغير

پايان نامه كنترل سيستم تعليق براساس روش ساختار متغير
دسته بندي برق ،الكترونيك و مخابرات
فرمت فايل pdf
حجم فايل 1169 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 119

پايان نامه كنترل سيستم تعليق براساس روش ساختار متغير


چكيده 

طراحي سيستم هاي تعليق فعال و يا نيمه فعال براي خودروهاي مدرن، نيازمند در نظر گرفتن دو هدفي است كه در واقع مختلف يكديگرند، كه يكي راحتي رانندگي و ديگري فرمان پذيري در جاده مي باشد. بنابراين در طراحي سيستم هاي تعليق بر پايه مدل چند متغيره خطي و يا غيرخطي محدوديت هايي به وجود مي آيد.

در اين پايان نامه، ما از مدل يك چهارم و يك دوم خودرو، جهت طراحي سيستم تعليق فعال به همراه كنترل ساختار متغير استفاده كرده ايم. كنترل ساختار متغير، يكي از انواع كنترل كننده هاي مقاوم است كه نسبت به اغتشاش و تغييرات پارامتري و چاترينگ پايداري دارد.

نتايج حاصل از كنترل ساختار متغير با كنترل كننده هاي فازي و بهينه مقايسه شده است. در مرحله بعد، در طراحي سيستم تعليق مدل يك دوم خودرو، علاوه بر كنترل ساختار متغير از كنترل نظارتي با منطق فازي نيز استفاده شده است. هدف از آن، بهبود عملكرد كنترل كننده ساختار متغير با در نظر گرفتن راحتي رانندگي و فرمان پذيري مي باشد. 

مقدمه 

در سال هاي اخير، طراحان و محققان زيادي در زمينه سيستم تعليق خودرو مطالعه كرده اند. هدف مشترك تمام اين بررسي ها دو چيز مي باشد، يكي راحتي رانندگي و ديگري فرمان پذيري.

مدل هاي مختلفي از خودرو نظير، مدل 1/4، 1/2 و كامل با درجه آزادي هاي 2، 4 و بالاتر استفاده شده است. كنترل كننده هايي نظير، فازي، بهينه و تلفيقي از چند نوع از اين كنترل كننده ها بر روي سيستم تعلق خودرو به كار گرفته شده است. 

ما در اين پايان نامه، از كنترل ساختار متغير كه از انواع كنترل كننده هاي مقاوم است، استفاده مي كنيم. دليل استفاده از آن، يكي به علت غير حساس بودن به اغتشاشات و تغييرات پارامتري است و ديگري آنست كه مي توان عنصر يا پارامتر نامعين را نيز كنترل كرد. 

ابتدا از مدل 1/4 با دو درجه آزادي جهت به دست آوردن يك قانون كنترلي سود مي بريم سپس آن را به مدل 1/2 با چهار درجه آزادي بسط مي دهيم و در ادامه جهت بهبود عملكرد نيروي كنترل از كنترل كننده نظارتي هوشمند بر پايه منطق فازي استفاده مي كنيم. در پايان هر بحث شبيه سازي انجام مي شود و خروجي ها مورد مقايسه قرار مي گيرند.

فصل اول 

معرفي سيستم تعليق خودرو 

1-1) مقدمه 

سيستم تعليق يكي از سيستم هاي مكانيكي موجود در اتومبيل مي باشد كه مدل رياضي آن تركيبي از جرم و فنر و كمك فنر بوده و سيستم حاصل به منظور كاهش يا حذف نوسانات خارجي و داخلي به كار گرفته مي شود. 

امروزه هزينه هاي هنگفتي جهت اصلاح و توسعه اين سيستم ها انجام مي شود كه نتيجه آن راحتي سفر، فرمان پذيري بهتر و استحكام خودرو در هنگام حركت مي باشد. تحقيقات و پژوهش ها حول اين اهداف انجام مي گردد. راحتي سفر و فرمان پذيري دو هدف عمده اي مي باشند كه بايد با همديگر در نظر گرفته شوند و ايجاد تعامل خوب بين اين دو هدف، عملكرد خوب سيستم تعليق را منجر مي شود. 

در اين فصل ما به جزئيات موجود در سيستم تعليق، هدف از طراحي سيستم تعليق و معرفي انواع متداول در خودروها مي پردازيم.

دانلود پايان نامه كنترل سيستم تعليق براساس روش ساختار متغير