مباني نظري پايان نامه ارشد در مورد مدل كيفيت خدمات سروكوال

۱۰ بازديد
مباني نظري پايان نامه ارشد در مورد مدل كيفيت خدمات سروكوال

مباني نظري پايان نامه ارشد در مورد مدل كيفيت خدمات سروكوال

دانلود مباني نظري پايان نامه ارشد در مورد مدل كيفيت خدمات سروكوال

مباني نظري پايان نامه ارشد در مورد مدل كيفيت خدمات سروكوال
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 218 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 54

مباني نظري پايان نامه ارشد در مورد مدل كيفيت خدمات سروكوال

 

در 54  صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع مدل كيفيت خدمات سروكوال

 

بخش اول: كيفيت

2-1-تعريف كيفيت:

كيفيت هيچ معنا و مفهومي به جز آنچه مشتري واقعا مي خواهد ندارد.يعني محصول اگربا خواست و نيازهاي مشتري انطباق داشته باشد با كيفيت است.اين واژه داراي معاني مختلفي است و از جنبه هاي مختلف قابل تعريف و بررسي است .

ذيلا به چند تعريف از كيفيت از منظرمشتري اشاره ميشود:

كيفيت عبارت است از آماده بودن خدمت يا كالا براي استفاده كننده كه خود نيازمند كيفيت طراحي، انطباق، در دسترس بودن و مناسب بودن مكان ارائه خدمت است.

كيفيت هيچ معنا و مفهومي بجز هر آنچه كه مشتري واقعا مي خواهد ،ندارد . به عبارت ديگر يك محصول زماني با كيفيت است كه با خواسته ها ونيازهاي مشتري انطباق داشته باشد.كيفيت بايد به عنوان انطباق محصول با نياز مشتري تعريف شود.

 سازمان استاندارد هاي بين المللي كيفيت را اينگونه تعريف ميكند :

تماميت ويژگيها و خصوصيات محصول يا خدمت كه توانايي برآورده كردن نيازهاي مشتري را دارد.

   به بيان سازمان ملي به رهوري سنگاپور كيفيت مجموعه اي از خصوصيات و مشخصات يك كالا يا خدمت است كه احتياجات و رضايت مصرف كننده را تامين مي كند.

 كيفيت مفهوم و سيعي است كه تمام بخشهاي سازمان نسبت به آن متعهد هستند و هدف آن افزايش كارائي كل مجموعه است بطوريكه مانع پديد آمدن عوامل مخل كيفيت مي شود و هدف نهايي آن مطابقت كامل با مشخصات مورد نياز مشتري با حداقل هزينه براي سازمان است كه منجر به افزايش رضايت مي شود ( دمينگ و فين باون).

 كيفيت ادراك شده عبارتست از قضاوت مشتري درباره برتري يامزيت كلي يك شئ . كيفيت ادراك شده شكلي از نگرش است كه با رضايت مرتبط است ليكن با آن يكي نيست و از مقايسه انتظارات با ادراكات از عملكرد ، نتيجه مي شود .

كيفيت به آن دسته از ويژگي ها وخصوصيات محصول يا خدمت اشاره مي نمايد كه بر قابليت ايجاد رضايت در مشتري تاثيرگذار هستند.

2-1-1مروري بر تاريخچه كيفيت:

2-1-2-تاريخچه كيفيت

درسال۱۹۲۴ شوهارت مطا لعه كنترل كيفيت آماري SQCرا آغاز نمود در سال ۱۹۵۰دكتر دمينگ با آشنايي با روش SQC مهندسان ومديران ارشد اجرايي سازمانهاي بزرگ ژاپني را آموزش داد. در سال ۱۹۶۰اولين دواير كنترل كيفيت به منظور بهبود كيفيت ايجاد شدند دردهه ۱۹۸۰مفهوم مديريت كيفيت جامع منتشر شد سرانجام در دهه ۱۹۹۰ISO۹۰۰۰و ISO۹۰۰۰عنوان مدل جهاني و استانداردجهاني براي سيستم كيفيت شناخته شدند. (جعفري و ديگران، 1379)

مديريت كيفيت فراگير،ابتدا در عمليات توليد تكراري بكار گرفته شد. مشكلات زيادي در توسعه و تسري اين مفاهيم و ابزار به ديگر اهداف داشت بعضي از سئوالات كه آيا كيفيت در تمام كارهاي تجاري (كسب و پيشه )كه خروجي هاي آنها اطلاعات و خدمات حرفه اي است بجاي توليد ملموس قابليت كاربرد دارد و براساس اصول شناخته شده دكتر ديمينگ : يعني تمركز به كنترل كيفيت آماري يك فرضيه و متدولوژي ساخته و آزمايش شده است. (جعفري و ديگران، 1379).

▪ اين اصول بشرح زير داراي سه اصل اساسي است.

۱. تمركز بر توجه سازمان بر درك و جوابگويي به نيازهاي مشتري يكي از سه اصل اساسي است. رو در رويي با مشتريان(داخلي وخارجي) براي درك سطح انتظارات يا پيش بيني انتظارات آينده، فرايند طراحي شده اي ارائه خواهد كرد تا كوشش هاي كسب و پيشه را به مشتري گره بزند و يك چهارچوبي پيشنهاد مي شود تا به كمك آن به تعريف شاخص و معياري در مقابل انتظارات پايه اي مشتريان داخلي و خارجي براي خدمات كيفي باشد.  (جعفري و ديگران، 1379)

2.بهبود مستمر (دائمي) همه محصولات و خدمات و فرايندها بصورت سيستماتيك دومين اصل اساسي است؛ بكارگيري موفقيت آميز چرخه دمي دگ(PCDA) و كايزن همراه با شناخت هر فرايند بطور جامع و اندازه گيري كارائي آن و سپس ساخت اصول قابل درك و پياده كردن حد و حدود براي آن با بكارگيري در عمليات توليدي شروع مي شود. ابزار كيفيتي پايه را مي توان اكنون به همه كارها كه شامل سيستم هاي اطلاعاتي، بازاريابي، مالي، حمل و نقل، مراقبتهاي بهداشتي، آموزش، سازماندهي، مهندسي، تحقيق و توسعه وغيره مي شود ،تسري داد.

۳.مشاركت فراگير همه مشتركين اصل اساسي سوم است نقش رهبري و حمايت مديريت عالي و چگونگي استفاده از سيستم براي عموم، تشويق و تواناسازي در رهبري را شناسايي مي كند، مثالهايي در چگونگي نظام دادن كامل و مشاركت عرضه كنندگان و اندازه گيري پيشرفت اهداف آنها فراهم مي شود و توجه به كاركنان و درگير نمودن تمام اعضاء سازماني و جلب حمايت آنها در فرايندها و تصميم گيري ها وتوليدخدمات ومحصولات است كيفيت براساس سينرژي تمام كاركنان است نه نمايندگان آنها, بنابراين به مطالعه موردي كيفيت درسه كشور آمريكا ، تايوان و ايران با توجه به اصول سه گانه فوق مي پردازيم.(جعفري وديگران۱۳۷۹)

2-1-2-1-مديريت كيفيت فراگير در آمريكا:

در طي چند سال گذشته، كشور آمريكا در بازار جهاني با رقابت شديدي روبرو بوده است. از يك طرف كشورهاي اتحاديه اروپايي و از طرف ديگر كشورهاي جنوب شرقي آسيا و جديداً كشور چين از رقباي عمده ايالات متحده آمريكا در عرضه توليدات و تجارت و اقتصاد هستند و انقلاب بين المللي در كيفيت و بهره وري، فشار سنگيني را به اقتصاد آمريكا وارد نموده است.

نقطه نظرات دمينگ آمريكايي جان تازه اي به حيات اقتصادي ژاپن در دهه ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ بخشيد. آمريكائيان بطور شتابزده اي دريافتند كه از قافله كيفيت عقب مانده اند. بنابراين با گسيل داشتن كارشنان خود با ژاپن و ورود مشاوران ژاپني به آمريكا نشان دهنده اين امر بود كه در دهه ۱۹۸۰ آمريكا شعار ملي خود را در سطح كشور شكار كيفيت بود. آمريكائيان توانستند نسخه مديريت كيفيت فراگير آمريكايي را با استفاده از دستاوردهاي جديد مديريت كيفيت فراگير ژاپن به روز كنند و تا حدي از عقب ماندگي خود در كيفيت نسبت به ژاپن بكاهند.  (جعفري و ديگران، 1379)

2-1-2-2-كاربرد مديريت كيفيت در تايوان:

درمطالعه اي از ۵۰۰ شركت عالي كشور تايوان, باتوجه به اينكه بطور مداوم،كشورهاي منطقه اقيانوس آرام (جنوب شرقي آسيا)از ركود اقتصادي بدليل بحران هاي مالي زيان ديده بودند. برعكس كشور تايوان، البته جدا از رقباي منطقه ايش توانسته است اين بحران ها را به فرصت تبديل كند. در كنار عوامل مالي كه توسط اقتصاددانان بحث مي شود. مديريت كيفيت هم بايد بعنوان عامل عمده اي در اين بهبود نگريسته شود اين تحقيق چگونگي بكارگيري موضوعات كيفيت مخصوصاً مديريت كيفيت جامع در دهه گذشته در صنعت تايوان را بررسي مي كند پرسشنامه هايي براي جمع اطلاعات از ۵۰۰ شركت عالي تايوان طراحي شده اند. تجزيه و تحليل آماري براي ارزيابي اثرات مديريت كيفيت جامع و همچنين پيشنهاداتي براي بهبود ارائه مي كند. دراين بررسي نرخ پاسخ گويي به تحقيق ۲۵% بود (از ۳۰۰ پرسشنامه ۷۵ پرسشنامه). دو پرسشنامه بدليل اينكه بدليل نامناسب بودن جوابها معتبر نبودند البته، نهايتاً ۷۳ پرسشنامه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.در ميان ۷۳ شركتي، كه بطور معتبر به پرسشنامه ها پاسخ داده بودند ۳۹ شركت از آنها قبلاًَ ازمديريت كيفيت جامع استفاده كرده بودند. اين مطالعه بيان مي كند كه بيشتر از نصف شركتها بطور عادي خود را با روش مديريت كيفيت جامع براي بهبود عملكردشان در كيفيت سازگاركرده اند. البته ۱۵ شركت از ۳۴ شركت هنوز استفاده نكرده اند, نشان داده اند كه آن شركتها بامديريت كيفيت جامع درآينده نزديكي سازگار خواهند شد.به اين باوردست يافته اند كه مديريت كيفيت جامعآنها را بهبود عالي در كيفيت و سهم بازار رهنمون مي سازد. از آنجائيكه زمان كاربردمديريت كيفيت جامع براي شركتهايي كه ازمديريت كيفيت جامع استفاده كرده اند۱۸%از ۱۰ سال بيشتر و ۳۳% بين ۵ سال تا ۱۰ سال و ۳۶% از ۱ سال تا ۵ سال و ۱۳% كمتر از ۱سال است. (شينگ هانگ: دانشگاه تامكانگ، تايپه، تايوان)

بعضي از ايده هاي فلسفه مديريت كيفيت جامع را براي آزمون موضوعاتي در مورد درك ازمديريت كيفيت جامع ارائه شده است (در قسمت پرسشنامه) نتايج دلگرم كننده هستند ،از آنجا كه بعضي از شركتهاي پاسخگو بخوبي و بطور نويد بخشي اين قسمت را جواب دادند در حدود ۸۵%از شركتهاي پاسخگو با شاخص سه اصل مديريت كيفيت جامع آشنا هستند.  (جعفري و ديگران، 1379)

 

دانلود مباني نظري پايان نامه ارشد در مورد مدل كيفيت خدمات سروكوال

مباني نظري پايان نامه ارشد در مورد ارگونومي

۱۴ بازديد
مباني نظري پايان نامه ارشد در مورد ارگونومي

مباني نظري پايان نامه ارشد در مورد ارگونومي

دانلود مباني نظري پايان نامه ارشد در مورد ارگونومي

مباني نظري پايان نامه ارشد در مورد ارگونومي
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 116 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 33

مباني نظري پايان نامه ارشد در مورد ارگونومي

 

در 33  صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع ارگونومي

-12.ارگونومي[1]

نيروي انساني ، كار و بهره وري ، توليد و صنعت واژه هايي هستند كه با يكديگر ارتباطي تنگاتنگ دارند. زمانيكه سخن از بهره وري نيروي انساني پيش مي آيد انسان به عنوان يك اپراتور يا بعنوان يك عامل حركت و نيرويي فعال مطرح مي شود. دقت و كارآيي افراد در مشاغل مختلف از حرفه هاي خدماتي ، تحقيقاتي و آموزشي گرفته تا كشاورزي و صنعتي ، جزو عوامل مهم در بهره‌وري  نيروي انساني مي باشد. بهره وري نيروي انساني تنها محدود به انجام فعاليت هاي شغلي كاربران نيست. به بيان ديگر ، موضوع بهره وري با هر نوع فعاليتي كه افراد  انجام مي دهند چه درقالب توليد و چه در قالب مصرف مرتبط مي باشد. درحال حاضر تقريباً 45% جمعيت دنيا و حدود 58% افراد بالاي 10 سال در شمار نيروي كار جهان محسوب مي شوند. بالطبع اگر بخواهيم كـاربـري كليـه مصـرف كنندگان محـصـولات مختلف را نيز به اين آمار اضافه كنيم ، كليه افراد بشر با بحث بهره وري موضوعيت  پيدا مي كنند اما سخن اينجاست كه چگونه مي توان كارآيي افراد را افزايش داد. در دنياي كنوني كه علوم مختلف سريعاً درحال رشد و پيشرفت مي باشند انتظار مي رود كه بخشي از مباحث علمي به اين مهم يعني ارتقاء بهره وري جامعه توجه ويژه داشته باشند. ارگونومي با طراحي سيستمهايي كه افراد در آن كار مي‌كنند سر و كار دارد. ارگونومي متشكل از دو كلمه يوناني كار[2] و قانون[3] است. تمامي سيستمهاي كار شامل جزء انساني و جزء ماشيني است كه در محيط كار قرارگرفته‌اند. به هنگام طراحي هر سيستمي كه انسانها و ماشينها به منظور توليد محصولي در كنار هم كار مي‌كنند بايد ويژگيهاي افراد درگير كار را شناخته و اين ويژگيها را هنگام طراحي كارمدنظر قرار دهيم. اين عمل كاركرد اصلي ارگونومي است .

 


[1] Ergonomy

[2] Ergon

[3] nomos

-15.ارگونومي مشاركتي

 ارگونومي مشاركتي ، مشاركت فعال تمام سازمان در توسعه و اجراي دانش ارگونومي با حمايت كامل مديريت به منظور ارتقاء شرايط محيط كار ، كيفيت و بهره وري است. از ويژگيهاي ارگونومي مشاركتي آن است كه كاركنان را قادر مي سازد ارگونومي را بعنوان يك دانش و همچنين بعنوان يك تكنولوژي فراگيرمحسوب كنند و از آن براي حل مشكلات محيط كارشان استفاده كنند.

در سالهاي اخير ، گرايش قابل توجهي به سمت ارگونومي مشاركتي وجود داشته است كه بخشي از آن ناشي از زمينه هاي اجتماعي ، سياسي و فرهنگي است. جامعه و نيروي كار امروز روشهاي مديريتي مربوط به پنجاه سال قبل را  نمي پذيرند زيرا امروزه تاكيد زيادي بر كيفيت و مشتري گرايي وجود دارد و تحقق اين امر نيازمند مشاركت بيشتر نيروي كار است. درحال حاضر رويكرد ارگونومي مشاركتي در سازمان بعنوان رويكردي موثر جهت تحول سازمانها ، بهره وري و رضايتمندي كاركنان پذيرفته شده است(حقيقي،1383).

از آنجا كه بهبود مداوم در سازمان بدون مشاركت كليه نيروهاي درگير در سازمان امكان پذير نيست و مديريت به تنهايي توان و امكان ارزيابي تمامي فعاليتها را در سازمان ندارد ، جلب مشاركت همه به منظور ايجاد بهبود در سازمان ضروري است و انجام اين مهم باعث احساس مالكيت نسبت به كار ، شكوفا شدن خلاقيت ها و ارائه پيشنهادات مي گردد.

در ارگونومي مشاركتي هدف آن است كه با معرفي و آموزش دانش كاربردي ارگونومي در كليه سطوح سازمان ، كاركنان با استفاده از اين ديدگاه جديد و با عطف به تجربيات شغلي شان قادر شوند ، پيشنهادات مناسب ، عملي و ساده (بدون هزينه و كم هزينه) درجهت بهبود سازمان و شرايط محيط كار ارائه نمايند.

از اركان اصلي پرداختن به ارگونومي مشاركتي در سازمان آموزش است. آموزش ارگونومي بصورت كارگاهي است و درابتدا از بين مديران ارشد سازمان گروهي كه علاقمندي بيشتري به موضوع دارند (حداكثر 15 نفر) انتخاب و در يك كارگاه ارگونومي تخصصي ظرف چند هفته مباني و اصول دانش ارگونومي توسط متخصصين ارگونومي به آنان آموزش داده مي شود. اين تيم ،آموزش ارگونومي را در سطح سازمان با همراهي متخصصين ارگونومي انجام مي دهد. هدف از تشكيل اين تيم آموزش دهنده ، بومي كردن دانش ارگونومي در سازمان است.

يكي ديگر از اركان ارگونومي مشاركتي ، تشكيل گروههاي كوچك كاري (تيم) و كار تيمي و همچنين استقرار سيستم پيشنهادات مبتني بر آن است. بعد از اجراي موفقيت آميز كارگاههاي آموزشي ارگونومي و استقرار سيستم  پيشنهادات مبتني بر تيم هاي كاري انتظار مي رود كه با گذشت زمان برنامه ارگونومي مشاركتي كه درابتدا توسط متخصصين ارگونومي از خارج به سازمان وارد شده بود بتدريج به افراد داخل سازمان بطوركامل منتقل شود. برنامه اي كه نهايتاً قادر است از داخل سازمان به حل مشكلات آن بپردازد.

از مزيت هاي ارگونومي مشاركتي  به دو مزيت زير اشاره مي شود :

1.ارگونومي مشاركتي فرصتي را فراهم مي كند كه كاركنان داراي دانش و تجربه منحصر بفردي مي شوند (عملكرد سيستم فراتر از مجموع عملكرد اجزاي آن است) و بنابراين مشاركت آنان درك روشنتري از انواع مسائل موجود و راه حل هاي ارائه شده را بدست مي دهد.

2.مشاركت دادن كاركنان در تجزيه و تحليل ، توسعه و اجراي تحول سازماني (پروژه ارگونومي مشاركتي) زمينه ساز ايجاد احساس مالكيت بيشتر نسبت به كار و سازمان و نگرش بيشتر در اجراي تغييرات است(شرعي،172:1385)

    مشاركت كاركنان در تعريف صحيح از مسائل مربوط به كار و ارائه راه حل هاي مناسب امري ضروري است. كاركناني كه طي سالهاي متمادي يك كار را انجام مي دهند اغلب ايده هاي عالي و راه حل هاي عملي و ساده ارائه مي نمايند كه غالباً بدون هزينه و يا با هزينه كم مي توان اين تغييرات را جهت بهتركردن سيستم انجام داد. آنها منابعي را ارائه مي دهند كه مي توان بطور كامل از آنها استفاده نمود. بعلاوه ، وقتي خود در ارائه پيشنهادي سهيم باشند براحتي هر تغييري را پذيرا خواهند شد.

2-16.شاخه هاي دانش ارگونومي

ارگونومي علمي چند نظامه است كه در چهار حيطه عمده زير فعاليت دارد:

1-روانشناسي مهندسي

در حيطه اول، يعني روانشناسي مهندسي، جنبه هاي پردازش اطلاعات مرتبط با كار، مورد بررسي قرار مي‌گيرد. از ديدگاه ايمني و بهداشت حرفه اي اين بعد از ارگونومي، طراحي روشهاي كار با هدف كاهش حوادث ناشي از خطاهاي انساني محسوب مي‌شود.

 2-فيزيولوژي كار

در حيطه دوم (فيزيولوژي كار)، تبادلات انرژي و متابوليسم بدن مطرح است. مفاهيم خستگي، بررسي كارهاي ايستا و پويا  و رژيم هاي كار و استراحت از ديدگاه فيزيولوژي كار مورد تجزيه و تحليل قرار مي‌گيرد.

3-بيومكانيك شغلي

در مباحث بيومكانيك شغلي ويژگيهاي مكانيكي اندام‌هاي بدن مورد بررسي قرار مي‌گيرد. در اين حيطه، حركت اندام‌ها و اعمال نيرو در بافت هاي مختلف بدن تجزيه و تحليل مي‌شود. به كمك اين معادلات مي‌توان الگوها و ابعاد مناسب ايستگاه‌هاي كاري را با هدف كاهش فشارهاي مكانيكي خارجي بر بدن بدست آورد. بطور خلاصه مي‌توان گفت كه چگونگي انتقال نيرو و حركت دادن اجسام و ابزارآلات از جمله مباحث بيومكانيك شغلي هستند.

 4-آنتروپومتري

آنتروپومتري، به سنجش ابعاد فيزيكي بدن و كاربرد داده هاي ابعادي در اصلاح شرايط فيزيكي ايستگاه هاي كار مي‌پردازد و از آنجايي كه يكي از دلايل فشارهاي وارده بر اندام‌ها، عدم تطابق ابعاد محل كار با ويژگي هاي ابعادي بدن كارگر يا كاربر مي‌باشد، داده هاي آنتروپومتريك را مي‌توان به طور مؤثري در طراحي تجهيزات، ايستگاه‌هاي كار، ابزارآلات و محصولات بكار بست (صادقي ،29:1377)

لازم به يادآوري است كه براي محاسبات آنتروپومتريك، اغلب از جداولي كه قبلا براي اين منظور تهيه گرديده است، استفاده مي‌شود. اما بايد خاطر نشان كرد كه مردم هر منطقه خاصي، داراي اندازه‌‌‌هاي آنتروپومتريك ويژه خود مي باشند كه بايد در تعيين اندازه‌هاي لازم در محيط كار و ابزار كار ملحوظ گردد. ولي متاسفانه در كشور ما هنوز داده هاي آنترومتريك در دست نيست و براي طراحي يك محيط كار به ناچار از داده هاي آنتروپومتريك ساير كشورها (بويژه از داده هاي آنتروپومتريكي كه توسط ناسا تهيه شده است) استفاده مي‌شود.

 

دانلود مباني نظري پايان نامه ارشد در مورد ارگونومي

فصل دوم پايان نامه درمورد نقش فناوري در آموزش و يادگيري

۱۴ بازديد
فصل دوم پايان نامه درمورد نقش فناوري در آموزش و يادگيري

فصل دوم پايان نامه درمورد نقش فناوري در آموزش و يادگيري

دانلود فصل دوم پايان نامه درمورد نقش فناوري در آموزش و يادگيري

فصل دوم پايان نامه درمورد نقش فناوري در آموزش و يادگيري
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 44 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 32

فصل دوم پايان نامه درمورد نقش فناوري در آموزش و يادگيري

در 32 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع نفش فناوري در آموزش و يادگيري

 

 

2-1 مقدمه: 

در اين فصل در ابتدا به بيان مباني نظري موجود در خصوص آموزش هاي مبتني بر رايانه، آموزش الكترونيك، فناوري هاي آموزشي، چند رسانه هاي آموزشي و به طور كلي استفاده از فناوري در آموزش مي‌پردازيم و در ادامه به معرفي الگوهاي تدريس و الگوهايي كه با الگوي دريافت مفهوم هم خانواده مي باشند و همچنين الگوي دريافت مفهوم، اصول اين الگو، مراحل تدريس در اين الگو و ... مطالبي در زمينه ي آموزش زبان انگليسي مي‌پردازيم؛ و در انتها مباني تجربي موجود در داخل و خارج از كشور در خصوص موضوع پژوهش (استفاده از چند رسانه اي هاي آموزشي مبتني بر الگوي دريافت مفهوم و ساير الگوهاي آموزشي) و تأثير آن بر يادگيري و يادداري دانش آموزان در درس زبان انگليسي بيان مي‌گردد.

2-2 مباني نظري

2-2-1 نقش فناوري در آموزش و يادگيري:

    لغت نامه وبستر تكنولوژي را نحوه انجام كار با استفاده از فناوري تعريف كرده است. پل ساتلر، فناوري‌هاي آموزشي را بيشتر فرآيند مي‌داند و نه محصول. استفاده از تكنولوژي اطلاعات و ارتباطات براي يادگيري به بيش از 5000 سال قبل بر مي‌گردد. اختراع نوشتن با ابزارهاي نوك تيز اولين انقلاب اطلاعات بود كه ساخت، انباشت اطلاعات و برقراري ارتباط با نسل‌هاي بعد را ممكن ساخت. انقلاب اطلاعات دوم پس از اختراع چاپ (1459) ميلادي آغاز شد. انقلاب اطلاعات سوم تنها 50 تا 60 سال پيش با اختراع رايانه شروع شد كه امكان تبديل داده هاي خام به اطلاعات سازمان بندي شده، تبديل اطلاعات به دانش و تبديل دانش به عمل را با استفاده از نرم افزار هوشمند و روبات فراهم ساخت. بيل گيتس، مدير اجرايي شركت مايكروسافت نيز بر اين نكته اشاره دارد كه رايانه ابزاري قدرتمند براي آموزش و پرورش و دست يافتن يادگيرندگان به دنياي جديد اطلاعات، ايجاد خلاقيت و تسهيل ارتباط غني و همكاري گسترده از راه دور است. آموزش مبتني بر فناوري به دو ارتباط برخط و نا برخط تقسيم مي‌شود. منظور از برخط، مجموعه فرصت‌هايي است كه يادگيرنده‌ها با يكديگر، با ياد دهنده و با مواد يادگيري به طور همزمان از طريق رايانه و اينترنت تعامل برقرار مي‌كنند و در ارتباط نا برخط اين تعامل در زمان‌هاي متفاوت است. كلاس‌هاي مبتني بر فناوري، يادگيرنده را قادر مي‌سازد تا يادگيري مورد نياز خود را انتخاب و دنبال كند و به جاي يادگيري در زمان و مكان خاص، يادگيري در زمان مناسب فراهم شود (فرج اللهي و همكاران، 1388، ص 169).

    آموزش الكترونيكي با وجود عمر كوتاه، به خوبي در تمام جوانب سيستم آموزشي وارد گرديده و همه گير شده است. اين سيستم از آموزش به خاطر ويژگي‌هاي خاص خود، به خوبي جايگاه خويش را در ميان متخصصين آموزشي يافته و مورد توجه نظام‌هاي آموزشي بي‌شماري قرار گرفته است (رضوي، 1386). گزارش‌هاي گوناگوني كه سازمان‌هايي مانند يونسكو منتشر كرده است، حاكي از آن است كه فناوري اطلاعات موجب ايجاد تغييراتي اساسي در فرآيند يادگيري شده است. امروزه با توجه به گوناگوني جوامع، انسان‌ها، خلاقيت‌ها و علاقه‌مندي‌هاي آنان، نياز به وجود تنوع روش‌هاي يادگيري وجود دارد و اين امر نيازمند يك قالب جديد از آموزش است كه انعطاف كافي را در اين زمينه داشته باشد (حداد و جورچ، 2000، نقل از نوروزي و همكاران، 1387، ص 12).

...

 

2-2-9 طبقه بندي الگوهاي تدريس:

از الگوهاي تدريس، طبقه بندي هاي مختلفي صورت گرفته است. معروف‌ترين و در عين حال جامع ترين طبقه بندي الگوهاي تدريس كه ساير طبقه بندي ها را هم پوشش مي دهد، طبقه بندي جويس و همكاران است (به نقل از بهرنگي، 1387). در اين طبقه بندي الگوهاي تدريس در 5 خانواده به شرح زير گروه بندي شده است:

الف) خانواده الگوهاي اجتماعي يادگيري: الگوهاي اين خانواده، يادگيري را حاصل فعاليت در گروه ها و اجتماعات يادگيري و در كل از طريق هم افزايي مي داند. الگوهاي اجتماعي تدريس، بر ماهيت اجتماعي انسان، چگونگي يادگيري اجتماعي و اينكه چگونه تعامل اجتماعي، يادگيري آموزشگاهي را افزايش مي دهد، تأكيد دارد. اين خانواده شامل الگوهاي همياري، كاوشگري سازمان يافته، كاوشگري گروهي، ايفاي نقش و كاوشگري به شيوه ي محاكم قضايي است.

ب) خانواده الگوهاي پردازش اطلاعات: اين خانواده بر روش هاي مبتني بر كنجكاوي دروني انسان، براي درك جهان از طريق گردآوري و سازماندهي اطلاعات اوليه، كشف مسائل و ارائه راه حل هاي آن‌ها و ايجاد مفاهيم و انتقال آن‌ها تأكيد دارد. اين خانواده شامل الگوي تفكر استقرايي، الگوي دريافت مفهوم، الگوي كاوشگري علمي، الگوي يادياري، الگوي بديعه پردازي، الگوي پيش سازماندهنده، و الگوي مهارت آموزي كاوشگري است.

ج) خانواده الگوهاي رشد عقلي و سازگاري: الگوهاي اين خانواده بر اساس نظريات رشد، چهارچوب هايي براي تفكر درباره شاگردان و سازگاري آموزشي با تفاوت هاي فردي آنان ترسيم مي نمايد كه شامل الگوي سيستم هاي مفهومي، رشد شناختي و شرايط يادگيري است.

د) خانواده الگوهاي انفرادي: خانواده الگوهاي انفرادي بر آن هستند تا آموزش را چنان شكل دهند كه افراد بتوانند خود را بهتر بشناسند، مسئوليت آموزشي خود را بر عهده بگيرند و به حدي بالاتر از رشد خود دست يابند تا در جستجوي زندگي سطح بالاتر باشند. به بيان ديگر، خانواده الگوهاي انفرادي علاوه بر اين باور كه رشد شاگرد به عنوان يك فرد به لحاظ آموزشي به نوبه خود، هدف باارزشي است، اعتقاد دارد كه فراگيران رشد يافته تر، مثبت تر و خودشكوفاتر در يادگيري توانمندترند. اين خانواده شامل الگوي تدريس غير مستقيم و الگوي افزايش عزت نفس است.

ه) خانواده سيستم هاي رفتاري: اين الگوها بر پذيرش انسان به عنوان سيستم هاي مقابله پيام با رفتارهاي خود، تصحيح و تغيير دهنده ي رفتار ناشي از اطلاعات دريافتي از نحوه ي عملكرد است. اين خانواده شامل الگوهاي تسلط ياب، آموزش مستقيم، شبيه سازي، يادگيري اجتماعي، و آموزش تقويت مدار (شرطي سازي) است (به نقل از گنجي و همكاران، 1391، ص 95 و 96).

2-2-10 روش آموزش مبتني بر مشاركت گروهي:

آموزش مبتني بر مشاركت گروهي روشي است كه بر يادگيري از طريق كار با يكديگر تأكيد دارد. اين رويكرد بر جايگزين كردن آنچه يادگيرندگان مي توانند براي ابداع و مديريت يادگيري از طريق مشاركت با ديگران انجام دهند، به جاي آن چه كه مربي يا سخنران انجام مي دهد، تأكيد دارد (اينگلتون[1] و همكاران، 2005). اصطلاح «آموزش مبتني بر مشاركت گروهي» به يك شيوه ي آموزشي اشاره دارد كه يادگيرندگان در سطوح مختلف اجرا در گروه هاي كوچك در جهت يك هدف مشترك با يكديگر كار مي كنند.


[1] Ingleton

دانلود فصل دوم پايان نامه درمورد نقش فناوري در آموزش و يادگيري

مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي درباره هوش معنوي ( فصل دوم پايان نامه)

۱۲ بازديد
مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي درباره هوش معنوي ( فصل دوم پايان نامه)

مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي درباره هوش معنوي ( فصل دوم پايان نامه)

دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي درباره هوش معنوي ( فصل دوم پايان نامه)

مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي درباره هوش معنوي ( فصل دوم پايان نامه)
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 37 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 17

مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي درباره هوش معنوي ( فصل دوم پايان نامه)

 

در 17 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع  هوش معنوي

هوش 

 

هوش رفتار‌ حل‌ مسألۀ سازگارانهاي است كه در راستاي تسهيل اهداف كاربردي و رشـد سـازگارانه جـهتگيري‌ شده‌ است‌. رفتار سازگارانه، شباهت اهداف متعددي را كه باعث تعارض دروني ميشوند، كاهش مـيدهد. ايـن مفهوم‌ هوش‌، مبتني‌ بر گزارهاي است كه فرايند حركت به سوي اهداف، انـجام راهـبردهايي را‌ بـراي‌ غلبه بر موانع و حل مسأله ضروري ميسازد. (ايمونز، 1999؛ استرنبرگ، 1997؛ به نقل از نازل[1]، 2004‌).

 

گاردنر‌ هوش را مـجموعه تـواناييهايي ميداند كه براي حل مسأله و ايجاد محصولات جديدي‌ كه‌ در يك فرهنگ ارزشـمند تـلقي مـي شوند، به‌ كار‌ مي رود‌. از نظر وي انواع نه گانه هوش عبارتند‌ از‌: هوش زباني، موسيقيايي، منطقي ـ رياضي، فضايي، بـدني ـ حـركتي، هـوشهاي فردي (كه شامل هوش‌ درونفردي‌ و بينفردي ميشود)، هوش طبيعتي و هوش‌ وجودي‌ كـه شـامل‌ ظرفيت‌ مطرح‌ كردن سؤالات وجودي است. (آمرام[2]، 2005‌).

 

مفهوم‌ تحليلي غرب از هوش، بيشتر شناختي است و شامل پردازش اطـلاعات مـيشود؛ در‌ حالي‌ كه رويكرد تركيبي شرق نسبت به‌ هوش، مؤلفههاي گوناگون عملكرد‌ و تـجربه‌ انـسان، از جمله شناخت، شهود‌ و هيجان‌ را در يك ارتباط كـامل (يـكپارچه) دربـرميگيرد. (نازل، 2004).

 

در مجموع، هوش‌ عموماً‌ باعث سازگاري فـرد بـا محيط‌ ميشود‌ و روشهاي‌ مقابله با مسائل‌ و مشكلات‌ را در اختيار او‌ قرار‌ ميدهد. همچنين توانايي شـناخت مـسأله، ارائه راهحل پيشنهادي براي مسائل مـختلف زنـدگي و كشف روشـهاي‌ كـارآمد‌ حـل مسائل از ويژگيهاي افراد باهوش‌ است‌.

 

مـعنويت

 

مـعنويت‌ به‌ عنوان‌ يكي از ابعاد انسانيت‌ شامل آگاهي و خودشناسي مي شود بيلوتا معتقد اسـت مـعنويت، نياز فراتر رفتن از خود در زندگي‌ روزمـره‌ و يكپارچه شدن با كـسي غـير از‌ خودمان‌ است‌، اين‌ آگاهي‌ مـمكن اسـت منجر‌ به‌ تجربهاي شود كه فراتر از خودمان است، اين آگاهي ممكن است مـنجر بـه تجربهاي شود كه‌ فراتر‌ از‌ خـودمان اسـت. (جـانسون، 2001؛ به نقل از غباري بناب و همكاران، 1386).

 

معنويت امري‌ هـمگاني‌ اسـت‌ و همانند‌ هيجان‌، درجات‌ و جـلوههاي مـختلفي دارد؛ ممكن است هشيار يا ناهشيار، رشديافته يا غير رشديافته، سالم يا بيمارگونه، ساده يـا پيـچيده و مفيد يا خطرناك باشد. (وگان[3]، 2002).

 

ايـمونز تـلاش كرد‌ مـعنويت را بـر اسـاس تعريف گاردنر از هوش، در چـارچوب هوش مطرح نمايد. وي معتقد است معنويت ميتواند شكلي از هوش تلقي شود؛ زيرا عملكرد و سازگاري فـرد (مـثلاً سلامتي بيشتر‌) را‌ پيشبيني ميكند و قابليتهايي را مـطرح مـيكند كـه افـراد را قـادر ميسازد به حـل مـسائل بپردازند و به اهدافشان دسترسي داشته باشد. گاردنر ايمونز را مورد انتقاد قرار ميدهد و معتقد است‌ كه‌ بـايد جـنبههايي از مـعنويت را كه مربوط به تجربههاي پديدارشناختي هستند (مـثل تـجربه تـقدس يـا حـالات مـتعالي) از جنبههاي عقلاني، حــل مسأله و پردازش‌ اطلاعات‌ جدا كرد. (آمرام، 2005). مي توان‌ علت‌ مخالفت بعضي از محققان، همانند گاردنر، در مورد اين مسأله كه هوش معنوي متضمن انگيزش، تمايل، اخلاق و شـخصيت است را به نگاه شناختگرايانه آنان‌ از‌ هوش نسبت داد. (نازل‌، 2004‌).

 

وگان(2002) بعضي از خصوصيات معنويت را چنين عنوان كرده است:

 

بالاترين سطح رشد در زمينههاي مختلف شناختي، اخلاقي، هيجاني و بين فردي را در بر ميگيرد.

يكي از حـوزههاي رشـدي‌ مجزا‌ مي باشد.

بيشتر به عنوان نگرش مطرح است. (مانند گشودگي نسبت به عشق)

شامل تجربه هاي اوج مي شود.

هوش معنوي و مؤلفه هاي آن

 

ادواردز مـعتقد اسـت‌ داشتن‌ هوش‌ معنوي بـالا بـا داشتن اطلاعاتي در مورد هوش معنوي متفاوت است. اين تمايز فاصله ميان‌ دانش عملي و دانش نظري را مطرح ميكند. لذا نبايد داشتن دانش وسيع در‌ مورد مسائل معنوي و تمرينهاي‌ آنها‌ را هم رديف دستيابي به هـوش مـعنوي از طريق عبادت و تعمق براي حل مسائل اخلاقي دانست؛ هرچند ميتوان گفت براي بهرهمندي مؤثر از معنويت، داشتن توأمان دانش نظري و عملي لازم مي باشد (غباري بناب و همكاران، 1386).

 

هر‌ چند كه تحقيقات زيادي در حيطه رشد و تحول هـوش مـعنوي صورت نـگرفته است و نيازمند تحقيقات تجربي ـ كيفي است، ولي مي توان گفت كه استعداد اين هوش در افراد مختلف، متفاوت اسـت‌ و در‌ اثر برخورد با محيط هاي غني كه سؤالات معنوي را بر مي انگيزاند، بـه تـدريج تـحول يافته و شكل مي گيرد. به نظر ميرسد سن و جنسيت نيز در هوش معنوي اثرگذار باشند. يونگ معتقد‌ است‌ كـه ‌ ‌در بـسياري از افراد پس از 35 سالگي تغييرات عمدهاي در ناخودآگاه صورت ميگيرد كه ممكن است در روند معنويت و هـوش مـعنوي تـأثيرگذار باشند. همچنين بعضي از محققان‌، از‌ جمله يونگ، معتقدند كه در زنان اين تحول متفاوت از مردان صورت مـي گيرد(غباري بناب و همكاران، 1386).

 

براساس تعريف هوش معنويت ممكن است امري شناختي ـ انگيزشي باشد كه مجموعهاي از مـهارتهاي سازگاري و منابعي‌ را‌ كه‌ حـل مـساله و دستيابي به هدف‌ را‌ تسهيل‌ ميكنند معرفي مينمايد. (سيسك، 2002؛ ولمن، 2001؛ به نقل از غباري بناب و همكاران، 1386) هوش معنوي انجام سازگارانه و كاربردي موارد يادشده در موقعيتهاي خاص و زندگي روزمره است. (نازل‌، 2004‌).

 

به‌ نظر مي رسد هوش معنوي از روابط فيزيكي و شناختي‌ فـرد‌ با محيط پيرامون خود فراتر رفته و وارد حيطه شهودي و متعالي ديدگاه فرد به زندگي خود مي گردد .  اين ديدگاه شامل‌ همۀ‌ رويدادها‌ و تجارب فرد ميشود كه تحت تأثير يك نگاه كلي قرار‌ گـرفتهاند. فـرد ميتواند از اين هوش براي چارچوب دهي و تفسير مجدد تجارب خود بهره گيرد. اين فرايند قادر است‌ از‌ لحاظ‌ پديدارشناختي بهروي دادها و تجارب فرد معنا و ارزش شخصي بيشتري بدهد. (نازل، 2004‌).

 

هوش‌ معنوي با زندگي درونـي ذهـن و نفس و ارتباط آن با جهان رابطه دارد و ظرفيت فهم عميق سؤالات‌ وجودي‌ و بينش‌ نسبت به سطوح چندگانه هوشياري را شامل ميشود. آگاهي از نفس، به‌ عنوان‌ زمينه‌ و بستر بودن يا نيروي زندگي تـكاملي خـلاق را در بر ميگيرد. هوش معنوي به‌ شكل‌ هشياري‌ ظاهر ميشود و به شكل آگاهي هميشه در حال رشد ماده، زندگي، بدن، ذهن، نفس‌ و روح‌ درمي آيد. بنابراين هوش معنوي چيزي بيش از توانايي ذهـني فـردي اسـت و فرد را‌ به‌ ماوراءفرد‌ و به روح، مـرتبط مـيكند. عـلاوه بر اين، هوش معنوي فراتر از رشد روانشناختي متعارف‌ است‌. بدين جهت خودآگاهي شامل آگاهي از رابطه با موجود متعالي، افراد ديگر، زمـين‌ و هـمه‌ مـوجودات‌ مي شود (وگان، 2003).

 

 

 

[1] Nasel, D. D

 

[2] Amram, J

 

[3] Vaughan‌, F

دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي درباره هوش معنوي ( فصل دوم پايان نامه)

مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي درباره سيستم هاي مغزي رفتاري (فصل دوم پايان نامه)

۱۰ بازديد
مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي درباره سيستم هاي مغزي رفتاري (فصل دوم پايان نامه)

مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي درباره سيستم هاي مغزي رفتاري (فصل دوم پايان نامه)

دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي درباره سيستم هاي مغزي رفتاري (فصل دوم پايان نامه)

مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي درباره سيستم هاي مغزي رفتاري (فصل دوم پايان نامه)
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 138 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 15

مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي درباره سيستم هاي مغزي رفتاري (فصل دوم پايان نامه)

 

در  15 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع سيستم هاي مغزي رفتاري

انگيزش خوشايند و انگيزش آزارنده و مكانيزمهاي‌ مغزي‌ پاداش‌ و تنبيه

 

زمينه بررسيهاي نوروفيزيولوژيك انگيزش، با آزمايشهاي جيمز اولدز (1965، به نقل از گري، 1991)در امريكا رشد چشمگيري يافت.در آزمايشهاي وي، الكترودهايي در مناطق مختلف مغز‌ حيوان‌ قرار‌ داده مي‌شد و حيوان مي‌توانست با فشار دادن يك اهرم جريان الكتريكي خفيفي را در‌ مغز‌ خود‌ ايجاد كند يا جرياني را كه آزمايشگر از طريق الكترود به مغز‌ او‌ ارسال مي‌كرد. قطع نمايد. نتايج اين بررسيها نشان داد كه قرار گرفتن الكترود در مناطق ويژه‌اي، موجب مي‌شود‌ كه‌ حيوان ساعتها مغز خود را در معرض تحريك الكتريكي قرار داده و لذت‌ ببرد، و از سوي ديگر قرار گرفتن‌ الكترود‌ در‌ مناطق ديگر، با گرايش حيوان به قطع‌ جريان‌ الكتريكي همراه بود. فرضيه منطقي برگرفته از اين يافته‌ها چنين بود كه در مغز‌ دو نظام انگيزشي متفاوت پاداش و تنبيه‌ وجود دارد. فرض‌ بر‌ اين‌ است كه نظام انگيزشي پاداش و فعاليت‌ آن با حالات عاطفي مثبت و فعاليت نظام انگيزشي تنبيه با حالات‌ عاطفي‌ منفي همراه است‌ (فلوولز[1]، 1987).

 

حال اگر قوانين شرطي‌سازي‌ را در نظر بياوريم،‌ بايد‌ بپذيريم محركهايي كه قل از‌ وقوع‌ يك پاداش مي‌آيند، ظرفيت فعال‌سازي مكانيزم مغزي پاداش را به دست مي‌آورند و هرچه‌ اين محركها، از لحاظ زماني‌ به‌ محرك‌ ذاتي پاداش نزديكتر‌ باشند،‌ ظرفيت كسب شده قويتر‌ خواهد‌ بود. مكانيزم پاداش از طريق ارتباطهايي كه با سيستم حركتي دارد(يعني بخشهايي از مغز كه‌ فرمانها‌ را به اندامها ارسال مي‌نمايند)، در‌ جهت‌ بيشينه ساختن‌ اين‌ تحريكهاي پاداش دهنده شرطي‌ يا ثانوي عمل مي‌كند. بدين ترتيب در محيطي كه در آن توالي محركها با نظمي خاص‌ جريان‌ دارد، مي‌توان ارگانيزم را در جهت‌ محرك‌ ذاتي‌ پاداش هدايت‌ كرد. در واقع مي‌توان‌ مكانيزم‌ پاداش را مانند ردياب يك موشك هدايت شونده در نظر گرفت كه يك شيب حرارتي را‌ هدف‌ قرار‌ داده و به سمت آن حركت مي‌كند(گري، 1991).

 

به همين‌ ترتيب،‌ محركهايي‌ كه‌ به‌ شكل نظامدار قبل از تنبيه مي‌آيند، از طريق شرطي‌سازي، ظرفيت فعال نمودن مكانيزم مغزي تنبيه را كسب مي‌كنند. هرچه اين محركها به محركهاي ذاتي تنبيه نزديكتر باشند، اين‌ ظرفيت قويتر خواهد بود، ساختار مكانيزم تنبيه به گونه‌اي است كه از طريق ارتباطهايش با سيستم حركتي، در جهت كمينه ساختن  درونشدهايش  عمل مي‌كند؛ اين عمل را از طريق‌ متوقف‌ ساختن رفتار صورت مي‌دهد و به عبارت ديگر، اين يك مكانيزم اجتناب فعل‌پذير  است كه به سيستم حركتي، فرمان توقف مي‌دهد[15]. در زبان سيستمهاي كنترل پس خوراندي، مكانيزم‌ پاداش يك مكانيزم پس‌خوراند مثبت و مكانيزم تنبيه يك مكانيزم پس‌خوراند منفي است‌(گري، 1994).

 

در نتيجه نظام انگيزشي خوشايند، يك سيستم پاداش‌طلبي يا سيستم روي‌آورد‌‌ است كه از طريق فعال‌سازي‌ رفتار‌ به مشوقهاي مثبت پاسخ مي‌دهد. اين نظام انگيزشي، انرژي دهنده و جهت دهنده رفتار است. به عبارت ديگر، هم مسئوليت فعال ساختن رفتار براي موقعيتهاي پاداش-روي‌ آورد‌ شده را برعهده دارد‌ و هم مسئول موقعيتهاي اجتناب فعال  است كه در آن ارگانيزم براي اجتناب از تنبيه بايد پاسخ مناسبي ارائه دهد(فلوولز، 1987). البته، شايد به نظر رسد كه الگوي اخير با نوعي حالت‌ هيجاني‌ آزارنده همراه باشد كه ارتباطي به نظام انگيزشي خوشايند ندارد. اما اين استدلال نيز منطقي به نظر مي‌رسد كه پاسخ اجتناب بيشتر از طريق ويژگيهاي تقويت‌كننده مثبت نشانه‌هاي ايمني- محركهايي‌ كه‌ علامت‌دهنده از‌ بين رفتن احتمال وقوع تنبيه‌اند-كنترل مي‌شود و اين علايم از لحاظ كنشي معادل عاليم پاداشند(مك كين توث، 1974). در اين تفسير‌ نظام انگيزشي خوشايند، اجتناب فعال را در پاسخ به علايمي آغاز‌ مي‌كند‌ كه‌ پيامد آن رساندن فرد به ايمني است.

 

بنابراين، برچسبهاي هيجاني كه براي اين دو حالت خوشايند به كار ‌‌مي‌روند‌ عبارتند: از اميد براي مقوله روي آورد به پاداش و آسودگي‌ براي‌ اجتناب‌ فعال از تنبيه(مك كين توث، 1974) حال اگر به نظام انگيزش آزارنده بپردازيم، بايد بگوييم كه كنش آن بازداري‌ رفتار برانگيخته شده، در شرايطي است كه علامتها يا محركهاي شرطي خاصي موجود‌ باشند و نشان دهند‌ كه‌ ارائه پاسخ، پيامدهاي منفي خواهد داشت. خاموشي، در الگوهاي پاداش-يادگيري ساده و اجتناب فعل‌پذير، در الگوهاي تعارض روي آورد-اجتناب دو نمونه مهم از كنشهاي اين سيستم است. در الگوي خاموشي، ناكامي‌ به منزله حالت آزارنده‌اي است كه در پي عدم وقوع پاداش مورد انتظار پديد مي‌آيد. علامتهايي كه فقدان پاداش مورد انتظار را پيش‌بيني مي‌كنند-يعني محركهاي شريط ناكام‌كننده فقدان پاداش-نظام انگيزشي آزارنده‌ را‌ فعال مي‌كنند و متعاقب آن بازداري رفتار روي آورد، حاصل مي‌شود. در الگوي اجتناب فعل‌پذير نيز، رفتار روي آورد(كه با نوعي پاداش برانگيخته شده)در پاسخ به علامتها يا محركهاي شرطي تنبيه‌ كه‌ ترس يا اضطراب را ايجاد مي‌كنند، بازداري مي‌شود(گري، 1991). همان گونه كه در مورد الگوهاي متفاوت نظام انگيزي خوشايند اشاره شد. در اينجا نيز فرض بر اين است كه ناكامي و ترس/اضطراب‌ به فعال‌سازي ساختار عصب-فيزيولوژيكي واحدي مربوط مي‌شوند(فلوولز، 1987).

 

اما گري(1991) اشاره مي‌كند كه در مطالعاتي كه در مورد حيوانات انجام داده است، مشخص شده كه حيوانات به محركهاي آزارنده شرطي و غيرشرطي‌ به‌ شكل متفاوتي پاسخ مي‌دهند. حيوان در‌ پاسخ‌ به‌ يك ضربه الكتريكي دردناك، افزايش فعاليت نشان مي‌دهد؛ مي‌دود، مي‌پرد و به سمت هدف مناسب(براي مثال حيواني ديگر)حمله‌ور مي‌شود. در حالي كه، در‌ پاسخ‌ به‌ محركي كه با ضربه ‌ ‌الكتريكي همخواني دارد، به‌ احتمال‌ زياد در يك جا خشكش زده و متوقف مي‌ماند. وجود تمايز كامل بين مكانيزمهاي مغزي تعديل كننده اين دو نوع‌ واكنش‌ را‌ در قسمتهاي بعد برجسته خواهيم كرد.

 

تمايز بين محركهاي شرطي و غيرشرطي در مورد محركهاي خوشايند نيز صدق مي‌كند. پاداشهاي غيرشرطي(مانند غذا، آب و جفت جنسي)در حيوان، پاسخهاي پاياني‌ خاصي[2]‌ را برمي‌انگيزند كه هر يك با محرك غيرشرطي مورد نظر تناسب‌ دارند(مانند‌ جويدن، ليسيدن و جفت‌گيري كردن). اين پاسخهاي پاياني مي‌توانند در يك قالب شرطي نيز ظاهر شوند؛ اما افزون‌ بر‌ اين،‌ محركهاي شرطي پاداش الگويي از رفتار(شامل افزايش فعاليت، روي آورد و اكتشاف) را‌ برمي‌انگيزند‌ كه‌ نسبتاً مستقل از محركهاي غيرشرطي خاصي است كه با آن جفت شده‌اند(گري، 1991). فرض بر آن‌ است‌ كه‌ مكانيزم تنبيه، پاسخهاي خاص محركهاي آزارنده شرطي و مكانيزم پاداش، پاسخهاي مقدماتي به محركهاي‌ خوشايند‌ شرطي را تعديل مي‌كند(گري، 1994).

 

گري(1991) براي ارائه تصويري روشنتر از عمكرد مكانيزمهاي پاداش و تنبيه‌ و ارتباطهاي‌ موجود بين اين سيستمها و ساير مراكز، دياگرامي را ارائه مي‌دهد(شكل 2-1). او در اين‌ شكل،‌ افزون بر مكانيزمهاي پاداش و تنبيه و سيستم حركتي(كه به آنها اشاره شد)،‌ يك‌ مكانيزم‌ تصميم را نيز در نظر مي‌گيرد تا در شرايط تعارض‌ بين‌ روي آورد و اجتناب فعل‌پذير به انتخاب مبادرت ورزد.بدون چنين مكانيزمي دستورهاي‌ متعارض‌ به‌ طور مستقيم به سيستم حركتي ارسال مي‌شوند، و احتمالا پيامدهاي ناگواري را پديد مي‌آورند.عملكرد مكانيزم‌ تصميم‌ مبتني‌ بر قواعد رياضي است(گري و اسميت[3]، 1969) اما آنچه در اينجا اهميت دارد توجه به‌ اين‌ نكته است كه مكانيزم تصميم، يا مدار اتصال بين مكانيزم پاداش و فرمان روي آورد را‌ برقرار‌ مي‌سازد(سمت چپ شكل)، يا مدار اتصال بين مكانيزم تنبيه و فران توقف‌ رفتار‌ را برقرار مي‌سازد(سمت راست شكل)، ولي نمي‌تواند‌ هر‌ دو‌ جريان را همزمان‌ برقرار كند. در اين شكل همچنين‌ سيستمي‌ با نام مكانيزم برپايي[4]  مشخص است.اين سيستم درونشدهايي را از مكانيزمهاي پاداش‌ و تنبيه دريافت مي‌كند و خود‌ نيز‌ برونشدهايي[5] ‌ را‌ به‌ قسمتهاي فرمان(يكي براي روي آورد و ديگري‌ براي اجتناب فعل‌پذير)ارسال مي‌نمايد. بدين ترتيب افزايش شدت فعاليت هر يك از اين‌ فرمانها‌ كه ارتباطش با مكانيزم تصميم برقرار‌ گردد، بستگي به دامنه‌ درونشدهايي‌ دارد كه مكانيزم برپايي از‌ مكانيزمهاي‌ پاداش و تنبيه دريافت مي‌كند. مطلب اخير بيانگر اين نكته است كه اگر به‌ عنوان‌ مثال رفتار روي آورد حاصل‌ شود‌ و حيوان همزمان به‌ تهديدهايي‌ مواجه شود كه نشانه‌هاي‌ تنبيه‌ را دارند، رفتار روي آورد با قدرت بيشتري جريان خواهد يافت(گري، 1991).

 

 

 

[1] Fowles, D.

 

[2] consumatory responses

 

[3] Gray, J.A."P.T. Smith

 

[4] arousal

 

[5] output

دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي درباره سيستم هاي مغزي رفتاري (فصل دوم پايان نامه)

مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي در مورد سبك هاي دلبستگي

۹ بازديد
مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي در مورد سبك هاي دلبستگي

مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي در مورد سبك هاي دلبستگي

دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي در مورد سبك هاي دلبستگي

مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي در مورد سبك هاي دلبستگي
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 25 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 26

مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي در مورد سبك هاي دلبستگي

 

در 26  صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع سبك هاي دلبستگي

دلبستگي

 

دلبستگي از يك مفهوم يوناني به نام (storage) كه نوعي عشق بين والدين و كودك مي باشد گرفته شده است. مفهوم دلبستگي در روان شناسي جديد ريشه در كارهاي جان بالبي[1] روان پزشك و روان تحليل گر انگليسي دارد. او دلبستگي را پيوند عاطفي عميق افراد خاص در زندگي معرفي مي نمايد به طوري كه تعامل با آنها در زندگي ايجاد شعف و نشاط كرده و در هنگام استرس و تنيدگي، حضور آنها ايجاد آرامش مي نمايد. دلبستگي در دوره اي شكل مي گيرد كه در آن حساسيت زيادي به ويژگي مراقب وجود دارد، تجربيات اوليه با آنها نوع دلبستگي را تعيين كرده و تداوم آن را در طول زمان تثبيت مي نمايد . اولين پيوند عاطفي بين كودك با مادر و يا مراقب او برقرار مي شود. تجارب دلبستگي ما مراقبان اوليه در الگوهاي كاري ذهني بازنمايي مي شوند و در طي رشد از نوزادي تا نوجواني تثبيت مي شود (زيمرمن[2] و بيكر[3]،2002). شافر و امرسون دلبستگي را به  عنوان "تمايل فرد كم سن براي جستجوي مجاورت با بعضي افراد هم نوع "تعريف مي نمايند، و به نظر سيرز دلبستگي در نتيجه تعامل ارضا كننده با افراد مهم محيط كودك اكتساب مي گردد. دلبستگي پيوند هيجاني پايدار بين دو فرد است به طوري كه يكي از طرفين كوشش مي كند نزديكي يا مجاورت با موضوع دلبستگي را حفظ كرده و به گونه اي عمل كند تا مطمئن شود كه ارتباط ادامه مي يابد ( فوگل[4] و 1997؛ به نقل از حاجي ولي زاده 1389). هر چند در تمام گونه ها نظام دلبستگي براي ابقاء گونه ها همچون غذا دادن و توليد مثل صورت مي گيرد، البته اين پاسخ هاي نا آموخته، توليد در برابر مادر ارزش انطباقي دارند زيرا مانع از آن مي شوند كه جاندار از منبع مراقب دور بيفتد و گم شود (اتكينسون و هيلگلارد،1389). به نظر هارلونيز وابستگي و دلبستگي يك واكنش فطري به محرك هاي خاص است كه به وسيله مادر فراهم مي شود ولي صرفاً ناشي از تغذيه نمي باشد، ايمني بخشي ، گرمي و محبت كه حاصل آرامش ناشي از لمس كردن است نتيجه آن مي باشد (هارلو، 1985 به نقل از اكبري ، 1390). اولين دلبستگي هاي قوي در حدود 8 ماهگي شكل مي گيرند، و با اضطراب جدائي همزمان هستند ( بيرج،1997 به نقل از اكبري ، 1390). به محض اينكه كودك توانايي حركت بدست مي آورد ممكن است انواعي از رفتارها، در او مشاهده شوند كه نشانگر شكل گيري دلبستگي هستند از جمله، حركت به سوي والدين و يا مراقب و اعتراض به هنگام ترس و درماندگي رابطه بين كودك و مراقب يك پيوند دوام دار است. حضور و ماهيت رفتار دلبستگي به وسيله رفتار نوع، مشخص مي شود كه رفتارهائي را در بر مي گيرد كه منجر به مجاورت با نگاره دلبستگي مي شود ( كولين[5]،1996). رفتارهاي دلبستگي واضح كودكان، شامل گريه، لبخند زدن، فرا خوانده، لمس كردن، دنبال كردن، چسبيدن و اعتراض شديد هنگام تنهايي با غريبه ها است( كولين،1996).

 

 

 

[1] -Bowlby , j.T.

 

[2] - Zimerman

 

[3] - Becker

 

[4] -Fogel , A.

 

[5] -Colin , V.L.

 

مشخصات افراد ايمن

 

 سطح پايين اجتناب از صميميت و اضطراب از ترك و رها شدن است. آنها در روابط خود راحت اند، ارتباط نزديكي با همسر ، شريك خود داشته و خود افشايي مي كنند. احتمالا مي توانند در مواقع مورد نياز با شريك خود تماس برقرار كرده و در عين حال، به طور مستقل استرس و هيجانات خود را  مديريت كنند. براي همسر خود در دسترس اند و مي توانند حمايت مورد نياز را فراهم كرده و به حوادث رابطه اي با انعطاف پاسخ دهند. خود و همسرشان را به گونه اي مثبت مي بينند و احساس مي كنند كه ارزش دوست داشته شدن را دارند. به همين خاطر به احتمال زياد در روابط باز اند و به خوبي مي توانند مشكلات را حل كنند. نسبت به همسر خود محبت دارند و مي توانند تجربه و ابراز عواطف به همسر خود را مديريت كنند(شاطر دلال يزدي ،1390).

 

مشخصه افراد نا ايمن دوسو گرا (مضطرب)

 

حد پايين اجتناب از صميميت است ولي از افراد ايمن متفاوتند، زيرا سطح زيادي از اضطراب ترك شدن دارند. آنها سوال مي كنند كه آيا همسرشان دوستشان دارد و از اينكه طرد شوند ، بسيار نگران هستند، ولي در عين حال به شدت به روابط نياز دارند و به آن وابسته مي شوند. به همين دليل در روابط بسيار باز هستند ، چه جسماني و چه هيجاني. بسيار حساس و ابراز كننده و به دنبال اطمينان جويي عشق همسر و در دسترس بودن او و ارزش شخصي خود هستند، بسيار مراقب كننده اند ، گاهي اوقات در اين مورد به مرز افراط هم مي رسند و پتانسيل سلطه گري نيز دارند. به همين دليل كه در ارتباطات باز هستند ، ممكن است افراطي عمل كنند ( يا در ارتباط روراست نباشد ) و توانايي آنها براي حل مسئله سازگارانه توسط هيجانات شديد مختل شود. اگر چه همسر خود را ايده آل سازي مي كنند ، ممكن است در عين حال مطالبه كننده باشند و هيچ گاه احساس نكنند كه نيازهايشان به طور كامل برآورده شده است(شاطر دلال يزدي ،1390).

 

مشخصه افراد نا ايمن اجتنابي

 

 سطح بالاي اجتناب از صميميت بر خلاف افراد اضطرابي ، افراد اجتنابي نياز نسبتاً كمي به روابط دارند، نسبت به كساني كه به فكر آنها هستند، مراقبت نمي كنند، از خود كفايتي خود راضي هستند. حتي در اين مورد گاه وسواس دارند. به همين دليل در روابط خود افشايي كمتر داشته ، و كمتر هيجانات باز و عواطف جسمي از خود نشان مي دهند. در موقع استرس ، ارتباط را شروع نمي كنند و اغلب از همسر خود حمايت يا مراقبت نمي كنند، حتي آشكارا و به طور محسوس ، اين گونه اند و به ندرت به طور هيجاني حمايت يا مراقبت مي كنند. در ارتباط و حل مسئله ضعيف اند و مي خواهند مسائل را به شيوه خودشان مديريت كنند. از نظر هيجاني فاصله مي گيرند و در روابط حالت دفاعي دارند و ويژگيهاي منفي به همسر خود نسبت مي دهند و انتقاد و قضاوت مي كنند. خود افشائي نمي كنند و از بيان هيجانات خود، خودداري مي كنند ، اگر آشفته و ناراحت باشند يا نياز به حمايت داشته باشند ، رابطه را شروع نمي كنند و مراقبت همسرشان از آنها را باور نداشته و درك نمي كنند. بسيار حساس و آسيب پذيرند و به شيوه اي منفعل رفتار مي كنند، به همين خاطر خوب ارتباط برقرار نمي كنند و نمي تواند در حل مسئله به خوبي عمل كنند و اغلب از نياز هاي خود مي گذرند(شاطر دلال يزدي ،1390).

 

نظريه هاي مختلف در مورد دلبستگي

 

الف- نظريه تحليل رواني

 

زيربناي دلبستگي، در واقع همان مبحث روابط موضوعي است كه در تحليل رواني مطرح شده است. بالبي نظريه هاي روان پريشي ارتباط مادر ـ كودك را بر حسب بينش جديدي از ادبيات كردار شناسي بازسازماندهي كرد. بنابر اين نظريه دلبستگي هنوز در بسياري از فرضيه هاي اساسي خود با برخي از نظريه هاي روان پريشي در مورد روابط بين شخصي مشترك است. نظريه هاي روان پريشي معمولاً تحت عنوان نظريه هاي روابط موضوعي شناخته شده اند، به نقش اساسي خود و « تجسم موضوع» در هدايت روابط صميمي انسان علاقمند هستند. پايه اين نظريه ها تجسم « خود »و « والدين» است كه در دوران كودكي، تحول يافته و در روابط نزديك آينده فرد اثر مي گذارند.

 

روان تحليل گران معتقدند كه نخستين روابط كودك، پايداري شخصيت را تشكيل مي دهد. اگر چه روان تحليل گران در اين عقيده كه در حدود 12 ماهگي تقريباً همه كودكان به سمت يك پيوند قوي با مادر تحول مي يابند، توافق دارند، اما درباره ماهيت و منشاء اين ارتباط با يكديگر توافق ندارند. از ادبيات تحليل رواني دو نظريه مهم در باره اهميت و منشاء پيوند كودك با مادر مي توان اقتباس كرد:

 

1-   كودك داراي نيازهاي جسماني مخصوصاً نياز به غذا و احساس گرما است كه بايد ارضا شود. به همين دليل او به مادر علاقه مند شده و به او دلبسته مي شود زيرا مادر عامل ارضاي نيازهاي ضروري او است. كودك به زودي يادمي گيرد كه مادر منشاء ارضا و خشنودي است. بالبي اين نظريه را نظريه كشاننده ثانوي مي نامد( بالبي 1969 به نقل از غفوري)

 

2- در كودك يك آمادگي دروني براي ارتباط دادن با يك پستان اضافي، مكيدن و تصاحب آن وجود دارد ، در اين مرحله كودك ياد مي گيرد كه به آن پستان دلبسته شود، در آنجا مادري وجود دارد و بنابراين به او نيز مرتبط و وابسته مي شود. بنابراين بر طبق نظريه فرويد نيازي كه كودك به ارضاي دهاني از طريق مكيدن دارد، موجب مي شود كه او به پستان ارضا كننده مادر و در نهايت به خود مادر نيز دلبستگي پيدا كند(بالبي،1969).

 

به طور خلاصه نظريه تحليل رواني، دلبستگي را محصول طبيعي مرحله دهاني تحول مي داند، اگر طي ماه هاي اوليه زندگي كودك ، كشاننده هاي دهاني ، نهاد ، به طور مرتب و منظم ارضاء شوند، اين انتظار در كودك ايجاد مي شود كه نيازها قابل ارضا هستند و درماندگي ناشي از عدم ارضاي نيازها براي مدت طولاني، ادامه نمي يابد( فوگل،1997، به نقل از اكبري ، 1390).

 

 

 

دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش روانشناسي در مورد سبك هاي دلبستگي

مباني نظي و فصل دوم پايان نامه روانشناسي در مورد عملكرد خانواده

۹ بازديد
مباني نظي و فصل دوم پايان نامه روانشناسي در مورد عملكرد خانواده

مباني نظي و فصل دوم پايان نامه روانشناسي در مورد عملكرد خانواده

دانلود مباني نظي و فصل دوم پايان نامه روانشناسي در مورد عملكرد خانواده

مباني نظي و فصل دوم پايان نامه روانشناسي در مورد عملكرد خانواده
دسته بندي مباني و پيشينه نظري
فرمت فايل doc
حجم فايل 113 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 22

مباني نظي و فصل دوم پايان نامه روانشناسي در مورد عملكرد خانواده

در 22 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع عملكرد خانواده

 

2-1      عملكرد خانواده

2-2-1    مفهوم خانواده

خانواده صرفا حضور تعدادي از افراد كه در يك فضاي فيزيكي و روان شناختي در كنار هم قرار دارند، نيست. خانواده به عنوان يك سيستم اجتماعي-فرهنگي تلقي مي شود كه در كنار همه ي خصوصيات ديگرش، داراي مجموعه اي از قواعد است و هر يك از اعضايش نيز نقش خاصي دارند. اين سيستم داراي يك ساختار قدرت است كه ه وسيله ي آن، اشكال مختلفي از ارتباط را بروز مي كند. هر خانواده روش خاصي براي مواجهه با مشكلات دارد. اعضاي اين سيستم با هم رابطه اي عميق و چند لايه اي دارند. همچنين اعضاي خانواده تا حدود زيادي پيشينه ي مشترك، ادراكات دروني شده ي مشترك، مفروضات و ديدگاههاي درباره ي دنيا و برداشت مشتركي از اهداف زندگي دارند (نظري، 1393).

در چنين نظامي، افراد به وسيله علايق و دلبستگي هاي عاطفي نيرومند، دير پا، و متقابل به يكديگر متصل شده اند. ممكن است از شدت و حدت اين علايق و دلبستگي ها در طي زمان كاسته شود، ليكن باز هم علايق مزبور در سراسر زندگي خانوادگي به بقاي خود ادامه خواهد داد (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهي برواتي و نقشبندي، 1392).

ورود به چنين نظام سازمان يافته اي صرفا از طريق تولد، فرزند خواندگي، يا ازدواج صورت مي گيرد(گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهي برواتي و نقشبندي، 1392). در داخل اين سيستم، حلقه هاي عاطفي قدرتمند، پايدار و متقابلي افراد را به هم گره زده است. بنا به گفته ي كي (1985) خانواده ها صاحب اعضاي جديدي مي شوند و به مرور آنها را از دست مي دهند، اما روابط خانوادگي همچنان پابرجا باقي مي ماند. نفوذ خانواده باعث مي شود، حتي زماني كه اعضاء در اثر فاصله هاي فيزيكي و يا گاهي مرگ از هم جدا مي شوند، حلقه هاي عاطفي و ارتباطي اعضاء باقي بماند. به عبارتي عضو يك خانواده هرگز نمي تواند به طور كامل و واقعي، عضويت در آن خانواده را از دست بدهد (نظري، 1393).

بر خلاف اعضاي متعلق به نظام هاي غير خانوادگي كه عمدتا مي توان در غياب آنها عضو جديدي را جايگزين ساخت،اعضاي خانواده تعويض ناپذير هستند. اين امر در وهله نخست به خاطر آن است كه ارزش اصلي خانواده حاصل شبكه روابطي است كه توسط اعضاي آن به وجود آمده است (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهي برواتي و نقشبندي، 1392). خانواده ها از نطر سازماني، سيستم عاطفي پيچيده اي دارند كه ممكن است حداقل مركب از سه نسل باشند. البته امروز به دليل افزايش طول عمر، خانواده ها مركب از چهار نسل هم وجود دارند (نظري، 1393).

هر خانواده به صورت اجتناب ناپذيري تلاش مي كند تا به خودش به عنوان يك گروه نظم دهد. اين تلاش براي نظم دادن به خود مي تواند به صورت سنتي يا نو گرايانه، سازگارانه يا ناسازگارانه و منظم يا نا منظم باشد(نظري، 1393).

اعضاي خانواده در حين رشد به هويت اختصاصي و يكتاي خود دست مي يابند. اما باز هم به گروه خانوادگي دلبستگي دارند و لذا هويت يا تصوير جمعي خاص خود را حفظ خواهد كرد.

دانلود مباني نظي و فصل دوم پايان نامه روانشناسي در مورد عملكرد خانواده

سمينار برق بازآرايي شبكه هاي توزيع جهت كاهش تلفات

۱۱ بازديد
سمينار برق بازآرايي شبكه هاي توزيع جهت كاهش تلفات

سمينار برق بازآرايي شبكه هاي توزيع جهت كاهش تلفات

دانلود سمينار برق بازآرايي شبكه هاي توزيع جهت كاهش تلفات

سمينار برق بازآرايي شبكه هاي توزيع جهت كاهش تلفات
دسته بندي سمينار برق
فرمت فايل pdf
حجم فايل 2661 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 103

سمينار برق بازآرايي شبكه هاي توزيع جهت كاهش تلفات 

چكيده: 

شبكه توزيع بخشي از ساختار كلي سيستم هاي قدرت به شمار مي رود و به عنوان مرحله نهايي از زنجيره توليد و انتقال انرژي الكتريكي به محل مصرف شناخته مي شود. اين بخش به جهت ويژگي هاي خاص خود، عمده تلفات شبكه قدرت را در خود متمركز كرده و به اين جهت عمده تلاش هاي انجام شده جهت كاهش تلفات، در دسته مطالعات شبكه توزيع بوده است. بازآرايي شبكه توزيع يكي از اساسي ترين و باصرفه ترين راه حل هاي موجود جهت كاهش تلفات شبكه توزيع مي باشد كه امروزه در شبكه هاي تحت اتوماسيون به طور قابل توجهي اعمال مي گردد. بازآرايي از ابتدا تحت عنوان يك مسأله بهينه سازي پيچيده، در بين محققان مطرح شد و روش هاي زيادي براي حل آن ارايه گرديد كه هريك، چه از لحاظ سرعت و چه از لحاظ دقت در رسيدن به جواب بهينه با يكديگر متفاوت بودند. همچنين امكان اجراي عملي برخي از اين روش ها نيز در شبكه هاي توزيع واقعي، به جهت ابعاد وسيع آنها وجود نداشت. در اين سمينار سعي شده است تا تمام مراجع مربوط به اين بخش از مطالعات شبكه توزيع به دقت مورد بررسي قرار گيرند. 

مقدمه: 

انرژي الكتريكي به جهت مزاياي ويژه اي چون پاكيزگي، قابليت تبديل به ساير انرژي ها، قابليت انتقال و كنترل آسان و نهايتا، راندمان بالاي تجهيزات مربوطه، سال هاست كه به طور گسترده، در سطوح ولتاژ متنوعي مورد استفاده بشر قرار مي گيرد. از زماني كه اين انرژي، توسط بشر به خدمت گرفته شد، همواره تلفات انرژي الكتريكي به عنوان اصلي ترين عامل بازدارنده گسترش محدوده تحت پوشش شبكه هاي قدرت، مطرح بوده است. در اين ميان، بخش توزيع است كه عمده تلفات شبكه قدرت را در خود متمركز كرده و به اين جهت عمده تلاش هاي انجام شده جهت كاهش تلفات در اين بخش بوده است. بازآرايي، يكي از اساسي ترين و باصرفه ترين راه حل هاي موجود جهت كاهش تلفات شبكه توزيع مي باشد. بازآرايي از ابتدا تحت عنوان يك مسأله بهينه سازي پيچيده، در بين محققان مطرح شد و روش هاي زيادي براي حل آن ارايه گرديد كه هريك، چه از لحاظ سرعت و چه از لحاظ دقت در رسيدن به جواب بهينه با يكديگر متفاوت بودند. همچنين امكان اجراي عملي برخي از اين روش ها نيز در شبكه هاي توزيع واقعي، به جهت وسعت زياد آنها وجود نداشت. به تدريج به واسطه پيشرفت سريع علوم رايانه در عرصه محاسبات مهندسي، نسل جديدي از روش هاي بهينه سازي، تحت عنوان روش هاي متاهيورستيك، پا به عرصه گذاشتند و بدين ترتيب امكان مدلسازي دقيق ساختار شبكه توزيع فراهم گشت. به عنوان نمونه، امكان مدلسازي تغييرات لحظه اي بار و يا مدلسازي بارهاي غيرخطي و نيز مدلسازي توليدات پراكنده در شبكه فراهم شد كه اين امر موجب نيل به آرايش بهتري از شبكه در طول عمليات بازآرايي گرديد. در اين سمينار سعي شده است تا تمام موارد فوق، به دقت مورد بررسي قرار گيرند. به اين منظور در فصل اول به بيان كليات مساله و اهميت موضوع پژوهش پرداخته و سپس در فصل دوم به بيان مقدماتي مساله بازآرايي، اهداف، قيود و روش هاي تحليل آن اشاره خواهيم كرد. در فصل سوم به تشريح دسته وسيعي از روش هاي هيوريستيك در تحقيق بازآرايي اقدام خواهيم كرد و در فصل چهارم نيز تشريحي بر گستره وسيعي از روش هاي متاهيورسيتيك در تحقق بازآرايي ارايه خواهد شد. در فصل پنجم بررسي را بر شبكه هاي توزيع واقعي متمركز خواهيم كرد و بر محدوديت ها و پارامترهاي قابل رويت در اين شبكه ها اشاره خواهيم كرد. حضور توليدات پراكنده و بارهاي هارمونيكي از جمله اين محدوديت ها و پارامترها مي باشند. در اين فصل روند برخورد با مساله بهينه سازي بازآرايي را در حضور اين ادوات بررسي خواهيم كرد. در نهايت در فصل ششم نتيجه گيري و پيشنهادات حاصل از اين تحقيق ارايه مي شود. 

فصل اول 

كليات و بيان اهميت موضوع پژوهش 

مقدمه 

مهندسي توزيع يكي از شاخه هاي مهندسي قدرت مي باشد و كارشناسان اين بخش به تجزيه تحليل بخشي از سيستم قدرت به نام بخش توزيع مي پردازد. اين بخش از سيستم قدرت، انرژي الكتريكي را پس از توليد در نيروگاه ها در بخش توليد و انتقال از طريق خطوط انتقال، در سطح ولتاژ معيني دريافت و پس از تبديل به سطوح ولتاژ مورد نياز مصرف كنندگان، در اختيار آنها قرار مي دهد. در اين بخش ضمن بررسي آماري تلفات شبكه هاي قدرت و سهم شبكه هاي توزيع از كل تلفات به روش هاي كاهش تلفات اشاره كرده و نهايتا بازآرايي شبكه توزيع را به عنوان ابزاري كارآمد جهت كاهش تلفات معرفي خواهيم كرد.

دانلود سمينار برق بازآرايي شبكه هاي توزيع جهت كاهش تلفات

سمينار برق تقويت كننده كم نويز

۹ بازديد
سمينار برق تقويت كننده كم نويز

سمينار برق تقويت كننده كم نويز

دانلود سمينار برق تقويت كننده كم نويز

سمينار برق تقويت كننده كم نويز
دسته بندي سمينار برق
فرمت فايل pdf
حجم فايل 3921 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 210

سمينار برق تقويت كننده كم نويز

 

دانلود سمينار برق تقويت كننده كم نويز

سمينار برق مبدل هاي آنالوگ به ديجيتال كم توان، سريع و با دقت بالا

۱۲ بازديد
سمينار برق مبدل هاي آنالوگ به ديجيتال كم توان، سريع و با دقت بالا

سمينار برق مبدل هاي آنالوگ به ديجيتال كم توان، سريع و با دقت بالا

دانلود سمينار برق مبدل هاي آنالوگ به ديجيتال كم توان، سريع و با دقت بالا

سمينار برق مبدل هاي آنالوگ به ديجيتال كم توان، سريع و با دقت بالا
دسته بندي سمينار برق
فرمت فايل pdf
حجم فايل 2306 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 183

سمينار برق مبدل هاي آنالوگ به ديجيتال كم توان، سريع و با دقت بالا

چكيده: 

در اين سمينار، جنبه هاي مختلف بهينه سازي توان براي يك مبدل آنالوگ به ديجيتال سريع و با دقت بالا براي رفع نياز دستگاه هاي مخابراتي و ارتباطي قابل حمل انجام شده است. در ابتدا مروري بر انواع مبدل هاي آنالوگ به ديجيتال انجام گرفته و مزايا و معايب هر ساختار به اختصار بيان شده است. سپس اصطلاحات فني (پارامترهاي استاتيك و پارامترهاي ديناميك) كه در اين زمينه به كار مي روند، مورد بحث قرار گرفته است. در اين سمينار به دليل قابليت هاي بسيار خوب و تعادل مناسبي كه بين سرعت، دقت و توان مصرفي مبدل هاي خط لوله وجود دارد، از اين مبدل ها استفاده شده است. بلوك هاي سازنده اين مبدل ها با در نظر گرفتن جنبه هاي سرعت، دقت و توان مصرفي معرفي شده اند. روش هاي حذف آفست در مقايسه گرها و آپ امپ ها و همچنين روش هاي كاليبراسيون مبدل هاي آنالوگ به ديجيتال و ديجيتال به آنالوگ و تصحيح خطاي ديجيتالي بيان شده است. روش هاي بهينه سازي توان براي تقويت كننده ها كه با توجه به آن ساختار و نوع تقويت كننده انتخاب مي شود، معرفي شده اند. در مرحله بعد يك مقايسه گر ديناميكي با آفست كم بررسي شده است و با استفاده از نتايج شبيه سازي هاي مربوط به آن، توانمندي اين مقايسه گر در برابر خازن هاي پارازيتي و سرگردان، خطاهاي ولتاژ و خطاهاي زمانبندي تجزيه و تحليل شده است. تحليل انواع نويز نيز انجام گرفته است و راه حلي براي بهينه سازي كل توان، كه وابسته به اندازه خازن ها و قابليت تفكيك در هر طبقه مي باشد، ارائه شده است. يك نوع اشميت تريگر CMOS جهت استفاده به عنوان پالس ساعت ورودي معرفي شده است كه در آن، از اندازه معكوس كننده هاي فيدبك براي كنترل مستقل نقاط تريپ استفاده مي شود. ضمنا اين ساختار، حساسيت كمتري نسبت به تغييرات نامطلوب دارد، در برابر نويز پس زني مصون است و تاخير اضافي ايجاد نمي كند. 

مقدمه: 

مبدل خط لوله از چند طبقه تشكيل شده است كه هر طبقه يك يا چند بيت خروجي را فراهم مي كند. مفهوم اين مبدل به اين صورت است كه طبقه اول از ورودي نمونه برداري مي كند و آن را به دو بخش تبديل مي كند: يك بخش ديجيتال و ديگري سيگنال باقيمانده. سيگنال باقيمانده در هر طبقه، اختلاف بين سيگنال ورودي و بيت هاي ديجيتالي تبديل يافته است. طبقه اول پس از انجام عمل تبديل، آن را به طبقه بعدي مي فرستد و از سيگنال بعدي نمونه برداري مي كند. هر طبقه m بيت ديجيتالي توليد مي كند و يك مبدل ديجيتال به آنالوگ ضرب كننده دارد كه شامل يك DAC، تفريق كننده، تقويت كننده و مدار نمونه بردار و نگهدار است. نوعا MDAC متشكل از يك تقويت كننده با سرعت و بهره بالا به همراه تعدادي خازن و كليد است. 

بنابراين در ابتدا با توجه به مشخصات سرعت و دقت مبدل، نياز به طراحي يك تقويت كننده توان بهينه براي بلوك MDAC است. پس از تقويت كننده، مقايسه گر نقش مهمي در تلفات توان در مبدل خط لوله دارد. براي اينكه مقايسه گر آفست كمي داشته باشد، نياز به مقدار مشخصي انرژي دارد. آفست كم مقايسه گر باعث افزايش توان سيگنال به نويز (SNR)، سوئينگ ورودي و قابليت تفكيك مي گردد. به منظور داشتن ولتاژ آفست كوچكتر در مقايسه گرها، از يك پيش تقويت كننده استفاده مي شود. اشكال عمده اين روش اين است كه توان بالايي به صورت ثابت توسط پيش تقويت كننده مصرف مي شود. براي غلبه بر اين مشكل از مقايسه گرهاي ديناميكي كه توان مصرفي بسيار كمتري دارند استفاده مي شود. اين مقايسه گرها در هر پالس ساعت يك مقايسه انجام مي دهند. 

مشكل عمده مقايسه گرهاي ديناميكي، بالا بودن آفست در آن ها است كه در مبدل هاي خط لوله توسط مدار تصحيح خطاي ديجيتالي مرتفع مي گردد. اين كار به بهاي افزايش توان مصرفي و كاهش نسبت سيگنال به نويز تمام مي شود. بنابراين نياز به طراحي يك مقايسه گر ديناميكي با آفست كم وجود دارد. پس از طراحي دو بخش عمده مبدل يعني تقويت كننده و مقايسه گر، بايد به سراغ بهينه سازي توان كل براي آن رفت، كه با در نظر گرفتن توان مصرفي مورد نياز هر بلوك و با توجه به تعداد بيت ها انجام مي پذيرد. مقايسه ساختارهاي مختلف آپ امپ نشان مي دهد كه ساختار بهينه تقويت كننده وابسته به بهره حلقه بسته مطلوب است.

دانلود سمينار برق مبدل هاي آنالوگ به ديجيتال كم توان، سريع و با دقت بالا